گنجور

حاشیه‌ها

سیامک در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۳۴:

این ریاعی را استاد شهرام ناظری بسیار بسیار زیبا اجرا کردند
در آلبوم بی قرار

حافظ در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:

تصحیح میکنم
(آنهم نه به این غلظت و شدت)

حافظ در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:

در این شعر آنچه از ظاهر برداشت می شود کفر است و می گساری(آنهم تا باین غلظت و شدت)
اما حافظ خود را رند میداند و گله و نقدش بر ظاهر نگران است
زاهدان ظاهر پرستی که تنها ظاهر دین را(آنهم نه بطور کامل و نه در تمام موقعیت ها) فهمیده و به بطن و باطن آن کاری ندارند
جناب حافظ مطمئنن در تمام اشعارش بوی خدا می آید اما اینگونه سرودن از رندی اوست تا ظاهر پرستان فردای قیامت خجل مانند و در این دنیی هم رسوا شوند آنها که خود را عالم و زاهد میدانند اما از بطن و شناخت و دین دورند
حافظ در دوران حیاتش از کسان بسیار ملامت شنیده و فتوی های تندی هم علیه او می داده اند
و آنچه که از اشعار ایشان بر می آید ایشان از ملامتیان است(کسانی که نیکی خود را پنهان و بدی خود را پنهان نمی کردند)
ضمناً تضاد وجود دارد
کسی که دائم الخمر باشد از هوش و حواس درستی برخودار نیست پس نمی توان در دین و شعر و... اینگونه استادی کند

khayatikamal@ در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۰۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۴۷:

طاعاتت ان قبول
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 5828

هاتف در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶۲ - دعاکردن موسی آن شخص را تا بایمان رود از دنیا:

جلسه 124 شرح موضوعی مثنوی از دکتر سروش دباغ در باب بیت اخر است

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳:

معجزه ی عشق
پر کن شراب مهر و محبت پیاله را
در یاب خلسه ها ی می پر شراره را
ای دل مسوز در تب بی حاصلی که عشق
درمان کند نهان پر از آه و ناله را
از سوز دل چه سود که عمری ست بر هدر
پر کن ز موج عشق نهان گاه خانه را
بر هر چه دل دهی چه لب لعل و کوی یار
یا سر کنی حکایت گیسو و شانه را
بر کاغذ آوری غزلی در فراق یار
تا بشکنی ز درد ، سکوت شبانه را
دردام توست آهوی خوش خط و خال عشق
هشدار تا که کم نکنی آب و دانه را
هر موج عشق بر تو فشاند هزار دُرّ
ارزا نی تو باد به ساحل فتاده را
تا قدر آن بشنا سی از آن توست
ارزان مده ز کف گهر شاهواره را
آن خوش بود که در صف مستان بی ریا
بنشینی ، انتظار کشی دور باده را
آن خلسه ای که از می مهر آیدت پدید
گلزار می کند سراسر این آشیانه را
یارب مسوز جان ” نیا “ را در آرزو
بنگر به سوی عشق ، دو دست گشاده را

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳:

عاشق و اندیشه ی بوس و تمنای کنار؟
بهر عبرت شمع آتش می زند پروانه را..
...
دل عبث چشمی به خال زیر زلفش دوخته است،
چون گره نتوان جدا از دام کرد این دانه را..

سعید در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱۰:

جناب اردشیر ورجاوند شما این جمله ی « هیچکس به غیر از پروردگار عالمیان نمی داند» را از کجای این شعر استنباط فرمودید؟!!! این تفسیر قطعا از ذهن شما تراوش یافته و لاغیر. ازیرا که خیام بزرگ بیان میکنند که این موضوع به صورت یک راز است و هیج کسی تا به حال بر این معنی دست نیافته و نیز من ( ایشان) .

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹:

@ آرش: با شوق برآمدن= به شوق برآمدن، به شوق آمدن

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹:

@آرش: " تحمل جدایی یار دلی از سنگ طلب میکنه ولی دل من چون سنگ نیست (یسیار) بی شوق(= افسرده و غمزده) است."

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶:

@آرش: ظاهرا: "بخاطر زیباییش یار من هیچ وقت نباید که بیرون برود مگر مثل این لحظه حاضر که بی اعتنا به دیگران( و از جمله من) در گذر است" ( پاییدن= توجه کردن. در بودن+ بیرون بودن/رفتن)

میثم در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۷:

در بیت هفتم کلمه ی ذاالنون اومده است. حداقل به نظر میرسه که یک الف اضافه دارد. ولی من وقتی جستجو کردم کلمه ی ذوالنون رو پیدا کنم که به نظرم آمد ممکن است درستش ذوالنون باشد.

آصف همتی در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹۰:

به نظر می‌آد توی بیت چهارم "در آن دشت چریدن" درست باشه.

Ali در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۴۰:

درود بر این فیلسوف بزرگ
او هزار سال پیش و میان اکثریتی که به شدت از نظر دانش عقب افتاده بودند میزیسته
اما تفکرش از 99 درصد مردم زمان حال، جلوتر است
خیام متفاوت از مردم بوده و هست، هنرمندی واقعی.
ضمناً "هِشْت" در زبان لری ، به معنای گذاشت (بجا گذاشتن) می باشد

نادر.. در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

آن نه عشق است که از دل به دهان می‌آید
وان نه عاشق که ز معشوق به جان می‌آید..

همایون در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:

با احترام به ساحت بلند شعر و ادب ایران زمین
در عجبم از این همه مطلب پرحجم اما بی ربط! از این همه تفسیر و تعبیر و تمثیل و توضیح بی نتیجه! آیا زمان آن نرسیده تا بعد از سالها مطالعه و دانش اندوزی کلامی از اندوخته ی علمی و ادبی خودتان نقل کنید؟! اساتید فرهیخته! اگر منابع و مراجع موجود آنقدر معتبر هستند که میتوان با استناد به آنها پاسخ همه ی پرسشهای ممکن را یافت, پس در این گنجور دنبال چه هستید؟! بیایید رجوع کنیم به همان مراجع و زحمت دوستان زیادت نکنیم...! غزل حافظ لطافت دارد اما این لطافت هرگز بمعنای پیچیدگی نیست! بخدا که فکر و ذهن حافظ برای بیان موضوعات درگیر این همه وهم و خیال نبوده! چرا تا سخن از عشق و پرتو و تجلی می شود همه چیز را به مابعدالطبیعه ربط میدهید و به آسمان میبرید؟! چه خبر است در آسمان؟!
جناب علیرضا موسوی!
این همه شاخ و برگ و آب و تاب برای چیست؟! فرشتگانی که عشق نمیدانند لابد غیرت هم نمیدانند! مگر آنها نبودند که در بدو ورود بر آدم سجده کردند؟! چرا غیرت آوردند؟!
ساحل گرامی!
همه ی فرشتگان بر آدم سجده کردند الا ابلیس! سجده نکرد چون غیر از خالق کسی را لایق سجده ندانست. آیا این خرد نیست؟! پیداست که عقل در حد کمال بوده. نه کاستی داشته و نه نیازمند به چیزی. پس این همه مغلطه و سخنان قلمبه سلمبه برای چیست؟! دوست گرامی! پور سینا اگر مطلبی فرموده اند من باب آموزش بوده نه درباب غزل حافظ! چرا که این بزرگوار در فلسفه و حکمت ید طولایی داشته اند و شاگردانی بسیار.
مانا باشید.

خانم الف در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

در بیت دوم کلمه ای جا افتاده:
یا "روز ازل"
و یا "از ازل"
صحیح است

نگارنده در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۴۱:

گر "کام" تو بر نیامد آنگه گله کن.

فرهاد در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

انسانیت یعنی صفات نیکو و صفات نیکو همه حاصله انوار پروردگار است.

هاتف در ‫۸ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:

با اینکه کل دیوان شمس را مطالعه کرده ام به جرات میگویم امیدبخش ترین غزل مولوی همین است

۱
۳۲۹۰
۳۲۹۱
۳۲۹۲
۳۲۹۳
۳۲۹۴
۵۴۷۵