سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۲:
طبق نسخه ی چاپ مسکو
وگر بارهٔ رستم جنگجوی ، صحیح است و به مانای همان ”و یا“ است
دوستدار گرامی شما مطابق کدام نسخه می فرمایید ؟
البته که در لغتنامه مخفف ” و اگر “ معنا می شود
از استادم نیز سؤال کردم ،گفتند :
در هردو معنا به کار میرود
دوستدار در ۹ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۲:
لغت نامه دهخدا در مانای " وگر " می خوانیم:
وگر، حرف ربط مرکب ( مخفف و اگر) . با دو شاهد از حکیم و خواجه:
وگر بر سر آید ده و پنج روز
تو گردی شهنشاه گیتی فروز
منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان
وگر ایشان نستانند ، روانی به من آر !
نوش!!
امیر در ۹ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱:
با درود و تشکر از شما
لطفا بیت سوم را توضیح دهید.
سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۲:
وگر بارهٔ رستم جنگجوی
به ایوان نهد بیخداوند روی
وگر ، درین جا به مانای ” ویا “ است و صحیح است
حمید -م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱ - پادشاهی ضحاک تازی هزار سال بود:
من هم با نظر حمیدرضا که گفته اند در بیت نهم :به جای واژه ی “اژدهافش” (اژدها مانند) “اژدهافشن” به اشتباه ثبت شده است موافقم نظیر این بیت دیگر شاهنامه :
همانگه یکی اژدهافش درفش
پدید آمد و گشت گیتی بنفش
چه خوب است این کلمه در سایت درست شود
حمید -م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱ - پادشاهی ضحاک تازی هزار سال بود:
بیت 6 تا 8 در لغت نامه دهخدا هنگام توضیح در مورد وازه های شهرناز و ارنوازاینگونه به ثبت رسیده
دو پاکیزه از خانه ٔ جمشید
برون آوریدند لرزان چو بید
که جمشید را هر دو خواهر بدند
سر بانوان را چو افسر بدند
ز پوشیده رویان یکی شهرناز
دگر ماهروئی بنام ارنواز.
یعنی این دو را خواهر جمشید به حساب آورده در حالیکه در سایت دختر به ثبت رسیده اگرچه سخن در این باب مختلف می باشد
و بجای کلمه پاکدامن ماهرویی بکار برده که وزن آن با پوشیده رویی در مصرع قبل هماهنگ تر بنطر می رسد
شاد و پیروز باشید
E & E در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸:
خیام دوست داریم
تضمینی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را:
کل علم لیس فی القرطاس ضاع!!!
سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را:
کل سر جاوز الاثنین شاع
هر رازی که از بین دو نفر تجاوز کرد شایع می شود
به قول زنده یاد دکتر محمد جعفر محجوب ، اگر رازت را حتی به یک نفر بگویی دیگر راز نیست .
از قدیم مثلی بود که : راز دلت را به دوستت هم نگو ، چون او هم دوستانی دارد
و سعدی نیز می فرماید:
مگوی انده خویش با دیگران
که لاهول گویند شادی کنان
سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را:
درکنایت با غلطافکن مشوب
غلطافکن اگر به صورت ” غلط افکن نوشته شود بهتر است
دوستدار در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۲:
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخور آید همی بی سوار
و یا ( ونه وگر) باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی
سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:
ساغر خانم عزیز
در جواب سؤال شما تا حد مقدور آنچه می دانم مینویسم :
کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک
رهنمونیم به پای علم داد نکرد
به دستور پادشاهان پرچمی در نزدیکی کاخ شاهی می افراختند به نام ” علم داد“ که هر که شکایتی داشت جامه ای از کاغذ به بر میکرد و روی آن مطلب دادخواهی خود را می نوشت و گاهی به عنوان خونخواهی جامه ی کاغذی را به رنگ سرخ می کردند میگوید این جامه را به خونابه ی دل ،به عنوان دادخواهی ، سرخ میکنم ، که دست روزگار راهنمای من به پای پرچم دادخواهی نشد
شاد زی
Mohsen Irani در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۶۴:
با توجه به پیوند کاشت و برداشت:
در رباعی 165
برداشت هزار طشت لعل از لاله شاید مناسب تر باشد.
طاهری در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق:
دوستان هرکدام شعر خانم پروین رو ازدریچه وزن وقافیه می بینند نفس الهی شعر رو ببینید که چه فضایی ایجاد کرده که همه رو درگیر محبت الهی کرده این شعر یک نجوای عاشقانه است یک مناجات نیمه شب است یک شستشوی مغز از تردید ها است صلح با خداست یکی در نماز سرگرم لفظ بود که ز ظالین ز زنبوری هست یا ظ دسته دار یکی هم سریع گفت و خودش رو از مهلکه نجات داد روح خانم پروین شاد طوفان را در دلها ایجاد کرد
رضا در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را:
کل سر جاوز الاثنین شاع
راز که از دهان خارج شد پخش می شود
Saghar در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:
سلام.ببخشید اگر میشه معنی بیت کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک رهنمونیم به پای علم داد نکرد را بنویسید.باتشکر
احمد رحمت بر در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۴:
بیت 10:
«مرا پلنگ به سر پنجه ای نگار نکشت» بهتر است بین سر و پنجه فاصله گذاشته شود تا نادرست خوانده نشود. در نسخه چاپی زیر نیز این نیز فاصله لحاظ شده است:
کلیات سعدی از روی نسخه تصحیح شده محمدعلی فروغی، نشر ققنوس، 1366
نفیس در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۴:
وااااااااااویلااااااا عجب قلمی داشتند حضرت ناصر خسرو واقعا عالیه
رضوان الوندی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:
من و نی گوئیا از یک تباریم / که هر دو در فغان و بی قراریم / نی از درد جُدائیها بنالد / من از رضوان که با او همجواریم / { عزیزان شعر زیبا ی حضرت حافظ در پاسُخ به کس دیگری سروده نشده همچنان که خود میفرماید ( معشوق چون نقاب ز رُخ در نمی کشد / هر کس حکایتی به تصور چرا کنند / پس بهتر است از خواندن اشعار زیبای حافظ فقط لذت ببریم و ن را به پیچ و خم نیندازیم .
سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱: