Omid Mousavi در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳:
سلام بعد از بیت اول این بیته :
خال او حالم پریشان می کند
و آن سر زلف پریشان نیز هم
حمیدرضا نیازی در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:
در مصرع چهارم "با" را با "تا" عوض کنید!!!
محمد در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:
چهار بیت از این شعر توسط اقای علیرضا افتخاری خوانده شده پیوند به وبگاه بیرونی
مهناز ، س در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:
گرامی بابکی دیگر
تا ”دانه“ در آبست امید ثمری هست .
امید روییدن هست . پس از شاه دانه ی ِ احسان نیز امید ثمری هست ، میروید
مانا باشید
پریشان روزگار در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
.... دوست گرامی
با امکان تفاوت تفکر آفریننده با شیوه اندیشگی آفریده
نمی توانم 100٪ هم رای باشم ، حتا می گویند خداوند از روح خوَیش در سرشت آدمی دمید.
مرز تاریخ و افسانه ( اسطوره ) بسیار باریک است چه بسیار افسانه ها که تاریخند و تاریخها که افسانه
نمونه ای از این افسانه ها که تاریخ شده است داستان ' ماراتون " است !! و تاریخ که افسانه خوانده شده است شاهنامه!
بابک چندم در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:
مهناز خانم گرامی،
نوشته بنده فعلاً رفت به بازداشتگاه، اگر زمانی آزاد شد خط دهم را اینگونه بخوانید:
بر نروید هیچ چرا= (پس) چرا که هیچ بر نروید= (پس) چرا که بر نروید= بر میروید
بابک چندم در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:
مهناز خانم گرامی،
"مکان" در باب خوانش خانم طوبی بود.
در مورد خوانش شما هرکجا را "همواره، همیشه" در نظر بگیرد...در مصراع بعدی این یک مورد استثنا می شود و نتیجه همانی است که پیشتر آوردید :"هر چه احسان می کنیم بی نتیجه است"...
این با نتیجه گیری آخرتان : "...امید دارد که (بار مثبت) بر دهد " مغایرت دارد.
یعنی شما دو گونه خوانش را با هم ادغام می کنید و سپس نتیجه گیری کلی.
ساده تر عرض کنم شاید بهتر متوجه منظورم شوید:
-در خوانش اول "چرا" را "پس چرا "بگیرید، به همان نتیجه ای می رسید که در ابتدا رسیدید:" پس چرا نمی روید= (پس چرا) هر چه احسان می کنیم بی نتیجه است"...
-در خوانش دوم "چرا" را "(پس) چرا که نه= پس چراکه نروید" بگیرید-> برنروید هیچ چرا= چرا که هیچ برنروید=چرا که برنروید= بر می روید
این دو خوانشِ متفاوتند با دو نتیجه گیری خلاف یکدیگر، و نه یک خوانش که هر دو بار را داراست...
یکی می پرسد: پس چرا بار نمی دهد؟
دیگری می گوید: چراکه بار نمی دهد، می دهد
گونه اول در مصراع نخست می گوید که این همیشگی(هرکجا) است ولی در مصراع دوم می گوید یک استثنا موجود است پس همواره، هرکجا ،همیشگی را می شکند و نقض می کند
در گونه دوم استثنایی موجود نیست، این مورد نیز مانند موارد دیگر بار می دهد...
امید که منظور را رسانده باشم
سید احمد مجاب در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵:
از خواب و خور (خویش) چه گویم که نمانده است
جز حسرت و تشویر ز خواب و ز خور من
مسعود در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۷:
این شعر را همایون جان شجریان تو یکی از کنسرتاشون در وصف پدر خواندند
سید احمد مجاب در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۸ - تاراج روزگار:
هر آن قماش کزین کارگه برون آید
(تمام) نقش فریب است، پود و تاری نیست
کمال داودوند در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۹:
7118
سید احمد مجاب در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۵ - گنج ایمن:
در آن (سفینه) که آز و هویست کشتیبان
غریق حادثه را، ساحل و پناهی نیست
مهناز ، س در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
حنیفه نژاد گرامی
همان مَنزِل درست است
در فارسی” به “ به ” با “ و همین طور ”با “ به ”به “ تبدیل میشود.
از حافظ : من و ساقی به هم سازیم {به هم تازیم } و بنیادش بر اندازیم.
درین مانا : که من و ساقی باهم می سازیم و یا با هم می تازیم و بنیادش بر می اندازیم.
به نظرم باهم هم منزل شویم که حافظ دو ” هم“ را در هم ادغام کرده و چه زیبا.
محمد حنیفه نژاد در ۸ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
« هم منزل » ترکیبی است که امروزه بیشتر به کار می رود و اگر به همین معنی امروزی حافظ به کار برده باشد ، حرف اضافه « به » که قبل از آن آمده بی مورد می نماید
منزل شدن کسی به کسی درست به نظر نمی رسد
فکر می کنم این کلمه « مُنزِل » باشد به معنی مهماندار و میزبان
یعنی ما در راه عاشقی میزبان همدیگر می شویم و همدیگر را از شور عشقی که در دلمان است بهره مند می کنیم
مهناز ، س در ۸ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:
بابکی دیگر گرامی
گمان نمی کنم ،
خوانش مصراع دوم مصراع نخست را نقض نمی کند
هر کجا تخمی بکاری آن بروید عاقبت
برنروید هیچ از شه دانه احسان چرا
سخن از مکان نیست ، از دانه ی احسان است
می فرماید : ما دانه های احسان را می کاریم ولی نمی دانیم چرا میوه ای نمی دهد ولی طبیعتاً هر دانه ای باید بر بدهد ،
سؤال می کند ، در تعجب است ، امید دارد که بر دهد.
ممنونم که توجه فرمودید
مانا بوید
نیلوفر در ۸ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:
سپاس از شما دوستان گرامی ^_^
بابک چندم در ۸ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:
خانم نیلوفر گرامی،
جهانمش از جهاندن می آید که می شود به جهش درآوردن، پراندن...
تا ز جهان جهانمش یعنی تا من از جهان به پروازش در آورم ؛ من از جهان بپرانمش...
بابک چندم در ۸ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:
خانم مهناز س. گرامی،
به گمانم خوانش شما نحوه درست است.
یعنی آن گونه که خانم طوبی اول بار خواندند:
بر نروید هیچ از شه (توقف) دانهء احسان چرا؟
نمی تواند درست باشد، چراکه شاه (شخص) را با مکان(زمین در مصراع پیشین) همتا و برابر نتوان کردن و...
خوانشی هم که من داشتم:
برنروید هیچ (توقف) از شهدانه احسان (توقف، و دانه همزه ندارد) چرا؟
به دلایل عدیده درست نمی باشد...
خوانش شما:
بر نروید هیچ از شه دانهء احسان چرا؟(دانه در نسخه چاپی با همزه آمده)
ولی توجه بفرمایید که آنرا نیز می توان دو گونه متفاوت خواند،
آنگونه که شما خواندید:
1-برنروید هیچ(توقف کوتاه، و خبری است) از شه دانهء احسان چرا؟ (پرسشی)
که احسان را شاه دانه ها دانسته (آنگونه که خود به درستی فرمودید) و نتایجی که شما بدانها رسیدید.
ولی باز توجه بفرمایید که در این خوانش مصراع دوم مصراع نخست را نقض می کند که می گفت در همه جا تخم می روید (ولی در این یک جا نه!)
گونه دیگر خوانش:
2-برنروید هیچ از شه دانهء احسان؟ ( توقف، و پرسشی است) چرا؟ (پرسشی)
در این خوانش ازخواننده می پرسد:
من که گفتم تخم همه جا (هر کجا) می روید پس چرا گمان می بری که از احسان(در این یک جا) هیچ نمی روید؟ یعنی که از احسان نیز می روید...
و آنکه در این خوانش مصراع دوم مصراع نخست را نقض نکرده بلکه آنرا تضمین می کند ، ولی معنی بر عکس خوانش نخست می شود و در راستای بیتی که جناب پریشان روزگار از سعدی آوردند...
شادکام باشید
مستی در ۸ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۱:
جالبه اونایی که میگن خیام همش درحال می نوشیدن و مست شدن بوده پس میشه از حرف اونا و بیت چهارم (آن به که به خواب یا به مستی برود) این شعر به این نتیجه رسید که حکیم فیلسوف منجم ریاضیدان عمر خیام خوابیدن رو هم مانند مستی و می نوشیدن سفارش میکند، پس لابد این همه علوم مختلفه که از این عالم بزرگوار و اهل عمل منتشر شده همش در خواب بوده!!! یعنی بگیرید بخوابید خواب خوبه عمر چه ارزشی داره بگیر روی تخت بخواب بی خبر از دنیا!!! چرا از خود سوال نمیپرسید؟ که اگر فردی با این همه معلومات بیست و چهار ساعت در حال خوابیدن و یا مستی بوده پس چطور توانسته در ریاضیات کشف کند و در فلسفه غوغا؟!!!
سطحی نگاه نکنید دوستان عزیز، ذهن و عقلتون رو به چالش بکشید چیزی که خود حکیم خیام هم همینو میخواد.
نیما احمدی در ۸ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار: