گنجور

حاشیه‌ها

کورش در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۶ - عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان:

عاشق این بخش غامض اشم :
من نکردم امر تا سودی کنم
بلک تا بر بندگان جودی کنم
هندوان را اصطلاح هند مدح
سندیان را اصطلاح سند مدح

فرزاد اقبال در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲ - عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او:

در خصوص دو بیت آخر که یکی پرسیده بود.
ابتدا به این بیت توجه کنیم:
هر چه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و "حاجت ناروا"
روایی حاجت یا اصطلاحا "قضای حاجت" ایهام داره. هم به معنی حل مشکل و گشایش گرفتاریه و هم به معنی به اصطلاح امروزی دستشویی رفتن و دفع فضولات شکم.
دو بیت اخر در اشاره به همین معنی دومه. یعنی "هلیله" که نوعی،زردالو و برای روان کردن شکم (اطلاق) بوده اتفاقا باعث خشکی شکم (قبض) شد و همچنین روغن بادام که مسهله باعث خشکی شکم و عدم دفع مدفوع شد. همچنین سکنجبین نتونست دمای بدن رو پایین بیاره و هر چی پزشکان اب می خورندن تا دفع حاجت کنه بدتر شکم خشک میشد.
خلاصه مولانا در این دو بیت به وجه ایهام طبیبان رو دست میندازه که اینایی که به پادشاه گفته بودن ما حاجت روایت میکنیم از حاجت روا کردن (اجابت مزاج) کنیزک هم درمانده شدن چه برسه به اجابت درخواست پادشاه

محمد رحیمی در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:

با درود بر دوستان گرامی٬ به باور من٬ مراد سعدی همان فَراغ میباشد به معنی آسودگی و مقصود اینست که تو آنقدر مشغول شوی که فرصتی نداشته باشی که در فکر و تماشای دگری باشی. با سپاس بسیار

محدث در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۷ - ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکل:

جناب بیسواد و آقای برهان
کمی با انعطاف بیشتر توی سایت نظر بدیم بهتر نیست؟
من قبلا اینجا می نوشتم. ولی یه برخوردایی شد عطای گنجور رو به لقاش فروختم!
چند ماه یه بار هوس بکنم یه سر می زنم گنجور و بر اساس حالم چند تا غزل یا قطعه تصادفی می خونم و یه نظر می زارم که بگم گنجور دوستت دارم :)
خلاصه ببخشید دخالت بنده رو تو بحث شما دو هم وطن عزیز.
بعدش جنسیت فرع معرفته. حالا گیرم بزرگان ادبیات و عرفان ما که قاعدتا معصوم نیستن گاهی بر اساس جو زمانه یا استفاده از نماد مجازی، چیزایی گفتن که بوی تنقیص جنسیتی داده باشه. چیزای دیگه شون رو بگیریم بهتر نیست؟
بالاخره ته تهش همه مون قوم و خویشیم و از اون قبل تر خدازاده! هستیم و روح خدا جاریه تو وجودمون!
خلاصه دعوا خوب نیست رفقا.
بگذریم
از منبر بیام پایین!
وقتتون به خیر
خوش باشید
یاعلی

محدث در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲۳ - در مطایبه:

جان من و آن وعدهٔ نطع تو همین است.
عالیه. اوج شعر و هدف اصلی شعر. یه تحسین تلخ نثار انوری عاشق.
به نظر میرسه تو بیت پنجم که میگه "نه از لللخ و از ککنب وزنه نه نال" نه اول نی باشه؛ همون طور که یکی از دوستان فرمودن.
و دیگه اینکه یه " نه" توی مصرع یادشده کمه. چون مثه اینکه وزن عروضی اش می لنگه.
صحیحش:
نی از لللخ وز ککنب وز نه نه نه نال
یاعلی

کمال داودوند در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۹۴:

8607

بیسواد در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۷ - ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکل:

برهان جان،
الحق والانصاف نام بیسواد مناسب سرکار است من پس ازین در صورت لزوم به نامی دیگر مزاحم خواهم شد،
یکبار دیگر بخوان!! ندیده ام . تا نام ببرم
در باب معنای بیت نعروض افتاد معنی دیگری نمی شناسم
و سر انجام تبریک گفتید یا میگویید ؟؟؟

فرزاد شهزاد در ‫۸ سال قبل، جمعه ۵ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۵۰:

,چهره را از عشق خوبان ارغوانی کرده‌ایم

فکر کنم اینطوری صحیح تر باشه

فرشید در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - فی مدح شیخ صدرالدین:

به احتمال فراوان قافیه بیت 26 آشیان باشه

همایون در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷۲:

اینجا جلال دین با هستی‌ گفتگو میکند که ما آنرا واقعیت می‌نامیم
هستی‌ انگار خود را به خواب زده است زیرا ما همیشه آنرا
به صورت‌های گوناگون میبینیم ولی هیچگاه او را آن چه که هست نمی بینیم
امروز واقعیت مجازی از همین اشکال مغز بهره میگیرد و مغز انسان را فریب میدهد
که خود را در جنگل و در پرواز میبیند در حالی‌ که در خانه و روی مبل نشسته است
هستی‌ گویی همین کار را با ما میکند چه شاه باشیم یا گدا با گوشه‌ای ما را به نوا و با گوشه‌ای به دستگاه شور میکشاند
امروز علم ما پی‌ برده است که واقعیت جهان هر گزا آن چیزی نیست که به نظر ما میآید
و در اخر می‌گوید اگر در غنا و موسیقی‌ هستی‌ غرق شویم و ذهن پریشان را خاموش کنیم
خود را در پناه توانگری و فراوانی هستی‌ میبینیم و از ناله‌های نیازمندی خود شرم آگین

کسرا در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۹:

به چشم عاشقان باید جمال دلبران دیدن ...

برهان صافی در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴۷ - ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکل:

بیسواد جان الحق و والانصاف که خود را خوب شناختی که نام بیسوارد را برای خود برگزیدی! تبریک
گفتیم اگر جنس مونثی میشناسی که هم سطح حافظ و مولانا و سعدی ست نشانمان بده گفتی میشناسم!
کو؟ نام ببر؟
گفتیم معنی بیت را بفرما تا سود ببریم گفتی بدردت نمیخورد!
کم دراین سایت جولان بده برادر!

محمد فیروزی در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۲۹ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:

بیت آخر این شعر به زیبایی توسط استاد علی نصیریان در یک نمایش سیاه بازی و در دستگاه شور خوانده شده است.

حمید در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:

با سلام
در کتاب فارسی سال هشتم، همین شعر را در آغاز کتاب آورده است و در بیت اول این چنین نوشته بوده اند:
به نام خدایی که جان آفرید سخن گفتن اندر زبان آفرید
من فکر می کنم این بیت شاید درست باشد.

سیاوش در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۹۰:

مصرع اول رو اصلاح کنید

مهدی آقاکثیری در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » تحفة‌الاحرار » بخش ۲۳ - حکایت شیخ روزبهان قدس سره با بیوه ای که میوه دل خود را شیوه مستوری می آموخت:

به نظرم در بیت پنجم به جای اندوه کلمه انبوه به معنی فراوانی صحیح است
تقارن معنایی و درک مطلب موید این نظر است

babaknazari۲ در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸:

رباعی 158 برگردان این شعر ، منسوب است بدین معنا که :
آنجا دشتی است، فراتر از همه تصورات راست و چپ. تو را آنجا خواهم دید

محمد ضیا احمدی در ‫۸ سال قبل، پنجشنبه ۴ آبان ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:

حسب حالی ننوشتی , صحیح است یعنی به محبوبش میگوید نامه ای از خود برای من نفرستادی , در حالیکه حسب حالی ننوشتیم ایفاد مقصود نمیکند .

۱
۳۲۴۳
۳۲۴۴
۳۲۴۵
۳۲۴۶
۳۲۴۷
۵۶۲۷