گنجور

 
حافظ

کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی

بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیدهٔ خود

أیا مَنازِلَ سَلمیٰ فَأینَ سَلماکِ؟

عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای

أنَا اصْطَبَرتُ قَتیلاً و قاتِلی شاکی

که را رسد که کند عیب دامن پاکت؟

که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی

ز خاک پای تو داد آب، روی لاله و گل

چو کِلک صُنع رقم زد به آبی و خاکی

صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز

و هاتِ شَمسَةَ کَرْمٍ مُطَیَّبٍ زاکی

دَعِ التَّکاسُلَ تَغْنَمْ فَقَد جَری مَثَلٌ

که زادِ راهروان چستی است و چالاکی

اثر نماند ز من، بی شمایلت، آری

أرَی مَآثِرَ مَحیایَ مِن مُحَیّاکِ

ز وصف حسن تو حافظ چگونه نطق زند؟

که همچو صنع خدایی ورای ادراکی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل شمارهٔ ۴۶۱ به خوانش ارژنگ آقاجری
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۴۶۱ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۶۱ به خوانش محسن رحمتیان
اشکالات خوانش

خوانش آقای محسن رحمتیان
بیت 6 و هاتِ شَمسَةَ کَرْمٍ مُطَیَّبٍ زاکی – هاتِ صحیح است اما خاتَ خوانده شده است.
بیت 7 دَعِ التَّکاسُلَ تَغْنَم فَقَد جَری مَثَلٌ – التَّکاسُلَ مرفوع خوانده شده است باید منصوب باشد چون مفعولٌ‌به است.

اشکالات خوانش

خوانش خانم فقیهی کیا
بیت 6 و هاتِ شَمسَةَ کَرْمٍ مُطَیَّبٍ زاکی – مُطَیَّبٍ به کسر ی یعنی به صورت اسم فاعل (مُطَیِّبٍ) خوانده شده است.

همهٔ خوانش‌هاautorenew
اشکالات خوانش

خوانش آقای لیله کوهی
بیت 1 کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی – مَدمَعی به صورت مِدمَعی خوانده شده است.
بیت 5 ز خاک پای تو داد آب، روی لاله و گل – آبِ روی صحیح نیست باید بعد از آب مکث شود ز خاک پای تو داد آب، روی لاله و گل
بیت 7 دَعِ التَّکاسُلَ تَغْنَمْ فَقَد جَری مَثَلٌ – تَغْنَمْ به صورت تَغَنَّم خوانده شده که وزن را کاملا به هم می ریزد.

اشکالات خوانش

خوانش آقای مؤمن زاده
بیت 5 ز خاک پای تو داد آب روی لاله و گل – آبِ روی صحیح نیست باید بعد از آب مکث شود ز خاک پای تو داد آب، روی لاله و گل
بیت 6 و هاتِ شَمسَةَ کَرْمٍ مُطَیَّبٍ زاکی – مُطَیَّبٍ به کسر ی یعنی به صورت اسم فاعل (مُطَیِّبٍ) خوانده شده است.
بیت 7 التَّکاسُلَ مجرور خوانده شده است باید منصوب باشد چون مفعولٌ‌به است.
بیت 7 مَثَلٌ منصوب خوانده شده است (مثلاً) اما باید مرفوع باشد چون فاعل است.

اشکالات خوانش

خوانش خانم عندلیب
بیت 1 کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی – مَدمَعی به صورت مُدمَعی خوانده شده است.
بیت 5 ز خاک پای تو داد آب روی لاله و گل – آبِ روی صحیح نیست باید بعد از آب مکث شود ز خاک پای تو داد آب، روی لاله و گل
بیت 6 و هاتِ شَمسَةَ کَرْمٍ مُطَیَّبٍ زاکی – هاتِ صحیح است اما خاتَ خوانده شده است.
بیت 7 دَعِ التَّکاسُلَ تَغْنَمْ فَقَد جَری مَثَلٌ – تَغْنَمْ به صورت تَغَنَمَ خوانده شده (فعل جواب شرط مجزوم است) - یک حرف أن هم بر سر فعل خوانده شده است که اصلا در غزل وجود ندارد.

غزل شمارهٔ ۴۶۱ به خوانش افسر آریا
اشکالات خوانش

خوانش خانم افسر آریا
بیت 7 دَعِ التَّکاسُلَ تَغْنَم فَقَد جَری مَثَلٌ – التَّکاسُلَ مرفوع خوانده شده است باید منصوب باشد
بیت 8 أرَی مَآثِرَ مَحیایَ مِن مُحَیّاکِ – مَآثِرَ به ضم میم خوانده شده است (مُآثِرَ)

فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سلمان ساوجی

زمان زمان به دل و چشم خویش می‌گفتم

ایا منازل سلمان این سلماکی

حافظ

همین شعر » بیت ۲

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیدهٔ خود

أیا مَنازِلَ سَلمیٰ فَأینَ سَلماکِ؟

ناصر بخارایی

اقول بعدک من کل منزل اسفا

ایا منازل سلما فاین سلماکی

حافظ

همین شعر » بیت ۲

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیدهٔ خود

أیا مَنازِلَ سَلمیٰ فَأینَ سَلماکِ؟

حافظ

همین شعر » بیت ۱

کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی

بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی

فیض کاشانی

کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی

بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی‏

سلمان ساوجی

چو بر طلول دیار حبیب بگذشتم

که کرده بود خرابش جهان ز بی باکی

مجاوران دیار خراب را دیدم

در آن خرابه خراب و شکسته و باکی

به خاک رهگذار حبیب می‌گفتم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
ناصر بخارایی

بکشت چشم تو ما را از عین بی باکی

و ما ترحمنی غیر عینی الباکی

کرامت تو کند جنس خاک را عالی

لطافت تو دهد طبع آب را پاکی

اناس ترغب حرصا الی امانیهم

[...]

هلالی جغتایی

زهی شراب لبت مایه طربناکی!

نموده نرگس مستت هزار بی باکی

گذر بدامن پاکت نکرده باد صبا

کجا شکفت گلی در چمن بدین پاکی؟

بیک کرشمه، که کردی، هزار دل بردی

[...]

فیض کاشانی

کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی

بیا که بی‌تو به جان آمدم ز غمناکی‏

زمانه را نتوان دید بی‌امام زمان

فکیف حالک یا دهر! ایّ مولاکی‏

ز خاک پای تو داد آبروی لاله و گل

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
حکیم سبزواری

هذ اغزال هلال السمآء مضناکی

غد الغزالة فی العشق من حیاراکی

ز شوق روی تو گردید گل گریبان چاک

شقیق احمر ذوالکی بعض قتلاکی

ز آهوان نه همین صید اهل دل کردی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه