بهرام ناهد در ۹ سال قبل، شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۳:
بیت اول : "خرم شد از او بار و بر من" درست است.
"تازه شد" وزن ندارد.
این شعر در برنامه گلهای رنگارنگ 271 نیز اجرا شده و در آنجا هم "خرم شد" می خواند
علی در ۹ سال قبل، شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیهالسلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما:
چون اویس از خویش فانی گشته بود ان زمینی اسمانی گشته بود منطوراویس قرنی از یاران حصرت علی ع است
مهدی در ۹ سال قبل، شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:
با سلام و احترام
بیت اول و بیت پنج و شش رو استاد ایرج خواجه امیری در بیات تهران خیلی زیبا و عالی خونده .... حتما گوش بدین و حالشو ببرین ..... زنده باد استاد ایرج
روح سعدی بزرگ شاد .....
احسان در ۹ سال قبل، شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:
حرف ک در انتهای کلمات فقط جهت تصغیر بکار نمیرود بلکه برای امور دیگر از جمله تحبیب و تشبیه کاربرد دارد. در انتهای عینک هم از باب تشبیه بکار رفته همانطور که کاف سمعک نشانه تصغیر نیست. آیینک دیگر چیست و از کجا امده؟ ضمن اینکه آیینه هم غلط و آینه درست است
نادر در ۹ سال قبل، شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:
چه خوش است زمانی که بتوان این ابیات را از سر خوشی و به مناسبتی خواند نظیر امروز من که بناگاه و از سر خوشی دو بیت اول را زمزمه کردم. چنین حالی مکرر بر همگان روا بادا.
در طول عمر نچندان کوتاهم از هر چه رضایتمند نبودم بودم از این فارس زبان دیده به جهان گشودم همیشه مفتخر بوده و هستم.
ایکاش که از بابت دیگر موارد هم بتوان به چنین رضایتی رسید.
Farshid در ۹ سال قبل، شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
اول عرض ارادت خدمت اساتید عزیز..... حتما بزرگان بهتر ازاین حقیر میدانند که سعدی هم ازصوفی مسلکان میباشد وتصوف را قدمی در مسلمانی نیست چرا که اینان ظاهر دین را رها کرده و به حقیقت حق تعالی هرکس به اندازه وسع خود رسیدهاند و سردسته این گوهران منصور حلاج بود که به اوج وصال حق و فنای کامل خود فانی رسید وبه قول حضرت حافظ تنها گناه منصور این بود که اسرار هویدا میکرد... این که امثال این عزیزان از حرم و.... نوشتهاند خارج از درک امثال من وشمایی که در ظاهر شریعت ماندهایم میباشد لذا این گوهران در اشعار خود گهگاهی گوشه ی از این اسرار را آشکار ساخته اند هر چند که ظاهر بینان درک نخواهند کرد.... هرکه را اسرار حق آموختن.. مهر کردن زبان و دهانش دوختن.... امیدوارم درست نوشته باشم... درکل روی صحبتم با اون عزیزانی بود که از اساتید ادب پارسی هستن از شماها بیشتر از این انتظار میره در تفسیر ابیات.. این که از روی ظاهر شعر این بزرگان تفسیر کنین ابیات را از شماها بعیده ومن مطمئن هستم که شماها بهتر از هر کس دیگه ای میدانید که شیخ اجل حقیقت حق تعالی را چگونه معرفی کرده
مهدی در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:
اصلاح متن نقد فوق (اموری اشتباه تایپی اموی صحیح است)
روحالله در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۸:
کاش بلبل خموش بنشستی
تا خر آواز خود تمام کند
چه میتوان گفت!
ناز نفسش، دهانش عسل
رضا در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۴:
بهتر است که کسانی که
از شاعرها اطلاع درستی دارن نظر بدن
جناب بهنام فایز دشتی بوده نه دشتستانی
و شما بهتر است که از داشته های
خود مایه بگذارید.
بقول شهریار شعر دزد دیده بودیم
اما شاعر دزد نه
کسرا در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۹:
به طرز شگفت انگیز و حیرت آوری زیباست
کمال داودوند در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۷۴:
بنده این رباعی روبادوستان به اشتراک،
گذاشتم.
جمع آن:7282
کمال داودوند در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳:
ایول به گوینده این غزل وروح
شاعرشاد.
سهیل قاسمی در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:
بیت هفت: گذشت آن زمانی که بخواهم منت ناخدای کشتی را می کشیدم. وقتی گوهر را به دسن آورذه ام دیگر چه حاجتی است که دریا بروم؟
بیت نهم: وظیفه اینجا معنی حقوق (دستمزد) است. می گوید ای (ندیدپدید!) لب روحبخش یار خودش حق و حقوق تو را می داند. دیگر هر دقیقه نگو حقوق منو بده حقوق منو بده!
بیت آخر: با آدم زبان نفهم برای چی بحث می کنی؟ حرف نزن هنر خودش خودش را نشان خواهد داد
مهیار در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
و شاید هم:
در رفتن جان از بدن گویند بسیاری سخن...
سهیل قاسمی در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:
بیت دوم: یه سوآلی از ما بکن که دردت چیه! به هر حال تو هم احتیاجت به خدا که هست. حاجت ما را هم بپرس.
بیت پنجم: نیازی به مقدمه چینی و دلیل و بهانه نیست اگر قصد خون ما را داری. (جان ما متعلق به خودت است) آدم برای گرفتن چیزی که مال خودش است نیاز ندارد آن را به یغما ببرد!
alireza۰fa در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۲۷۰:
بسیار عالی
سهیل قاسمی در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴:
بیت ششم شوخ به معنی ناپاک است
بیت آخر دو حالت می تواند تعبیر شود:
1- مضمون شعر حافظ هستی
2- ترانه ای که با موسیقی ات می خوانی سروده ی حافظ است
که هنگام گفتن اولی را گفتم اما دومی بهتر است!
حسین در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:
ادب دوستان عزیز بایستی بگویم این همه برداشتیس از دیدگاه های متفاوت ودر ضمن همجنسگرایی صحیح هست و همجنسبازی ریشه در تنوع خواهی و افراط دارد لذا کلمات را درست به کار برید ودر نهایت باید بپذیریم که همجنس خواهی همچون دگر جنس خواهی
در سرشت فرد ایجاد میشود و خود خواسته نیست بنابرین این قبیل گرایشات مثل هر گرایش دیگر اگر مشمول افراط شود به فساد نزدیک میشود پس همجنس خواهی بلا مشکل است.شما را عقل هست و اندیشه بیشتر مطالعه فرمایید و بر اساس اندیشه هایی که در مغز شما تحجر بسته زود هنگام قضاوت نکنید.
روفیا در ۹ سال قبل، جمعه ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۸:
شمس برای مولانا یک آینه بود،
مولانا روح زیبایی داشت و نیاز به یک آینه داشت تا زیبایی های او را تمام قد نشان دهد :
خوابها میدید جانم در شباب
که سلامم کرد قرص آفتاب
گفتم این دیوانگی بود و محال
کی عروس نو گزیند پیر زال
چون ترا دیدم محالم حال شد
جان من مستغرق اجلال شد
چون ترا دیدم بدیدم خویش را
آفرین آن آینهٔ خوش کیش را
بهرام ناهد در ۹ سال قبل، شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۳: