فرهاد در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
جناب حسین
اگرچه برداشتی که شما از این بیت دارید به جای خود زیباست، اما به دلیل زیبایی نمیتوان بیتی را به شعری اضافه کرد.
دلایل تعلق نداشتن این بیت به غزل حافظ زیادند. صرف نظر از ایراد دستوری، اگر به دو حاشیه اول توجه کنید خواهید دید که این بیت بعدن اضافه شده است. و دیگر، اینکه ساختار شکنی چیز زیبایی باشد، بحثی مدرن است و به زمان حافظ تعلق ندارد. همچنین همهٔ مصرعهای اول جملهٔ کاملی هستند، بجز آن بیت شش. حتا وزن این غزل هم سالم است یعنی کاملا متقارن است، همانند خود غزل.
دیگر اینکه من هم میتوانم این مصرع را بهبود دهم و بگویم "دوای درد عاشق را مبادا سهل پندارند". این خود بهترین دلیل است که این بیت از حافظ نیست. چون بهتر از حافظ گفتن اگر غیر ممکن نباشد بسیار بسیار سخت است.
سروش در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹۷:
ناراحت شدم گفتم شاید استاد چاوشی می چمی را اشتباه میخونه ولی ظاهرا با گفته دوستان درستش می چمی هست نه می خمی :-)
جواد رضایی - ۱۳۶۷/۰۹/۲۴ در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
این هم غزل خام این حقیر:
.
الا یا ایهاالساقی ، همه فانی، تویی باقی
که بر جان و دلم کردی، به پا آتش، تو ای طاغی
ببوی نافه ات هردم ، زدم بر کوه و بر صحرا
و بر گردون دوارت ، گره کردم به هر تاقی
مرا در منزل جانان ، بگرداندی به گرداندن
ربودی عقل و دینم را ، تو آخر همچو یک یاغی
به می سجاده من را ، تو بردی سوی میخانه
فنا دادی مقامم را ، بیالودی به بد داغی
شب تاریک عمر من ، بشد چون روز نوروزی
که چون خورشید نو، روزی، بتابانی به هر باغی
همه کارم ز استبعاد و ریش و خرقه پشمین
کشید آخر به خمخانه ، ز یک جام تو ای ساقی
حضوری گر کنی حافظ ، تو در شعر من شیدا
ره و رسم من گمنام ، بماند تا ابد باقی
.
جواد رضایی
مسیح مصطفوی در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:
موسیقی کار چاوشی غربی است.
راک و جاز در دهه 60 در امریکا به عنوان یک موسیقی اعتراضی مطرح شد و خاص این نوع موسیقی اعتراضی است.
موسیقی غربی از نظر محتوا با شعر اشراقی سعدی و مولوی متناسب نیست چون شعر مولوی و سعدی در این البوم اشراقی و الاهی است. یعنی اشعار به بنده و معبود اشاره دارد و میکس این بندگی با اعتراض بهم نمی اید.
البته بنده معتقدم دیوان شمس طوری سروده شده که گویی خود مولوی هم با ریتم اشعار رو سروده
اما ریتم اشراقی با جاز اعتراضی تفاوت دارد.
مخلص چاوشی عزیز
مسیح مصطفوی در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:
شعر سعدی اشراقی است و رابطه بنده و معبود
اما موسیقی چاوشی عزیز ترکیب جاز و راک با نوعی موسیقی شبه شرقی که تناسبی با اشعار اشراقی ندارد، هست و این ترکیب مناسب شعر سعدی نیست.
موسیقی غربی از نظر محتوا با شعر اشراقی سعدی و مولوی متناسب نیست.
مخلص چاوشی عزیز
پرند در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:
معنی ای دو بیت چیه؟! کسی میتونه کمک کنه؟!!
پیر خندان به طنز با من گفت:
ای تو را پیر عقل حلقه به گوش
تو کجا ما کجا که از شرمت
دختر رز نشسته برقعپوش
بابک ملکی در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
با تشکر از زحمات شما در مصرع :
"دین دیار ندانم که رسم چیست شما را" , در این دیار ... بیشتر به وزن شعر نزدیک است
مهدی کریمی در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۶:
با سلام و درود به همه ی ادب دوستان
سخنان جناب آقای دکتر به احتمال بسیار زیاد درست است
احسنت بر آقای دکتر
دوست ناقد مطلب ایشان شکیبایی بیشتری داشته باشند
گنجور بی دقتی کرده است
یک غلط قطعی پیدا کرده ام در این شعر
صورت درست مصراع
هر حرف که آید " به " لبم نامِ تو باشد
در حالی که گنجور " بسه " نوشته که کلا وزن از بین می رود و نادرست است.
امیر حسین رحیمی زنجانبر در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۸:
ساغر عشرت که می گیرد؟
بهلول در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را:
دوستان پارسی دوست همراهی کنید و از واژه معرب پارسی ( فارسی ) بهره نبریم
Alipur در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۰:
پرده ناموس هستی اعتباری بیش نیست
بزم ما را شیشه ئی گر هست رنگ باده است
سورن در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۲ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین:
دست مریزاد فرخی سیستانی
Ahmad در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
تورو خدا انقدر از دوی تعصب نظر ندین،هیچ کجای این شعر به امام علی نمیخوره،هرکی اگه یه خوردی مطالعه راجع به مولوی داشته باشه متوجه میشه این شعر در وصف شمس هست نه هیچ کس دیگه ...
پرسشگر در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:
کسی می دونه که این ابیات از کدام تصحیح از دیوان عراقی هست؟
محمد حسن در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:
دوستان گرامی از گذشته تا کنون تاثیر شعر از متن بیشتر بوده و هر زمان که شعر جوابگوی نبود از موسیقی استفاده میشد تا تاثیر شعر را چند برابر کند از نمونه های تاریخی میتوان به شعر بوی جوی مولیان اید همی رودکی اشاره کرد که امیر نصر سامانی را که قصد بازگشت به بخارا را نداشت را بدون کفش سوار بر اسبش کرد تا سوی بخارا بتازد...پس شکی نیست صدای زیبای جناب چاوشی بر تاثیر شعر بیافزاید...در جواب دوست عزیز باید بگویم که از نظر بنده نظر شاعر بر این است که زمانی که من رو به تو باشم و یک لشکر دشمن رو به من ارند(من انقدر محو تو هستم که اگر روی از تو به سمت انان برگردانم از تو بیزار خواهم بود)که مسلما اینچنین نیست..
خواجو در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
به نظر من منظور حضرت مولانا مربوط به حضرت وحی یا همون روح القدوس بوده چون که خیلی از اشعارشون هم زمان وصل شدن دریافت میکردند
این صفات نه در محضر خدا معنی داره نه لایق یه موجود زمینیه
glizoviliz در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:
شعر بی نظیره،درباره سوال دوست آقای حسن .
من فک می کنم منظور این بوده که اگر دشمنان به سمت من بیاییند و من به اونها توجه کنم و بسمت اونها برگردم از تو بیزارم (در صورتی که بیزار نیست)
پویا در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
مطمئنا این شعر در مدح خداوند نیست چون در شعر میگه "در غفران خدا مانی یا عجب جسمی" که این صفات برازنده خداوند نیست . این شعر از نظر هر کسی میتونه مصداق های متفاوت داشته باشه. ولی چون مولانا مرید شمس بوده و او را انسان کامل میدونسته بدونه شک در مدح او این شعر را سروده
غلامرضا عمرانی در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۴۵:
رباعی شمارهٔ 586
ابوسعید ابوالخیر
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات
ای در دل من اصل تمنا همه تو
وی در سر من مایهٔ سودا همه تو
هر چند به روزگار در مینگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
همین رباعی با شماره ی رباعی شمارهٔ 1544
به نام حضرت مولانا نیز ثبت شده است.
کمال در ۹ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۸۹: