کسرا در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۴:
بی نظیره
حسنی در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲:
در بیت ششم مصرع اول چرا شکست وزنی دارد؟
غلامحسین آتشی در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:
سلام دوستان فرهنگ و ادب
علی علیه السلام می فرماید: گروهی خدا را برای چشم داشت، می پرستند و این پرستش بازرگانان است. گروهی او را از روی ترس عبادت می کنند و این عبادت بردگان است، و گروهی او را سپاسمندانه می پرستند و این پرستش آزادگان است»(نهج البلاغة، ص 510، حکمت 237)
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
حافظ در جای دیگر میفرماید:
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید.
حسین در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳:
نام بحر : رمل مثمن مخبون مجحوف
حسین در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۳۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲:
نام بحر : رمل مثمن مخبون مجحوف
حسین در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱:
نام بحر آن خفیف مسدس مخبون محذوف است لطفا اصلاح کنید
احسان در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۸:۰۳ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۹:
مصرع دوم به نظر اشکال تایپی داره
چون وزن میزنه
الف رسته در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۵:۱۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۵۰:
زاب حیات و خضر و ره، زد دلم استخاره ای
هر قدمی که می روی، از دل تو اشاره ای
جوشن کشتی دعاست، موج خطر که می زند
کز لب خود فکنده ای، چون یم بی کناره ای
گم نشود به شوره زار، در ره کعبه، در کویر
هر که بدوزد این دو چشم، بر دل چون ستاره ای
برگ طرب به هر طرف، دامن و دست پر ز عیش
هر که کند بسندگی، بر دل غنچه باره ای
ای ز پگاه کودکی، خواب غلط بخفته ای
محمل عشق لیلی است، این دل گاهواره ای
گر که ز اهل دل شوی، رام تو هست کهکشان
گردش و چرخ آسمان، از دل تو اشاره ای
گردن توسن فلک، حلقه به حلقه در کمند،
بیدق دل فکنده است، در تکِ تک سواره ای
هر چه برشت و تاب داد، پردهء شرم دیده کرد
رشتهء تاب دیده باف، دیدن دیده واره ای
غافل عشق خفته را، سینهء سنگ خاره را
زآه شرر فشان بزن، از دم تک شراره ای
تابش داغ دل شود، روزن راز روشنی
عیش و طرب تراوشی، شادی بی شماره ای
کودک دل بهانه جوست، مانده شدم ز خوی او
دایهء عشق من کجاست؟ تا که رسم به چاره ای
از دو جهان فزون شود، سود سواد نقطه اش
همّت فکر صائب است، گر بکنی نظاره ای
باز سروده این غزل، "رسته" مگر دو آشنا
گنج عظیم خفته را، ره ببرد به پاره ای
کمال داودوند در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۳:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹:
6794
همایون در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
غزل صبر
صبر که میگویند نام درختی است که میوهای تلخ دارد با تحمل کردن تفاوت دارد که این بی تفاوتی و انفعال است ولی صبر ویژه صابران است که انجامی نیک را به انتظار مینشینند و در عین حال بی آنکه تلاشی بی هوده به خرج دهند مانند مرغی که بر تخمی نشسته است جوجه و ثمرهای زیبا را تماشا گرند و همه مستی و گرمی و شور خود را صرف آن میکنند انگار که به کار خود و اندیشه خود و ارتباط خود با هستی اطمینان کامل دارند، ما این شیوه را در ارتباط رستم و زال با سیمرغ میبینیم
پهلوان همه تلاش و کوشش خود را در راه راستی و رزم و بزم به جای میآورد و آنگاه که در گرفتاری و تنگنایی قرار میگیرد به پشتیبانی و یاری سیمرغ دل میبندد و سیمرغ به هنگام به کمک او میآید
همایون در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲۵:
شیوه و راه و تفکری که جلال دین تجربه کرده است شاید به نظر شخصی و سلیقهای بیاید ولی بسیار ژرف و انسانی وفلسفی است و نشانه آن توجه فلاسفه و ادیبان بزرگ غربی مانند نیچه و گوته و هایدگر و هانری کربن و انگلس و دیگران به افکار و ادبیاتی است که مشرب جلال دینی دارد
فلسفه غرب بعد از هگل که اوج ایده آلیسم در غرب است راه خود را در پدیدار گرائی و سپس در روان شناسی و انسان شناسی میگشاید، مارکسیسم و اگزیستانسیلیسم و پست مدرنیسم را تجربه میکند افکار فروید و یونگ در باره انسان و روان او و هم چنین روند تحولات در دین مسیحیت و گرفتاریهای تاریخی و کنونی بشر، پیشرفتهای تکنولوژیکی و کامپوتری، همگی بیانگر این پیش بینی ژرف است که انسان راهی جز آنچه جلال دین میگوید برای تجربه بهترین حال خود را ندارد و آشنایی بر تر از او یافت نمی شود
امین کیخا در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴:
از لغت مشک نام دختر مشکینک بسیار زیباست
امین کیخا در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۱۶ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱:
برای دام لغت نژنگ را هم داریم که شاید با توجه به معنای نژه که همان تژه و شاخه ی ترد و باریک است احتمالا نژنگ گونه ای دام با شاخه بوده است . در زبان فرانسه هم شاخه ی ترد و باریک را تیژ می گویند که به تژه نزدیک است .
علی در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
به نظر بر او تازیم بیشتر با متن جور هست
امین کیخا در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸:
نشاط از سانسکریت است
بیگانه در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱:
واااااااااااااااااااااو!!!!!!! خدااااااااای من!!!! فووووووق العاده ،فوووووووووووق العاده!!! محشر بود! کم تر شعری خونده بودم که تا این حد هر واژه ای بجه و عالی باشه... بی نظیر... همین.
nabavar در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷:
فرجی جان
صبحدم خاکی به صحرا برد باد از کوی دوست
بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست
می گوید: آن خاکی که باد از کوی دوست برد، از صحرا گذشت و بوستان را با بوی خوش عنبر در بر گرفت.
زنده باشی
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
▣ سیزده به دَر
(ســیزده) را همه عالَم به دَر امروز از شهر
من خود آن (سیزدَهَم) کز همه عالم به دَرَم
"شـــهـریـار"
▓ آمنه حسن زاده درمقاله اش نوشته است : بیشترِ کشورها یِ اروپایی و آمریکای شمالی به عدد (13) باورِ منفی دارند . عددِ (13) مشهورترین ِعدد ِنامبارک درایران و بعضی ازکشورهاست . درایران ، پلاک 1+12 و یا نبودِصندلیِ شماره (13) در برخی از هواپیماها مثل هواپیماهای هُما نشان ازنامبارک شمردن این عدد است . برای همین برخی میخواهند با خوشگویی ، خوشخُوری وخوشگذرانی در (13) فروردین ازنحسیِ آن به دَر رَوند و هنگام ِتقسیمِ بلا از قلم بیفتند . هرچندکه برخی هممعتقدند درفرهنگ ِایران هیچ روزی نحس وشوم نیست وپناه بردنِ مردم در روز 13 فروردین به آغوش ِمامِ طبیعت ، مربوط به الهه ی باران است .
█ دکترحسین تجدد درمقاله یِ (13 به دَر ، آیینه ی فرهنگِ ایرانی) می نویسد در میانِ فرهنگ پژوهان ، ریشه یِ اصلی پیدایشِ 13 فروردین روشن نیست ولی آنچه مشخص است این است که دراندیشه یِ ایرانیان باستان ، این روز نحس نبوده است وعدد 13 هیچگونه نُحُوسَتی ندارد . و شاید یکی ازدلایلِ بیرون آمدنِ مردم ، درخواست ِباران برای کشاورزی بوده باشد . در ضمن این روز را هم جشنِ نویدِ رفتن به مزرعه می دانستند . برخی هم می گویند 13 به دَر ریشه در یک رسمِ بابِلی دارد که آن ها در این روز بُت هایشان را از بُتخانه بیرون می آوردند و درکنار جویِ آب وسبزه ها قرار می دادند و پایکوبی می کردند .
هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی .(سعدی)
احمدآذرکمان ـ نوشته شده در فروردین ماه سال 1396
nabavar در ۷ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۲۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۰۲:
پوزش: می گویند
مهراد فانی در ۷ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۶:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۲: