گنجور

حاشیه‌ها

عبدالعزیز میرخزیمه در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

با درود به همه دوستان بخاطر اظهار نظرشان .
در میان نظرات ارایه شده, توضیح مختار بگمان من بسیار دقیق بود و پرده از روی رازی برمیدارد . ایشان بدرستی گفته اند که بیت :
فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست نگوییم رواست
بگذاریم صحیح است و گذاشتن به معنای رها کردن و فروگذاشتن هست . برای اینکه در سراسر این غزل اتفاقن حافظ میخواهد یکی از فرض های ایزد را که حرمت شرابست , زیرپابگذارد بنابراین چگونه ممکن است در این بیت با چرخشی 180 درجه از گزاردن یعنی انجام دادن واجبات خدا سخن گفته باشد . با این حساب بنظر میرسد دست اندرکاران این سایت غنی و پربار بایستی دوباره این واژه را بشکل نخستینش(بگذاریم) برگردانند . اما دلایل قوی دیگری که نشان میدهد شراب همین شراب زمینی هست همان بیت هست که شراب مورد نظرش را از خون رزان میداند و رز به معنای انگور است و شراب قرمز را که از انگور قرمز بدست می آمده است را به خون انگور نعبیر کرده است و باز اگر بخواهیم از ابیات دیگر حافظ کمک بگیریم باید به بیت ذیل اشاره کرد که میگوید همین شرابی را که اهل ظاهر , آنرا ام الخبایث میگویند برایش حلال و لذیذ هست حتی از بوسه باکره ها حلال تر!! است :
آن تلخ وش که زاهد ام الخبایثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبلة العذارا
حالا پرسشی که پیش می آید اینست که پس مراد حافظ از مصرع دوم که میفرماید : وانچه گویند روا نیست نگوییم رواست , چیست؟
که بگمان من اول باید بدانیم منظور حافظ از گویندهء روا نیست , چه کسی میباشد . پر واضح است که گویندهء این جمله هر که باشد , شارع نیست . زیرا بر اساس ابیاتی که گذشت خوب و بد اخلاقی از چشم حافظ کاملن متفاوت است و همیشه با حلال و حرام شارع منطبق نیست بقول خودش در جای دیگر ما فقط یک گناه بیشتر وجود ندارد و آن آزار مردم است ولاغیر :
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در طریقت ما غیر از این ,گناهی نیست
بنابراین این گوینده که روا و ناروایش با روا و ناروای حافظ منطبق است شارع نیست و بلکه مردم هستند و منظور از مردم عقلای مردمست یعنی همانهایی که فرمود ترجیح میدهد به آنان بد نکند و کاری به حلال و حرام ندارد , و میگوید آنچه را عقل جمعی مردم بد میدانند من هم بد میدانم یعنی اگر شراب خوردن را جایز دانستم به آن معنا نیست که هیچ معیاری برای عمل ندارم بلکه معیار شرع را در برخی جاها نمی پذیرم اما معیار عقلانی بشری را برای خوب و بد قبول دارم به تعبیر متکلمان حسن و قبح افعال و رفتارها را عقلی میدانم نه شرعی .
بنابراین این همه مطلب که گفتیم اگر چه از دل این یک بیت به تنهایی در نیاید ولی بر اساس جهان بینی و انسان شناسی حافظ میتوان این همه را حافظانه دانست . حافظ متفکری زندگی شناس و لذت جو بوده است که پرهیز از لذتها و نعمتهای دنیوی را تحت هیچ عنوان مقدسی درست نمیداند حالا این عنوان چه شرع باشد چه حتی تصوف زاهدانه باشد چراکه اگر خدا این لذتها را آفریده و میل به آنها را نیز در ما نهاده است پس باید به این تمایلات پاسخ داد تا دچار اعوجاجات شخصیتی نشویم :
ما عیب کس به مستی و رندی نمیکنیم
لعل بتان خوش است و می خوشگوار , هم

مهدی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:

شعری زیبا دز مورد عید فطر

مامد در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵:

بر پایه‌ی تصحیح فروغی، کلمه‌ی آخر بیت دوم به جای «بیابی» باید «بیایی» نوشته شود. هرچند که به قرینه‌ی معنایی مصرع اول هم این نکته برمی‌آید.
«چه ازین به ارمغانی که تو خویشتن بیایی؟»

علی اصغر جاهد اورنگ در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان و ارج نهادن به کار زیبای آقای محسن چاووشی که با کارهاشون نسل جوان را با اشعار مولانا آشنا میکنند ،
در جواب سوال خانم فهیمه باید عرض کنم که منظور مولانا در بیت پنجم دقیقا سرکوب کردن کسانیست که بواسطه فتنه گری و شیطنت ،حضرت شمس را اذیت میکردند .
ودر مورد بیت هفتم بیاد بیتی افتادم که در سر در مقبره مولانا شهر قونیه نصب شده است . میفرماید: کعبه العشاق باشد این مقام / هر که ناقص آمد اینجا شد تمام .
یعنی هر فردی که با صدق در راه سلوک قدم گذارد اگر ناقص باشد ، کامل و اگر خام باشد ؛ پخته و اگر عام باشد ، خاص شود.

محسن عزیزی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷:

سلام به نظرم علیرضا قربانی به این شعر شخصیت داده با آوازی که در البوم سودایی خونده

سینا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۹۲:

درود بر همزبانان جان. میشه یکی تفسیر هر بیت این ابیات زیبا را بیان کند؟؟؟
ایا نگرش خاصی را مولانا در ذهن خود داشته؟؟؟
نام انبیا چرا امده است؟ چرا تشبیه به انبیا شده است؟

کسرا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:

اجرای ساز و آواز این شعر در برنامه ی شماره 261 یک شاخه گل با آواز استاد گلپا

علی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳:

ممنون از دوستان.حالا که فهمیدم چقدر ساده بود معنیش

سعید رمضانی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۲ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲۲:

این غزل با صدای زیبای علیرضا افتخاری در آلبوم جام مصفا اجرا شده است

کسرا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۷:

عالیه

کسرا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳:

بسیار زیباست

فریدون در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۴:

شاعر میگه نقد با نسیه معامله نکن وعده بهشت در آگره شاید باشه شاید هم نباشه

امید در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:

حافظ در اواخر عمرش به عرفان میرسد و همین شعر گویای حقیقت است

محسن خ در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱۸ - حکایت عابد و استخوان پوسیده:

تا آنجا که من می دانم بیت اول قدری سخت فهم است. لذا برای تسهیل آن، آنچه از آن فهمیده ام را می نویسم:
حِلّه: محلّه
کله: (کَ لَّ یا لُِ) (اِ.) 1 - سر، رأس (اعم از انسان یا حیوان ). 2 - هر چیز گرد. 3 - هوش ، عقل . 4 - جمجمه (جانوری ).
شنیدم که یک بار در حِلّه‌ای / سخن گفت با عابدی کِلّه‌ای
یکبار در محله ای شنیدم که جمجمه ای داشت با عابدی سخن می گفت.

هوتن هویت دوست در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۴۲ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷:

با درود، به نظر بنده ”آبگون” در اینجا یعنی ”بیرنگ” که صفت ساغر است.

مجتبی شوقی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:

با سلام
مصرع " بی مدد سرشک من در عدن نمیکند "
وزن این مصرع به نظر درست نیست
اگر ممکنه راهنمایی کنید

ابراهیم در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۵۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۲ - در مدح سلطان اویس:

این شعر با غلطهای فراوان در اینجا درج گردیده. به عنوان مثال:
بیت سوم:
ساقی آغاز کن اکنون که مه رزوزه گذشت
بزم شام است و در وبزم می عیش انجام
در مصرع اول رزوزه نوشته شده و روزه درست است. در مصرع دوم "و در وبزم" نوشته شده که "و درو بزم" درست است
بیت چهارم:
خلد عیش است و درو باده حلال است
حلالروز عیدست و درو روزه حرام است حرام
کلمه ی "حلال" در ابتدای مصرع دوم که به کلمه ی "روز" چسبیده است در اصل مربوط به انتهای مصرع اول است و بیت درست اینگونه است"
خلد عیش است و درو باده حلال است حلال
روز عیدست و درو روزه حرام است حرام
و موارد متعدد دیگر
لطفا تصحیح فرمایید

سینا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۴۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳:

علیرضا افتخاری خیلی زیبا این شعر را در آلبوم خنده ی بارون خونده.

سلیمان در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۲۹ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۴۲ - به یکی از صوفیه نوشته شد:

به که با نور چراغ ته دا مان سازیم
چگونه خوانده می شود
اگر لطف نموده کمک نمایید

۱
۳۸۸۴
۳۸۸۵
۳۸۸۶
۳۸۸۷
۳۸۸۸
۵۶۲۷