گنجور

حاشیه‌ها

دکتر صحافیان در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:

ساقی بیا کشتی وجودمان را در رودخانه شراب بینداز تا فریاد و ولوله شوق در جان پیر و جوان برخیزد(حال خوشی که همگان را به وجد آورد)
۲-مرا به کشتی‌ای پرشراب بینداز، آری این معنای نیکویی کردن و در آب اتداختن است.
۳- آری اشتباه کردم که از راه میکده برگشتم، بزرگواری کن و دوباره به راه راست برگردانم(خطا: ایهام به شهر زیبارویان در ترکستان)
۴- اکنون برایم از آن شراب سرخ مشکبو، جامی بیاور تا آتش رشک و حسد در دل گلاب زبانه کشد.
۵- اگر چه اکنون مست و خراب عشق شده‌ام ولی نظر عنایتی بر من ویران بینداز!(خانلری: مست و خرابی)
۶-اگر در نیمه شب خواهان تماشای آفتابی، از چهره دختر گلچهره تاک(خم شراب) پرده بردار!(بنمردبم تا ز بوالعجبی/ بندیدیم صبح نیمه شبان.تاربخ جهانگشای جوینی)
۷- نگذار پس از مرگ به خاک بسپارندم، پیکرم را به میکده ببر و در خم شراب بینداز(شوق بی‌وصفی که با مرگ هم تمام نمی‌شود)
۸- ای حافظ! وقتی از ستم زمانه جان به لب شدی، به سوی،دیو اندوه تیر شهاب بینداز(ایهام ناوک شهاب: حال خوش- شوق- شراب)
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

Yek mard در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶:

 آن همه ناز و تَنَعُّم که خزان می‌فرمود

عاقبت در قدمِ بادِ بهار آخر شد

همه شکوه و جلال دلبرانه ای که از پاییز فراگیر میشد

در برابر موسم جان افزا و روح بخش بهار، نه حرفی برای گفتن دارد و نه یارای ماندن دارد

یوسف شیردلپور در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۱۹ در پاسخ به روفیا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

درود برشما استاد روفیا عزیز و ممنون از توضیح تان آرزوی موفقیت 💛🌹🙏

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۱ - در بیان آنکه چون سفر را نهایت نیست لازم می آید سبکبار و چالاک بود:

1-در مصرع دوم بیت 24 («بارهایی بلکه این بیزارها»)، «بیزارها» نامفهوم و نادرست است. به استناد نسخۀ خطی مجلس به شماره ثبت 5379، باید «پندارها» باشد. البته درستی آن در بیت 25 نیز تایید می‌شود.

2-بیت‌های 26 و 27 متعلق هستند به بخش 42 و به همین دلیل حذف خواهند شد.

مقتدر غفاری در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۶۸:

شاعر کوچک بودن دهان یار را به نقطه ای تشبیه کرده است که طبق تعریف فلاسفه، نقطه طول و عرض ندارد اما یار با گشودن لب‌ها نقطه را به دو نیم تقسیم کرده است و نظریه فلاسفه را زیر سوال برده است

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۲ - بیان اینکه به جهت امتحان دیدنیها پوشیده می شود:

مصرع نخست «کاندران رادان همه گمره شدند» در بیت شماره 1، نشان می‌دهد که باید پیش از آن دست کم بیت دیگری وجود داشته باشد. بررسی نشان می‌دهد که بیت‌های جاافتاده، در پایان بخش 41 طاقدیس آمده‌اند:

«ز امتحان نادیدنیها دیده شد/دیدنیها زامتحان پوشیده شد»

«ای توانایی که بهر آزمون/بست این نقش بدیع واژگون»

مهرپویا در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۲۲ در پاسخ به پیمان شریفی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵:

خوشحالم که یه همدوره حافظ و رفیق و همنشین حافظ رو میبینم،برای همین انقدر مطمئن حرف میزنید دیگه؟ اوشکولات و بچه بازی و این حرفها همون ماله کشیه که گفتم. مغلطه کامله. حافظی که میگه بشوی اوراق اگر همدرس مایی که حرف عشق در دفتر نباشد رو دیگه نمیشه توجیه کرد ملاذهن گلم.بکم شل کن بزار حافظ حرف خودشو بزنه شما هم حرف خودتو. اما نگو که حافظ حتما فلانه یا حتما بمانه من فکر میکنم هر کسی از ظن خودش میشه یار حافظ و این قشنگ تر دموکرات تره تا جبر باید

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

رشته تحصیلی من ادبیات نیست.

صرفا یک شعرخوان عام هستم.

بنابراین بدیهی ست قدرت تحلیل من از شعر اندک باشد.

 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

قطع نظر از این که مقصود حافظ کدامین عشق است زمینی یا آسمانی،باید توامان و دفعتا عاشق شده باشی و شکست خورده باشی تا ذره ای از سعه و ضیق این شعر را بفهمی.

همچنین است راجع به غزل زیبای " ای ساربان "  سعدی 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

دوستی به نام امیر حسین در بالا گفتند که صدای شهرام ناظری غم عشق موجود در این شعر رو به خوبی نشان می دهد.

دقیقا همینگونه است که امیرحسین بیان کردند.

 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

دیوان کبیر او به مانند هدیه ای آسمانی از سوی پروردگار به بشریت است.

خواندن آن روح  را به تلاطم و پروار در می آورد.

اشعار مولانا نه این که معنا را نشان دهند بلکه خود باطن و معنا هستند.

او انگار به راز خلقت آگاه است 

تمام دنیا و ظاهر و باطن در اشعار او می غلتند.

تمام کلمات ساده و غامض بدون هیچ  نقصان گو اینکه در همیان و در محضر اویند برای خلق مثنوی معنوی و دیوان شمس.

تسلط مولانا بر نحوه به کارگیری و چینش کلمات یک تسلط محیط است

او پروردگار تمام شعراست.

 

 

 

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۴۱ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۴۳ - حکایت خلیفه با طاوس یمانی:

1-در مصرع دوم بیت 12، «می‌پرورید» به جای «می‌پروری» درست است زیرا، به سوم شخص و زمان گذشته اشاره دارد. به این ترتیب، واژۀ پایانی مصرع نخست نیز باید با آن هم‌قافیه باشد. خوشبختانه نسخه خطی مجلس به شماره ثبت 5379 تلکیف این واژه را روشن می‌کند: «پلید»

2-بیت 16 به شکل «طعمۀ کرمان تن نازان شوی/هم وقود نار دوزخیان شوی» از نظر معنی و وزن لنگ می‌زند. به استناد نسخه خطی مجلس، شکل درست آن عبارت است از:

«طعمۀ کرمان تن نازان تو/هم‌وقود نار و دوزخ جان تو»

محمّدرضا طهرانی در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۲۴ در پاسخ به مجتبی عیوض صحرا دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۰ - سخن دقیقی:

گرامی بگیرد به دندان درفش به دندان بدارد درفش بنفش

الگوبرداری داستان حضرت عباس از شاهنامه؟ کمی دارید اشتباه می‌کنید بزرگوار!

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

ولی برای من مولانا انسان و شاعر دیگریست.

ابیات او به رشته ای مروارید می ماند که تا ابد هیچ نیروئی توان گسلیدن آن را ندارد.

از این همه تبحر در چیدمان کلمات رازآلود در کنار هم،دنیای شعر در حیرت است.

هیچ کلمه و یا جمله ای که قابلیت توصیف مولانا را دارا باشد به واقع وجود ندارد.

او یک خدای بالقوه است

 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

اشعار حافظ در نهایت عشق و کمال سروده شده اند.

وقتی می خوانی در لحظه پی به اعجاز و ایجاز آن اشعار می بری.

در یک مصرع کوتاه دنیائی از معنا و معرفت مستتر است.

مدلول الفاظ اشعار حافظ برای ما قابل فهم نیست.

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

خواندن درست منطوق ادبی شعر و تفسیر درست آن ملازمه دارد با یک آشنائی نسبی با اسلوب شعر خوانی.

خواندن شعر بر اساس منطق مجرد آن(صرفا تکیه بر متن)لازم اما کافی نیست.

مهارت خاص نیاز است.روح شعر بر خود متن،مرجح است.بین آن دو همپوشانی برقرار می باشد 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

 من تحلیل دوستان را چه در مورد این شعر و یا سایر اشعار می خوانم و برخی از تحلیل ها به جان و دل می نشینند و آشکارا پیداست که اهل مطالعه و نظرند.

دوستانی به نام امین کیخا و روفیا  بسیار دلنشین می نویسند

 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

مولانا و حافظ ستارگان آسمان شعرند 

شهرام ناظری هم به غایت زیبا شعر این ستارگان را می خواند

 

شهریار در ‫۱ ماه قبل، دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

سلام

این شعر با صدای شهرام ناظری حال آدم را دگرگون می کند گوئی پیوند آدم با این دنیای خاکی قطع می شود

دکتر حافظ رهنورد در ‫۱ ماه قبل، یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰:

خواجه در بیت دوم این شعر می‌گوید:

این سنگدلی و بی‌وفایی دلبر یا از بخت بی‌مروت من است و یا او راه‌رسم عشق را نمی‌داند.

در دیدگاه خواجه حافظ شاهراه طریقت که انسان را به سرمنزل مقصود می‌رساند همان عشق است و انسان عاشق راهروِ چنین طریقی‌ست.

۱
۳۷
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۵۵۰۰