سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۶۹:
دل منه بر ملک جم خواجو که شادروان عمر
با فسونی یا رود بر باد یا افسانهئی
حیف باشد چون تو شهبازی که عالم صید تست
در چنین دامی شده نخجیر آب و دانهئی
در حسرت رهایی ست ، ولی کو همت والا
چون به هفتاد نهی پای و به خود باز آیی
حسرت عمر تلف کرده ندارد ثمری
مگرت عشق به فریاد رسد ورنه کجا
جان ازین معرکه ی عمر سلامت ببری
شعر از ” نیا “
علی مطلبی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » ناز ایله میسن:
تازا شاعر ، بو - دنیز - هرنه باخیرسان دیبی یوخ
چوخ اوزادسان بوغازی . .اردگی قاز ایله میسن
این بیت بایست اینطوری نوشته بشه .
مصرع اول به این معنی که:
ای تازه شاعر ! این دریا (بو ،دنیز - "بو " به معنی "این" و "دنیز" به معنی "دریا" )هر چقدر که نگاه میکنی ابتدا و انتها ندارد
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
******************************************
******************************************
دهان تَنگِ ........................ سلیمان است
که نقش خاتم ......... جهان زیر نگین دارد؟!
شیرینت مگر مُهر: 15 نسخه (801، 843 و 13 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
شیرینت مگر مُلک: 14 نسخه (803، 818، 819، 821، 823، 824، 836 و 7 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ)
شیرینت دگر مُلک: 1 نسخه (813)
شیرینش مگر مُلک: 1 نسخه (827) قزوینی- غنی
شیرینش مگر مُهر: 3 نسخه (862، 893 و 1 نسخۀ بیتاریخ) خرمشاهی- جاوید
غزل 116 و بیت فوق در 34 نسخه ضبط شده است. از نسخ کاملِ کهنِ مورّخ، نسخۀ مورّخ 822 غزل را ندارد. در مصرع دوم یک دگرسانی مرتبط با قبلی این است:
لعلش: 26 نسخه (801، 818، 819، 821، 823، 825، 827، 843 و 18 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) همۀ مصححان
لعلت: 8 نسخه (803، 813، 824، 836 و 4 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ)
***********************************
***********************************
سعید رمضانی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۳:
این غزل با آهنگ استاد کیانینژاد در آلبوم زیبای سرو سیمین در نهایت ملاحت توسط استاد علیرضا افتخاری اجرا شدهاست.
سید در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:
گر مسلمانی به تزویر و دروغ است عزیز
من و آن وادی کفران و فراخای گریز
همیشه بیدار در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
سید در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۷:
همیشه بیدار گرامی
آفرین
پس همه ی این جانماز آبکشیدن ها تظاهر است
سر نماز هم کنیز ایشان آواز می خوانده
صاحب المیزان رو بگو حتماً پیانو میزده
گر تو قرآن بدین نمط خوانی ، ببری رونق مسلمانی
مجتبی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲:
فیض جز عشق وغم عشق دگر چیزی نیست
مجتبی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲:
هرچه کردیم جز این کار...(بیت1/مصراع2)
علی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:
باسلام ایا اینطور درست تر نیست؟
دور مرو سفر مجو پیش تو است یار تو
نعره مزن که زیر لب می شنود دعای تو
کمال در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۵:
ج.آ :9832
محسن خانی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۴ - صفت داد و دهِش خسرو:
مخور تنها گرت خود آبجوی است! نادرست است. منظور شاعر «آبجو» نیست. درستش این است «مخور تنها اگر خود آبِ جوی است».
علیرضا ریاحی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۲:
چرا به امام هشتم(ع) «قبله هفتم» میگویند؟
مدرس خاتونآبادی اصفهانی مؤلف کتاب «جنات الخلود» (تألیف شده در سال 1125 هجری) که از علمای برجسته عصر صفوی به شمار میرود، در این باره مینویسد: حضرت علیبن موسی الرضا(ع) را بدین لحاظ قبله هفتم میگویند که مردم در روی زمین به هفت موضع توجه دارند یا هفت موضع از زمین، قبلهگاه مسلمانان است:
1. مکه معظمه
2. مدینه منوره
3. نجف اشرف
4. کربلای معلی
5. مقابر قریش یعنی قبور کاظمین علیهما السلام
6. سامرا
7. مشهدالرضا(ع).
بدین جهت آن بزرگوار را قبله هفتم مینامند.
برخی از این نکته استفاده میکنند و میگویند شاید ثواب زیارت امام رضا(ع) با این هفت موضع برابر باشد، زیرا شیعیانی که به امامت امام رضا(ع) قائل هستند، امامتشان کامل است. برای اینکه بعد از آن حضرت فرقه دیگری در تشیع به وجود نیامد.
وجه تسمیه دیگری که برای اطلاق قید «قبله هفتم» برای حضرت رضا(ع) بیان میشود، این است: روزی امام موسیبن جعفر(ع) در برابر فرزندان خود موقع نماز فرمودند: باید فرزندم علی برای اقامه نماز جماعت باشد تا من به او اقتدا کنم. بنابراین، حضرت رضا(ع) امام جماعت شدند و از آنجا، حضرت را به قبله هفتم (یعنی قبله امام هفتم) ملقب میکردند.
حجتالاسلام فاضل بسطامی در کتاب «تحفه الرضویه» در این باره مینویسد: احتمالاً امام کاظم(ع) میخواستند به فرزندان و خویشان بفهمانند که امام بعد از ایشان، «علیبن موسی» است.
رحیم در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۱:
إشعار فایز یکی از سوزناکترین نوع شعر در ادبیات فارسی است گرچه. سرگذشت و زندگی این افراد همواره درابهام است و با افسانه أمییخته است ولی نشانگر زندگی سخت و پر مشقت مردم این سرزمین است که همیشه زیر دو تیغه ارتجاع دینی و طلم دولتی و حکومتی مجال نفس کشیدن نداشته اند و فایز اگر بوده یا نبوده ولی اشعار او آه دل مردمان سرزمین من است هر گاه این إشعار را میخوانم بی اختیار أشک در چشمانم جاری میگردد و به یاد تیره روزی خودم وآبا و اجدادم می افتم
ناشناس در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۱:
إشعار فایز یکی از سوزناکترین نوع شعر در ادبیات فارسی است گرچه. سرگذشت و زندگی این افراد همواره درابهام است و با افسانه أمییخته است ولی نشانگر زندگی سخت و پر مشقت مردم این سرزمین است که همیشه زیر دو تیغه ارتجاع دینی و طلم دولتی و حکومتی مجال نفس کشیدن نداشته اند و فایز اگر بوده یا نبوده ولی اشعار او آه دل مردمان سرزمین من است هر گاه این إشعار را میخوانم بی اختیار أشک در چشمانم جاری میگردد و به یاد تیره روزی خودم وآبا و اجدادم می افتم
شهرام همائی بروجنی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰:
بیت ششم . مصراع دوم : ره بی منتهای درویش است
erfan در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۷:
درود به روان مولانا
محمدصادق در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:
خواجه شیراز و سعدی و تقریبا کل ادبای ایران،نظرباز بوده است و این در ان دوره عیب نبوده و اکنون هم در میان پیروان واقعی این دو بزرگ مرد شیراز حافظ و سعدی ،نظر بازی و شاهد بازی عیب نیست بلکه افتخار است......دگران ز حال عشاق چه دارند خبر*** روی شاهد پسران زیبا نیست؟؟؟
محمدصادق در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۷:
خدا رحمت کند شیخ اجل سعدی(رحمت الله علیه والغفران)را
. ....نام سعدی همه جا رفت به شاهد بازی *** واین نه عیب است که در مذهب ما تحسین است.....سعدی از سرزنش غیر نترسد هیهات ***غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را.......
این دو بیت همه چیز را مینمایاند....
ارد ایرانی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۵: