گنجور

حاشیه‌ها

۷ در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۳:

درست این بیت:
1=چو شد مست و هنگام خواب آمدش
2=دمی از نشستن شتاب آمدش
1-چو مست شد و خواب سراغش آمد
2-دمی چند از نشستن بلند شد.یعنی خیلی زودتر از روال بلند شد
فردوسی به ما میفهماند که رستم زود مست و خراب شده و اینکاره نبوده
اینگونه چسبیده خوانده میشود:چو شد مست و هنگام خواب آمدش دمی از نشستن شتاب آمدش
و در بیت بعد:
سزاوار او جای آرام و خواب
بیاراست و بنهاد مشک و گلاب

سعید اسکندری در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۳:

بیت 30 مغفر به اشتباه مغقر تایپ شده است

nabavar در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۲۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۲:

ای بی سواد جان که ملامت کشیده ای
تا کار خود ز ابروی جانان گشوده ای
جای تو خالی است درین جام رفتگان
عمرت دراز باد ، که جانِ ستوده ای

بی سواد در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۳:

جناب داریوش
این آقای بهرام مشیری کیست و استاد کدام دانشگاه است؟
با پوزش از تصدیع

داریوش ابونصری در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۳:

درست این بیت چنانکه استاد بهرام مشیری گفته اند باید چنین باشد
چو شد مست و هنگام خواب آمدش
همی از نشستن شتاب آمدش (نادرست)
چو شد مست و هنگام خواب آمدش
سوی خواب از می شتاب آمدش (درست)
مصرع دوم بیت نخست که نادرست و بی معنیست و در بیت دوم میبینید که نوشیدن می در او باعث شتاب در خواب آمدن شده است که چم درستی دارد.
.

بی سواد در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۲:

ببخشایید
بر مابسی کمان ملامت کشیده اند
تا کار خود ز ابروی جانا ن گشاده ایم

داریوش ابونصری در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۳۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲:

به باور اینجانب تمام نام واژه های التوینه در شاهنامه نادرست هستند . در بعضی جا ها التونیه را میبینید که درست است . التون بعربی ناحیه ای در سوریه است که جزو قلمرو ایران بوده و در فارسی ی و های محل مانند جوادیه و زعفرانیه در آخر آورده شده و فارسی شده همان التون در سوریه است. بنابراین باید التونیه باشد نه التوینه.

بهنام در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

"گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت"
چه بیتِ عجیبیه... و تقزیبا بی ارتباط با یقیه شعر. فکز میکنم افسوس حافظ زو میرسونه از رفتن آن "دولتِ بیدارِ ایرانبان" در پیش از حمله اعراب.

nabavar در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:

آیا کسی از نام شمس الحق سود برده
این نثر استاد نیست

nabavar در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۲:

رزومه ی بنده برای شرکت در {جام رفتگان گنجور }
عمری چو گدایی ، به درِ یار شدیم
چون مورچه بر خاکِ رَهَش خوار شدیم
گفتند برو سجده به درگاهش کن
بنگر که به این خاک گرفتار شدیم


امیر کاسی در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۵ - مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم:

با سلام و سپاس بیکران از شما عزیزان به خاطر سایت گرانبارتان و عرض سلام خدمت آقای کهن دل عزیز .بله وزن مصرع دوم اشتباه است و میتوان با حذف " و" آنرا اصلاح کرد : وعظ را بگذاشت ، در خلوت نشست .

روفیا در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

شب را گریستیم،‌سحر را گریستیم
ما گام‌گامِ راهِ سفر را گریستیم
وقتی که می‌زدند سپیدارِ باغ را
ما یک‌به یک صدایِ تبر را گریستیم
راست می گویید، من که فقدانش را به ماتم نشستم و گریستم، تو گویی سالها بود که او را می شناختم...

شمس الحق در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:

خوبی گنجور اینه که کسی رسیدگی نمیکنه؛چند تن از دوستان پیام دادند که این رباعی زیبا تصحیح بشه ولی دریغا!

حمید در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

می شود بیت دوم را این جور هم در نظر گرفت:
صوفی ما !که ز ورد سحری مست شدی
شامگاهش نگران باش ،که سرخوش باشد؟
یعنی ای صوفی الان مست هستی اما ممکون است ذر شاگاه داستانت چیز دیگر باشد و کسی این را نمی داند. در واقع تذکری به صوفی است.

نادر.. در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۲:

آن که بر خاک در میکده جان داد کجاست؟
تا نهم در قدم او سر و پیشش میرم ...

امپرور در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰:

سلام
خب الآن که دیدم بعضی ها اشتباهاً این دوبتی را رباعی می خوانند و یا فرقشان را نمی دانند اطلاعاتی ارائه نمایم: بدانید که رباعی و دوبیتی هیچ فرقی با هم ندارند الّا یک تفاوت که در وضنشان است یعنی هیچ رباعی با وزن دو بیتی وجود ندارد و یا برعکس (صرفاً جهت اطلاع رسانی نه خودنمایی)

۷ در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

ای روی تو آفتاب عالم
انگشت نمای آل آدم
احیای روان مردگان را
بویت نفس مسیح مریم
بر جان عزیزت آفرین باد
بر جسم شریفت اسم اعظم
عجیب است که یک نفر هم یادی از مریم میرزاخانی این نابغه ریاضیات که سرطان جان او را گرفت نکرد.

@molanajalalodein در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۴ - حکایت آن زن کی گفت شوهر را کی گوشت را گربه خورد شوهر گربه را به ترازو بر کشید گربه نیم من برآمد گفت ای زن گوشت نیم من بود و افزون اگر این گوشتست گربه کو و اگر این گربه است گوشت کو:

ای ایاز استاره تو بس بلند
نیست هر برجی عبورش را پسند
ایاز که در مثنوی معنوی نماد انسان کامل الهی است،بسان ستاره ای است که هر برجی شایستگی عبور و استفاضه از انوار آن را ندارد.
اشارتی است به کلام نورانی علی بن موسی الرضاء علیه آلاف التحیة والثناء در باب امامت، که حضرتش در اوان اقامت در مرو ،با براهین عقلیه ، شواهد نقلیه و احتجاجات الهیه ، جایگاه امامت ونقش آن در رشد و سعادت انسان را تببین ساخته و فرمودند:"وَ هُوَ بِحیثُ النَّجم مِن أیدی المُتناولین و وصف الواصفین!فَأَیْنَ الاختیار مِن هذا؟".
"او(امام علیه السلام) همانند ستاره تابناکی است که دست هیچ فردی به او نخواهد رسید و توصیف و تعریف هیچ شخصی سزوار مقام شامخ او نخواهد شد!پس کجاست اختیار بندگان در این امر؟".
جهت اطلاع بیشتر پیرامون این روایت گرانمایه رجوع شود به:
عیون اخبار الرضاء ج1باب بیستم (تألیف شیخ صدوق رضوان الله علیه)
امام شناسی ج2ص108
(علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه)
اسرار ملکوت ج1ص243
(حضرت آیة اللّه حاج سیّد محمد محسن حسینی طهرانی حفظه اللّه )
امامت و رهبری ص157
(شهید مطهری رضوان الله علیه)

... در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۰ - امتحان کردن مصطفی علیه‌السلام عایشه را رضی الله عنها کی چه پنهان می‌شوی پنهان مشو که اعمی ترا نمی‌بیند تا پدید آید کی عایشه رضی الله عنها از ضمیر مصطفی علیه السلام واقف هست یا خود مقلد گفت ظاهرست:

«یک روز در آن مستی در آمد. زن جنید سر بشانه می‌کرد. چون شبلی را دید خواست که برود. جنید گفت: سرمپوش و مرو که مستان این طایفه را از دوزخ خبر نبود. پس شبلی سخن می‌گفت و می‌گریست و جنید زن را گفت: اکنون برخیز و برو که او را با او دادند که گریستن با دید آمد.»
عطار-تذکرة الاولیا-ذکر شیخ ابوبکر شبلی
این روایت از شبلی بی شباهت به این قسمت از مثنوی نیست.
من فکر می کنم بسیاری از حکایاتی که در تصوف بیان میشه، صرف نظر از سندیت تاریخی، صرفاً جنبه نمادین داره و به منظور رسیدن به هدف خاصی عنوان میشه. نمونه های مشابه بسیاری هستن که یک داستان یکسان (یا دو داستان بسیار شبیه به هم) با شخصیت های مختلفی روایت شدن. از این نظر، داستان های عرفانی ما هم از الگوهای اساطیری پیروی می کنن.
با احترام.

روفیا در ‫۸ سال قبل، چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۲:

سالهاست که این دو بیت را برای سنگ قبرم برگزیده ام،
اگر جناب ترامپ و سایر حضرات Lords of war جمله ما را روانه گورهای دسته جمعی نکنند!
عشقی که در این دو بیت بی آلایش موج می زند، گویا خویشاوندی دیرینه ای با جاودانگی دارد، عاشق نمی میرد...

۱
۳۲۲۷
۳۲۲۸
۳۲۲۹
۳۲۳۰
۳۲۳۱
۵۴۸۷