گنجور

حاشیه‌ها

Hamif در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۶:

گفت منم غلام دل
اتفاقا این وزن درست که دوستمون اشاره کردن

محمد در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۶:

اون همزه ها نباید جاشون رو به"ی"بدن؟

محمدی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۴ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:

سلام
بو مجاز است به علاقه مجاورت به معنای رایحه و شمیم گیاهان معطر اطراف رود. بوی چیزی آمدن کنایه است از احساس نشانه های ان چیز؛ و بیشتر به معنای شوق دیدار آن چیز است.

محمدی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:

با سلام
بو میتواند مجاز باشد به علاقه مجاورت و منظور بوی سبزه زار و گیاهان معطر حول جوی باشد. "بوی چیزی آمدن" یعنی احساس نشانه های آن چیز و معمولا به معنی مشتاق دیدار آن چیز بودن است. با تشکر از دوستان

فریبا نصیرآبادی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۹ - مثل:

کسی که عمق این شعر را درک کنه از گمراهی و سرگردانی نجات پیدا میکنه

نادر در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۳:

زمانی که به درستی درک کنی:
هر سال زاده می شوی از سال قبل،
هر روز زاده می شوی از روز قبل، ...
"هر لحظه زاده می شوی از لحظه ی قبل"،
آنگاه،
"زنده ی جاوید” شده ای ...

نادر در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۳:

حس حضور، تجربه ی غریبی ست از بینهایت ...

علی اشجع آروان در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:

حضرت استاد محمدرضا شجریان به همراهی تار استاد جلیل شهناز در برنامه گلهای رنگارنگ ب 562 این شعر را به زیبایی هر چه تمام تر اجرا نموده اند

علی خاموش در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

ایا مصرع اول بیت اغازین در نسخه های دیگر به این شکل وجود دارد؟
چه شود به چهره زرد من نظری *ز راه وفا* کنی

مهدی کریمی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » پرسش مرغان:

این به بازوی چو مایی کی بود : بازو را در معنی قدرت به کار برده است . ذکر سبب و اراده ی خود آن چیز ، مجاز با علاقه ی سببیّه

Vijay در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

به نظرم در جهان بسیارند که ادبیات فارسی را دوست دارند و تحسین میکنند. مثلا مولانا پر فرشترین شعر در امریکا است و رباعیات خیام به ترجمه فتسجرلد در غرب خیلی مشهور شده است. در هند، هر کی ربان اردو را دوست دارد می داند چقدر زیبایی اردو از فارسیست. دیگر، می دانیم که فرهنگ ما، موسیقی، مصوری و معماری در قرون وسطی، غذا و زبانها ما از نفوذ فرهنگ اجم غنیتر شده است.
یک شعر که از ایران به هند آمد گفته است، تا نآید به هند حینا رنگین نشود!
چه خوب که شما هندوستان را دیده هستین، دوباره تشریف بآورید، بنده و فامیلم به خدمت شما خواهیم بود!
شهرم مومبای است ولی در دهلی درس می خوانم. آیا معنی بتن concrete است؟ چون شهرم ساختمانها زیاد رارد و سبزهزار خیلی کم، لهذا گفتم که شهرم مثل یک زندان بتن است. مشاهده تان جالب بود، بعض جا گاوها میان خیابان با آرام خرام میکنند و می نشینند، این هم در هند خیلی عام است!

نادر در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۰:

از دوستان فرهیخته و ارجمند خواهشمندم در مورد بیت هشتم این غزل توضیح بفرمایند. بسیار سپاسگزارم..

رضا مهاد در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:

شگفت آور است که در قرن هفتم سعدی با زبانی حرف بزند که ما امروز دلمان برای گرگ به عنوان یکی از نمادهای پلیدی و زشتی دلمان بسوزد
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده ..
خلاقیت در شعر یعنی این

علیرضا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸:

عالی خیلی ممنون

هادی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۸ - غزل:

با درود،
به نظر می‌آید که کلمه درست در مصرع دوم بیت دوم «ایکار» باشد، یا درست‌تر «ای‌کار» که در گویش محلی خراسان همان «این کار» است. در واقع شاعر گفته «این کار را» با هر که می‌خواهی بکن، با ما ولی نکن...
سپاس

مصطفا در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹:

بسیار سپاس از شما آقا مجید که به جای دعواهای بی ارزش و پرتعداد بالا یه چیز بسیار باارزش و لذتبخش رو فرمودید. بدونید مدتهاست این کلام نغز حافظ به خاطر گوشزد شما تو ذهنم حک شده.
راستی این رو آقای شجریان تو یه اجرای خصوصی با نی آقای موسوی خیلی تاثیرگذار می خونه. این بیت رو هم دوبار تکرار می کنه که داستان با دست خود تیشه به ریشه دل زدن و ره نبردن رو می شه توش حس کرد. به ویژه اینکه اونجا ایشون می گن "گنج مراد" که به نظرم تاثیر این داستان رو بیشتر می کنه.

سالار فرحزادی در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست:

جوهر خود را نبینی فربهی
جوهر یا گوهر = عقل

جواد در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴ - زبونی دل:

این شعر تشابه های زیادی به شعر علی اکبر شیدا داره
جالب اینکه بعضی جاهاش دقیقاً منطبقه
واقعاً این شعر از ایشون بوده؟
شعر شدا :
در خم زلف تو از اهل جنون شد دل من
و اندر آن سلسله عمری است که خون شد دل من
در ازل با سر زلف تو چه پیوندی داشت
که پریشان شد و از خویش برون شد دل من
این همه فتنه مگر زیر سر زلف تو بود
که گرفتار بدین سحر و فسون شد دل من
سوخت سودای تو سرمایه عمرم ای دوست
می نپرسی که در این واقعه چون شد دل من
بی‏ نشان گشتم و جستم چو نشان از دهنش
بر لب آب بقا راه نمون شد دل من
به تولای تو ای کعبه ارباب صفا
پیش اهل حرم و دیر زبون شد دل من
زلف بر چهره نمودی تو پریشان و نگون
که سیه ‏روز از آن بخت نگون شد دل من
در دبستان غمت خوانده چو یک حرف وفا
به صفای تو که دارای فنون شد دل من
روی بنما و ز من هستی موهوم بگیر
سیر از زندگی (نی) دون شد دل من
تا که از خال لبت نکته موهوم آموخت
واقف سر ظهور ات بطون شد دل من
ای صفا نور صفایی به دل شیدا بخش
تیره از خیره‏ گی نفس حزون شد دل من
"علی اکبر شیدا"

۷ در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۴ - حکایت در معنی تحمل محب صادق:

آقا بچسب به حدیثت تا یادت نرفته
اگر دست من بود که هر سال جایزه نوبل را همزمان به استاد کزازی و کسروی میدادم

ATAA در ‫۸ سال و ۹ ماه قبل، دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:

سگ به ز من ار برم دگر نام بهشت

۱
۳۶۱۴
۳۶۱۵
۳۶۱۶
۳۶۱۷
۳۶۱۸
۵۵۴۷