گنجور

حاشیه‌ها

کسرا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۹:

و شاید شکیبی اصفهانی

محمدعلی میرآخوری در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۴۷ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:

در بیت اول مصراع دوم یک ز جا افتاده
روی تو دارد زحسن آنچه پری آن نداشت
حسن تو دارد ز ملک آنکه سلیمان نداشت

... در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

حسین عزیز
اول اینکه من مخالف این عقیده ام که این افراد معلم و الگو و ... باشن. این عیب از جامعه و مهمتر از اون سیستمی هست که این افراد رو افراد کاملی معرفی می کنه. در حالی که این افراد کاملا عادی بودند و تنها فرقشون هنرمندی و علمشون هست. در حوزه اخلاق برتری خاصی نسبت به بقیه افراد جامعه ندارن.
دوم اینکه می در زبان هرکدوم از این افراد مفهومی خاص داره. تمام حرف من اینه که زبان مثنوی رو بشناسیم بعد بریم سراغش. مثنوی (و عمده متون معتبر صوفیه) سراسر نماد و رمزه. شما منطق الطیر رو چطور می تونین فارغ از نگاه نمادین تفسیر کنین؟ کدوم حکایت همین مثنوی رو میشه فارغ از نمادپردازی تفسیر کرد و به عمق مطلب رسید که این حکایت مورد بحث رو بشه؟ در مورد حمد و ... هم از بحث خارج نشدم. دقیقا منظورم همینه که فضای حاکم بر مثنوی فضای نماد و رمزه. پس نمیشه در سطح لفظ در مورد نبودن حمد خدا تفسیر کرد که اگه بکنیم نتیجه ای جز بی توجهی به خدا به دست نمیاد. حالا اگه این فضا رو پذیرفتیم باید در مورد حکایت مذکور دنبال رمزگشایی باشیم نه اینکه بلافاصله با خوندن لفظ بریم سراغ برداشت مفهوم.
بحث مخالفت با انتقاد نیست، انتقاد سالم در نفس خودش قطعا مساله مثبتی هست. من یه سوال دارم. شما از چیِ مولوی و مثنوی خوشتون میاد؟ کدوم تفکرش رو می پسندین و این طرز تفکر مولوی رو از کدوم ابیات مثنوی استخراج کردین؟ میخوام رجوع کنید به این ابیات و ببینید آیا از فضایی که در مثنوی هست پیروی نمیکنه؟ تمام این حرفای من تلاشی هست برای اینکه بگم در سطح لفظ مثنوی متوقف نشیم. زن ستیزی این ابیات تنها از توقف در سطح لفظ برمیاد و نه از حرکت به عمق. دیگه واضح تر از این که خودش میگه نداریم: «گفتمش پوشیده خوشتر سر یار / خود تو در ضمن حکایت گوش دار». و بسیاری ابیات دیگه که خود مولوی میگه من پوشیده حرف می زنم.

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

... گرامی
مولوی و سعدی و و اصولاً سخنسرایان را معلمان جامعه می دانم ، به خصوص شعر که هر ناروایی را وقتی با این زبان گفته میشود ، گویی وحی منزل است .
متاسفانه مثال مع الفارق شما را در مورد” می“ و ارتباط آن با منش شاعران درک نمی کنم، حاشیه پردازی سرکار در اینکه چرا مثنوی با حمد شروع نشده و دیگر بیانات شما جز خارج شدن از موضوع برایم چیزی مفهوم نکرد .
می فرمایید:”با دیدگاه شما نه تنها در مورد زن ستیزی که در تمام موارد مثنوی با مشکل مواجه میشیم و مثنوی بیهوده ترین کتاب تمام تاریخ بشریت میشه“
نشان ازین دارد که دیدگاه من و شما و باورهایمان هیچگاه به توافق نمی رسد .
قبلاً هم گفته ام که مولوی را دوست دارم و کتابش را می خوانم و استفاده می کنم ولی با بسیاری از خرافاتش و به خصوص زن سیزی او مخالفم.
تا این انتقاد ها نباشد به بیراهه می رویم
زنده باشید

... در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

حسین عزیز
عذر میخوام. فکر کردم جمله « آیارابطه او با شمس گاه گاه ویرا چنین زن ستیز می کرده است،؟؟ و خداوند آگاه تر است.» رو شما گفتید ولی الان فهمیدم که خطاب به شما گفته شده. به این ترتیب مخاطب نوشته قبلیم پریشان روزگار بزرگوار میشه.
اول اینکه نظرات مهناز ارجمند هم منو قانع نکرد. کما اینکه نوشته آخرم (که بخشی از اون هم منتشر نشده) خطاب به ایشون هست و رد نظراتشون.
دوم اینکه زن ستیزی مصادیق مختلفی داره و بازه ای گسترده. از نداشتن حق رای تا بردگی زنان، از سوء استفاده های جسمی و جنسی تا تفکرات مردسالارانه، از نظر تا عمل و...
من هدفم این نیست که بگم زن ستیزی چیه، هدفم اینه که بگم این زن ستیزی نیست و مجموعه عواملی از جمله متن آثار مولوی (به ویژه مثنوی) و جنس زبان این آثار، شخصیت و نوع زندگی ایشون، چارچوب های مسلط و حاکم بر ادبیات عرفانی و جریان تصوف و... من رو به نتیجه ای که شما می گیرید نمیرسونه. شاید همین ابیات از زبان شاعر دیگه ای مفهوم زن ستیزی داشته باشه ولی در نوع گفتمان مولوی این معنی رو نمیده. دقیقا مثل لفظ معروف و پرکاربرد «می» که در زبان حافظ، خیام، مولوی و انوری می تونه چهار معنی و مفهوم کاملا متفاوت و گاهی متضاد داشته باشه و اشتراکی بیشتر از اشتراک لفظی نداشته باشه.
من دلایلم رو تو همون بحث خیلی مشروح گفتم. من معتقدم برای دریافت درست از مولوی باید جامع تر به موضوع نگاه کرد. وگر نه هیچ دریافت درستی از ایشون نخواهیم داشت. با نگاه هایی از جنس نگاه شما نه میشه فهمید «نی» چیه، نه میشه فهمید چرا مثنوی با حمد خدا شروع نشده، نه میشه دلیل تو در تو بودن حکایات مثنوی رو دونست، نه میشه اصلا فهمید چرا مولوی از حکایت استفاده کرده برای گفتن مضامین عرفانی و حکمی، نه میشه فهمید چرا قصه های به ظاهر تاریخی مثنوی منطبق با واقعیات تاریخی نیستند و...
اگه بخوام میتونم تا صبح در مورد عجز از درک درست مثنوی با نوع نگاه شما بگم. این یعنی اینکه با دیدگاه شما نه تنها در مورد زن ستیزی که در تمام موارد مثنوی با مشکل مواجه میشیم و مثنوی بیهوده ترین کتاب تمام تاریخ بشریت میشه. امیدوارم منظورم رو درست و کامل رسونده باشم.

امین در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۱ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱:

هرانچه که بخواهی بسازی طرح و نقشه می خواهد مدل می خواهد بدون مدل نمی شود چیزی به این عظمت ساخت که مستوجب احسن الخالقین شود موجودی با رنگ روی زیبا چون لاله سرخ و چون سرو بلند قامت خداوند بی هدف که نیافریده که این موجود به این عظمت بخورد و بیاشامد و همانند یک حیوان عمل کند طربخانه جای عشق ورزی است نه عشق همراه شهوت عشق پاک عشقی که تمامی وجود انسان را به وجد می اورد و از عالم مادیات و این عالم ظاهر جدا می کند و به عمق ژرفای وجودی( عالم معنی) می برد انوقت است که انسان چشم دلش باز می شود و انچه نادیدنی است می بیند هرکس در پوسته مانده و بجز این عالم مادی ظاهر نمی بیند سخت در اشتباه است و بد می بیند کمی تامل کنید و به عالم بی کران وجود خود متمایل شوید چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

... عزیزم
هم در عزا می کشند ما را هم در عروسی
به یاد ندارم در مورد شمس صحبتی داشته ام ، که به او باوری ندارم ، خط سوم را خوانده اید ؟
لطف می کردید تا مرا نیز با زن ستیزی ِ مورد نظرتان آشنا می کردید ، تا بدانم زن ستیز به که و چه می گویند .
آن نشانی که داده اید همان است که بنده در آن بحث شرکت داشته ام و نوشته ی بانو مهناز دلیل محکمی بود بر آنچه ما ضد زن می نامیم.
پایدار باشید

سمانه در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:

شاهکار... بی نظیر... سحرانگیز
شعر و آواز و موسیقی هر کدام به تنهایی یکی از اعجاب انگیز ترین ها و در کنار هم شاهکاریست فراموش نشدنی
ماه هاست که این آهنگ پس زمینه ذهنی من را تشکیل میدهد و از شنیدنش سیر نمی شوم. حتی بدون شنیدن در سر من می رقصد.
شکر خداوند بجا می آورم که مرا از فارسان قرار داد. لذتی در موسیقی ما هست که هرگز دیگران آن را درک نخواهند کرد

حمید رضا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

اشتباه نوشتاری:
قربانی نه قربای.

... در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

حسین-1 بزرگوار
در مورد احتمال ارتباط زن ستیزی مولوی (؟؟!!!) و حضور شمس باید بگم که اگه منظورتون حضور فیزیکی شمس هست، شمس سال 645 برای همیشه مولوی رو ترک کرد (و به روایتی هم از دنیا رفت)، در حالی که شروع مثنوی سال 658 بود.
اگر هم منظورتون تاثیر حضور معنوی شمس باشه، هرچند حرفتون از این اشکال مبرا میشه اما باز هم ارتباط این دو موضوع برای من قابل درک نیست.
هرچند که من اساسا با این نظریات شما مشکل دارم و به هیچ وجه مولوی رو زن ستیز نمیدونم. به نظر من این نظریات ناشی از باقی موندن در سطح و پوست الفاظ هست و راهی به مغز پیدا نکردن. به هر حال ما اینجا یه بحث مفصل با دوستان در این مورد داشتیم و من نظرمو گفتم:
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۴ - فرق میان دعوت شیخ کامل واصل و میان سخن ناقصان فاضل فضل تحصیلی بر بسته/
اگه علاقه مند هستید می تونید بخونید.

حمید رضا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

جناب پریشان روزگار،
خوشحال و سپاسگزارم از پرسشتان.
شاید مادری نامهربان داشته. شاید قربای کودک آزاری از سوی زنی بوده. شاید همسری زورگو داشته. شاید هم اصلأ میلی به زن نداشته اما می باید تن به ازدواج می داده و پس از آشنایی با شمس خشمش بیرون ریخته.
براستی هیچکس نمیداند. تفاوتی هم نمیکند. واقعیت این است که او بیش از هفتصد سال پیش مرده و در چند مورد بی حرمتی به زنان کرده.
مهم ان است امروز چه می کنیم و کجا ایستاده ایم.
آمریکا، بزرگترین مدعی دمکراسی یا حکومت «مردمی» در جهان، 52 در صد «مردمش» زن هستند. هنوز یک رئیس جمهور زن هم نداشته.
این اصطلاح «مرد میدان» را میگویم که دوستان در این حاشیه ها چند بار استفاده کرده اند:
زنان ایران در چند دهه گذشته، در هر زمینه و میدانی، بسیار بسیار بسیار بیشتر از مردان درخشیده اند.
اما این اصطلاح پابرجاست و قدردانی به مردان داده می شود.
دوران آن رسیده که آنرا با «انسان میدان» جایگزین کنیم.

حمید رضا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

حسین عزیز،
من اصلأ برداشتی نکرده بودم.
جمله های شما و م ، س گرامی را نقل قول کردم و این واقعیت را نوشتم که چنین لحنی محیط گفتگو را سمی میکند، پس نقدهای بعدی ارزش خود را از دست میدهند.
در حاشیه ای دیگر هم در واکنش به جمله شما نوشتم 'اینکه ته وجود «همه»ی آنان که به امید پاداش هستند «بدی» است و «همه»ی آزادگان از این گونه فلسفه ها «خوب» هستند، برای من دور از واقعیت است'.
اینها هیچکدام برداشت دلبخواه نبودند.
براستی نیازی به مثال از مولوی نیست. در این حاشیه ها من نخستین کسی بودم که زن ستیزی و دیگر خطاهای او را بازگو کردم. البته در چارچوب خطاکار بودن انسان و تلاش در درک یکدیگر.
حدس من این است که من با شما و م ،س، همباوریم. تفاوت اینجاست که وقتی خانم یا آقای … که با شجاعت در چنین فضای پر اضطرابی که ایجاد شده نظرات و همباوری فلسفی خود را با مولوی مینویسد. م ، س عزیز به گفته خود افکار ایشان را نمی توانند فهم کنند، اما من کاملأ درک می کنم.
به هر حال آزادیست و هر گونه میل دارید بنویسید و شاد باشید.

زهره نامدار در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:

در این مصرع:
دام شب آمد جان‌های خلایق بربود
باور مولانا بر اینکه جان های ادمیان در خواب به عالم دیگر می رود و بعد از بیداری، به جسم خودش بازگشت می کند، امده است.

مجید در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۵:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

این غزل مولانا من یاد نقاشی های سالوادور دالی میندازه ....

آرام نوبری نیا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۲۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مقام اهل توحید:

با درود فراوان؛
طبق اصلاحیه استاد مرتضی الهی قمشه ای ، لازم دانستم مورد اشتباه را به عرض برسانم.
مصرع دوم از بیت شماره 36، عبارت “فضای” بجای “صدای”.
خوش آوازت همی دارد فضای گنبد خضرا
پاینده باشید.

پریشان روزگار در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

حسین-1
آیارابطه او با شمس گاه گاه ویرا چنین زن ستیز می کرده است،؟؟ و خداوند آگاه تر است.

بیدل.... در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۳:

میشه ی معنی اجمال بگید از متن؟ کلیت رو غهمیدم اما استفاده بعضی واژه هارو نتونستم درک کنم با توجه ب معنی ک من ازشون میدونستنم...ممنون از لطفتون

هادی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

سپاسگزارم حسین جان

مازیار قنبری در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۱۴:

دزدی بوسه عجب دزدی پرمنفعتی ست
اگرش باز ستانند دو چندان گردد

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۷:

از ایشان است
حملهٔ ماده به صورت هم جریست
آفت او هم‌چو آن خر از خریست
وصف حیوانی بود بر زن فزون
به قول م، س گرامی مانا باشید

۱
۳۴۷۸
۳۴۷۹
۳۴۸۰
۳۴۸۱
۳۴۸۲
۵۴۶۶