گنجور

حاشیه‌ها

کسرا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷:

بسیار زیباست

اسد در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۵:

باعرض ارادت وتشکر
من فکر میکنم منظورخیام عزیزاین بوداست که وجود دو گاو دراسمان و زمین فقط توسط جامعه ای کوته نظر که به خر تشبیه شده اندموردقبول میفتد.یعنی فقط ازجماعتی بیسوادوجاهل وخرمانندبرمی آید که وجود دوگاو درآسمان وزمین را بپذیرند.

حسن در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

استاد شجریان این شعر رو در حد نام سعدی بزرگ اجرا کرده اند و اوج این اجرا این است. مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم ...

حسن در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

در پاسخ جناب آقای عندلیب:
عقل و هوش اگر چه اغلب با هم می آیند اما در شعر سعدی بزرگ یکی از آندو حشو خواهد بود اما صبر و هوش نه تنها به معنی خللی وارد نخواهد کرد بلکه صبر در اینجا بار معنایی عجیبی تحمل می کند که به هیچوجه در عقل نیست لذا بنظر من صبر زیبا تر نشسته است

ساره در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات:

خانوم روفیا، نمی شود شب و روز را با هم ستود. شب هست و باید باشد، اگر چه روسیاه است و ترسناک و وهم انگیز.
روز هم نشاط آور و روشن و پرنور.
عمر و علی حکایتشان همین است. ظلمت و نور با هم جمع نمی شوند. شما بهتر است یک مقدار بیشتر درباره ی این نقطه نظرهایتان اندیشه کنید.

میلادی رومی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۶۹ - باز دادن شاه گنج‌نامه را به آن فقیر کی بگیر ما از سر این برخاستیم:

دو دهان داریم گویا همچو نی
یک زبان پنهانْسْتْ در لب های وی

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۶۹:

7252

alireza۰fa در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴:

چند شعری که در این وزنه بسیار زیباست.

alireza۰fa در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳:

فوق العادست، فوق العاده.
مرا جامی بده وین جامه بستان
مرا نقلی بنه وین خرقه بفروش
تو در عالم نمی‌گنجی ز خوبی
مرا هرگز کجا گنجی در آغوش

alireza۰fa در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:

چقدر خوبه این غزل،
دل و دینم دل و دینم ببرده‌ست،
دردم از یارست و درمان نیز هم.

Amir Sepasi در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:

انتهای بیت اول علامت سوال داره

محمد در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:

به نظر مصرع آخر "یک جهم دگر بنوش "باشد

عرش در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۵۳ دربارهٔ رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۱ - نیروی اشک:

سرو روان چو عزم جوان دید استوار
افراخت قامتی که عیان شد قیامتی
اگر یه این صورت نوشته بشه بهتر خوانده میشه گرچه نسخه‌ای از دیوان رهی معیری در دسترسم نیست و در پایان آواز بوسلیک استاد بنان، معروفی(سعدی:جان ندارد هر که جانانی ش نیست ...) شنیدم که اینگونه بهتر خوانده میشه.

نی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

سلام. قصه دزد به نفع دزد است . جایی که مال و ایمان و خدا و ... را به جوانمردی نمی فروشد

امین افشار در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۵:

درود
اشتباه می کنید، همان کاملن درست است و به وزن:
رنگ رخت که داد؟ روز، رد شو از برای او
آنچه به گمانتان درست است وزن را بر هم می زند و معنا را.
بدرود

شهرام بنازاده در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱ - ذکر ابن محمد امام صادق(ع):

در متن عربی یک کلمه لیس جا افتاده که معنی را معکوس کرده است:
لیس هذا من زی اهل بیتک

روفیا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات:

باز شیری با شکر آمیختند
عاشقان با همدگر آمیختند
روز و شب را از میان برداشتند
آفتابی با قمر آمیختند
رنگ معشوقان و رنگ عاشقان
جمله همچون سیم و زر آمیختند
چون بهار سرمدی حق رسید
شاخ خشک و شاخ تر آمیختند
رافضی انگشت در دندان گرفت
هم علی و هم عمر آمیختند

روفیا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۷ - مناجات:

آنچه موجبات این یکپارچگی را فراهم می آورد هدف مشترک است، وقتی همه اجزاء یک شیء یا پدیده در پی یک هدف مشترک باشند تا یک کار واحد و معینی صورت گیرد آن شیء integrated است،
یک در را در نظر بگیرید، متشکل از یک صفحه دو لولا و یک دستگیره است، همه اجزاء برای هدف معینی طراحی شده اند، جدا کردن دو فضا در هنگام لزوم و یکسره کردن آن دو فضا به هنگام نیاز، چون همه با هم همسو هستند و هدف واحدی را دنبال می کنند ما لفظ یک را بدان اطلاق می کنیم، می گوییم فلانی در را ببند، نمی گوییم آن صفحه و دستگیره و لولا را ببند، این اجزا با هم integrated شده اند چون با هم کار می کنند تا هدف معینی حاصل شود، گرچه ظاهرا درزهایی با هم دارند ولی هدف مشترک باعث میشود ما نام یک در را بر آن نهیم.
یک انسان integrated انسانی است که روح و جسم و اجزاء جسمش همگی هدف واحدی را دنبال می کند،
گرچه به بازار و بانک و سفر و حمام نیز می رود ولی در میانه هیاهوی عالم یک هدف قدرتمندی را دنبال می کند که موجب میشود همه هستی او یکپارچه و یگانه شود، نه اینکه یک روز دنبال یک حزب سیاسی روز دیگر پی شهوترانی و چند صباحی عاشق و عصر ها فارغ باشد،
همیشه شاغل است و یک شغل بیشتر ندارد و آن عاشقی است و همیشه آرام است چون عاشق واصل است، تنها هدف حقیقی را یافته و در هر لحظه وصال را با تمام وجود حس می کند. حاضر نیست آنرا با اباطیل معاوضه کند،
عشق کالای نقد جهان است
چرا؟
چون ما عشق را میدهیم،
ما در همان لحظه که عشق ورزیدیم کالا را در کف دست داریم، وابسته به دیگری نیست، همه و همه به خودمان بستگی دارد، از اینرو نقد است.
کسی که چنین یکپارچگی را در درون خود حس کرد اندک اندک با همه هستی احساس یکپارچگی میکند، مادر و برادر و همسایه و همشهری و همسیاره و هم کهکشان و هم جهان را جدای از خود نمی بیند، درد زخم بر پیکر درخت را می فهمد و غم دختر تن فروش را در لابلای خطوط چهره اش می بیند.
زمانی که توانست یک یگانه ای را در پس پرده این عالم ببیند، آن عروسک گردان را، زمانی که پشت این درزهای ظاهری و این مخیط ها که نقطه فصل کاینات است یکپارچگی آنها را حس کرد،
او را دیده است...

شهرام حسن زاده در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶:

با سلام و عرض ادب
در برنامه رادیو پیام شنبه شب مورخ 6 شهریور که مروری بر ابیات حافظ دارد ، دومورد را مجری محترم و فرهیخته برنامه ذکر فرمودند که به عنوان شنونده از ایشان نقل قول می کنم :
1-جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هرکس که این ندارد حقا که آن ندارد ، باید به صورت ذیل اصلاح شود
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هرکس که این ندارد حقا که جان ندارد
2- احوال گنج قارون کایام داد بر باد
در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد
به صورت ذیل اصلاح میشود
احوال گنج قارون کایام داد بر باد
در گوش گل فروخوان تا زر نهان ندارد
با تشکر مجدد از استاد و مجری گرامی برنامه

امید میم در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷ - نالهٔ ناکامی:

با سلام. در مصرع "در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم" درد یتیم اشتباه تایپ شده.

۱
۳۶۶۹
۳۶۷۰
۳۶۷۱
۳۶۷۲
۳۶۷۳
۵۴۸۳