محسن ایلام در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:
دوستان با عرض پوزش ...
قرعه کار صحیح تر است
یا قرعه کار ؟
بامداد در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳۰:
مصرع اول بیت چهارم به این شکل است: ای چون فلک دربافته ای همچو مه درتافته
منصور پویان در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را:
......
نیستوش باشد خیال اندر روان
تو جهانی بر خیالی بین روان
بر خیالی صلحشان و جنگشان
وز خیالی فخرشان و ننگشان
------------------------------
ما در حهانی مبتنی بر پندار و برآمده از پدیدار های ذهنیتی زندگی می کنیم. زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی بسان ِخیالاتی روان، ما را هر آینه می فریبند و می انبازند. قضایا و داستان های در جریان آنچنان باشد که کولان حوادث، ما را ناگزیر با خود کشان کشان سوی فخر یا ننگ پیش می برند. جامعه بشری بر روال ِخیالات ِواهی، امری استوار و خود-بنیاد می نماید؛ درصورتیکه روابط مردم و کشورها اعم از معاملات اقتصادی و نیازهای روزمرگی و تبادلات و نیز از لحاظ ِوضع ِقوانین؛ همه و همه وجوهی از اوهام و اغراض بشری اند. از آنجا که ارزشها و باورمندیها و شرطی شدگیها جدی انگاشته می شوند؛ برتری طلبی و فخر فروشی و سلطه گری نیز لاجرم محلی از اِعراب پیدا کرده و وقوع شان را همه برمی تابند. بدیهیست که جنگ و صلحی که در این راستا بوجود آید همانا خیالات خود باورانهء آدمی ست که ذهنیت و فردیت خویش را امری قائم به ذات انگاشته و واهیات را لقب ِواقعیت داده و در جهت امیال و اهداف؛ عمری را بدین منوال طی ِطریق می کند. بعبارت دیگر، زندگی ِجوامع بشری اعم از "صلحشان و جنگشان"؛ بلا استثنا ریشه در تمایلات نفسانی یا ریشه در اعتقادات ِعدالت-جویانهء آدمیان دارد. لذا گشایش در امر معضلات و مشکلات؛ حاشا که بدون درگیری و نزاع قابل حل و فصل باشند
رضا اکبری در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت شبلی که گاه مردن زنار بسته بود:
زنار بستن به معنی کافر شدن میباشدو منظور شاعر کافر شدن به چیزی که عوام مردم به ان اعتقاد دارند
رضا اکبری در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۹ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت سجده نکردن ابلیس بر آدم:
چون بدیدم خلق را لعنت طلب
لعنتت برداشتم من بی ادب
ای بیت با توجه به وزن به نظر اینطوری صحیح بوده یعنی ابلیس لعنت خدا را به جان خریده است (( لعنتت ))
الهام در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۴ - حکایت:
طبق نسخه محمد علی فروغی
اگر صالح آنجا به دیوار باغ
برآید بگفتش بدرم دماغ
مصطفی مستوری در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:
در مصرع اول از بیت دوم این غزل؛ در اکثر نسخ،به جای “بخفتیدی”، “بخسبیدی” نگاشته شده. از نظر این حقیر نیز “بخفتیدی” ثقیل بوده و در این مصرع بعضا نامانوس نیز می نماید و آنگونه که باید به جان مصرع نمی نشیند
سعید در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:
دوستان من قدیمی دارم فکر کنم مصراع اول رو غلط نوشتید
درستش اینه:
برخیز و بیا ز بهر دل ما
...
ولی نویشتید بتا برای دل ما
خواستید ایمیل بدید pdf یه نسخه خیلی قدیمی رو براتون بفرستم
ممنون
آبتین در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۵۱ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۵ - رفتن گرشاسب به جنگ فغفور و دیدن شگفتیها:
درود،
سه منزل بدش با سپه رهنمای همی
ورا کرد بدرود و شد بازجای
شد شتابان سپهدار گو
نریمان و زاول گره پیشرو
به مرز بیابانی آمد فراز زمینش
که گفتی جهانیست گسترده باز
همه داغ پای پری
زمانه گم اندر وی از رهبری
کلمه "همی" باید پیش از بیت بعد و کلمهء "شد" ، باشد ، و همچنین کلمهء "زمینش" به همین ترتیب پیش از "همه" در بیت بعدی .
سپاس.
بامداد در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۹:
بیت سوم در بعضی نسخه ها: چون آفتاب، نوری بر خاک ما فکندی
آبتین در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۱۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب:
درود،
بهتر و کامل تر :از اینجا تکرار شده :
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بازگشت گرشاسب و صفت خواسته/
سپاس.
آبتین در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۰۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب:
درود ،
فکر میکنم از این قسمت :ز زر چارصد بار دینار گنج
به خروار نقره دو صد بار پنج ،
تا بیت : تنش را به تیر سواران بدوخت
کرا بند بد کرده بآتش بسوخت،
را در داستان بازگشت گرشاسپ بزرگمرد نزد ضحاک و اعدام بهو خواندم و این قسمت به اشتباه به این شعر اضافه شده است.
سپاس .
بهرام برجسته در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:
با سلام
استاد عزیزم شجریان دریچه ای بر من گشود که کسی نمیتوانست حافظ و سعدی و عطار و عراقی ... رو با آوازهای استاد شناختم
عاشق سعدی شدم با آوازهای استاد حقا که خداوندگار غزلهای عاشقانست سعدی
و خداوندگار آواز ،خسرو آواز ایران شجریان
هادی صحت زاده در ۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۲:
ای روز برآ که ذره ها رقص کنند
آنکس که از او چرخ و هوا رقص کنند
جان ها زخوشی بی سر و پا رقص کنند
در گوش تو گویم که کجا رقص کنند
هر ذره که در هوا و در هامون است
نیکو نگرش که همچو ما مفتون است
هر ذره اگر خوش است اگر محزون است
سر گشته خورشیدِ خوشِ بی چون است
.....
با نوای دلنشین سالار جان عقیلی که این شعر و موسیقی در سینمایی برف روی کاجها هم هست سکانس کنسرت با بازی صابر جان ابر و مهناز خانم افشار..بسیار لذت بردم همیشه از این سکانس زیبا..
کمال داودوند در ۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۰۳:
5898
سهیل قاسمی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۱۲:
چون عهده نمی شود کسی فردا را یعنی کسی فردا را ضمانت نمی کند (گردن نمی گیرد)، زمان ِ حال ِ این دل ِ پر سودا (شیدا) را به خوشی بدار.
ای ماه( ِ من)! در شب ِ مهتابی می بنوش. چون که ماه بسیار خواهد تابید اما ما را نخواهد یافت
سیلوستر استالونه در ۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:
هیچ ارتباطی با واقعه ی کربلا ندارد، چطور همچین برداشتی کردید
ساسان در ۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۳:
حمائد یا حماید به معنی صفات پاک، خوبی ها، خصایل و جمع حَمیَده است
دلیر در ۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱:
با سلام.
مصرع اول بیت دوم اشتباه هست.
درستش به این شکل هست:
چو ماه نو ره نظارگان بیچاره
منصور پویان در ۹ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را: