سعید در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:
بازوی ستبر گرخدا داد تو را
بر دوش کشی بار فقیری مردی
محمد زاهدیان تجنکی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
این متن را برای مخاطب عام می نویسم ...
سعدیا گفتی به چشم خویشتن دیدی که جانت می رود
چون رفتنش را دیده ام ، آن دلستانم می رود
چون درد من را دیده بود ، آنگونه شادان می رود
من گشته ام شیدای او ، اما خرامان می رود
مرد دل در داغ او ، اما چه آسان می رود
م.ز.
امیر در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را:
منظور مصراع دوم از بیت اول چیست؟
با تشکر .
انسیه آرزومندی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:
در بیت چهارم نیمه ای ابر است صحیح است.
آرشام در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۳:
شعر زیبایست
در آرامگاه خواجه در دروازه قران شیراز هم این شعر رو نوشتن..
انسیه آرزومندی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۰ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۲:
'من خون گرفته کردم نظری و کشته گشتم' صحیح است.
جواب علیرضا در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹:
سورتی یعنی سوره ای
گمنام در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:
بابک گرامی،
نوشت باد، نوشمان باد، مایان پیداگران باده ناب،
شناگران افسون گل سرخ، "کاشفان فروتن می"
نوشت باد!
با این همه، بر ماست گشودن این راز ، گشودن افسون گل سرخ .
درباره سنگ آسمانی که میگویند 'خرخزندگان " را از میان برد با شما هم رای نیستم، آنا ن ناهنجاریی د رزنجیر تکامل بودند (پی آمد یک یا چند جهش )که سرما و کمبود خورد و خوراک ازمیانشان برداشت،
وسر انجام خرابی این دیر بر گردن بنده عشق ،سخندان فاش گوی است که میگفت:
آدم آورد در این دیر خراب آبادم
تندرست و شادکام بوید
سیاوش عیوضپور در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:
اصلاح کنید
هم صورت آن کس که تو را دارد دوست
علیرضا در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹:
سورتی چه معنی میدهد
nikzad mohammad reza در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:
21 /59/5
سلام
استاد شعر و غزل،شهریار بزرگ اقلیم دل و عشق، غزلی نغز در پانزه بیت بر وزن و قافیه این غزل حافظ سروده است .
همۀ ابیات آن را در اینجا می آورم:
زلف آن است که بی شانه دل از جا ببرد
نه که از , ماشطه هم زحمت بی جا ببرد
من به نقش تو گر از جا بروم خود رفتم
شرط آن است که نقش توام از جا ببرد !
دل که شیدای خدایی است قرارش همه اوست
غم که باشد که قـرار از دل شیدا ببرد
رنج ها می برم از دست قلم مویِ خیال
به امیدی که دلی گنج تماشا ببرد
گر تمنّا کنم از دوست همانا خواهم :
همتی کز دل من ننگ تمنا ببرد
باغبان آنچه گل اندوخته بود از سر سال
می رسد باد خزان تا همه یک جا ببرد
اجل آن نیست که از فتنه فراموش کند
گرت امروز فروهشته که فردا ببرد
دزد را راه به گنجینۀ پنهانی نیست
او همه نقشه که نقدینۀ پیدا ببرد
مرغ جان سرمدی و سنگری قاف بقاست
کی فنـا رَه بـــه سوی قلعۀ عنقا ببرد
لیک از آن دزد که ایمان برد ایمن نشوی
او قسم خورده که صد دل به یک ایما ببرد
کوه توحید شو از دولت ایمان و بهل
سیل شرک مدنیت همه دنیا ببرد
رخت من گو ببر از دخمۀ گل ها بیرون
کیست کو نام من از دفتر دل ها ببرد
کیف دنیا خم و خمخانه به نادانش ده
کان نه خمری که خمار از سر دانا ببرد
بی صفا آنکه به پیش نی کلک حافظ
نامی از نیشکر و شهد مصفّـا ببرد
شهریارا بجز این شاهد عشق شیراز
«نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد»
فاطمه در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۱ - پند:
خواندن اشعار سعدی بسیار جذاب و شیرین است و حاوی مطالب آموزنده که آموزش درس زندگی است این سایت کار محققین و دوستداران اشعار سعدی را آسان کرده و کمال تشکر را دارم.
علی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴۳:
بسیار زیبا بود
بی باک در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۶:
"مانا" یعنی چه؟ تازه فرهنگستان ساخته؟
کمال داودوند در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۵۲:
5740
بابک چندم در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:
گمنام جان،
شما را نمی دانستم به چه کارید تا آنکه دیدم مشغول گُل گفتنید...
ولی بنده پی این کارم:
برخیزم و عزم باده ناب کنم
رنگ رخ خود به رنگ عناب کنم
این عقل فضول پیشه را مشتی می
بر روی زنم چنان که در خواب کنم
باری،
فرمودی "دیر خراب"، پرسش آنکه کدام دیر خراب؟
اگر منظور آن موجودی است که پس از برخورد با یک شهاب سنگ تقریباً تمامی جانداران و گیاهان بر رویش نابود می شوند و آنگاه طی زمانی کمتر از یک درصد طول عمرش خود را احیاء و بازسازی می کند... دیگر آنرا دیر خراب نتوان نامیدن...
هادی در ۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۲:
عزیز دلم... مولای جانم... این کشش و شور حق تعالی هست که گویی همچون نوری از پشت پرده غزلهای مولای جانها به ما میتابه
مهناز ، س در ۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۶:
صیف به مانای تابستان است و صحیح
محسن در ۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۶:
نیم بیت چهارم اصلن با بقیه ی نمی خواند. این که چیست نمی دانم. ولی به نظر می رسد این نباشد.
کمال داودوند در ۹ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۵۳: