گنجور

حاشیه‌ها

نادر.. در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

ای جان پاک خوش گهر! تا چند باشی در سفر؟..

 

سجاد زارع در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۹ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۰ - د‌ر مدح محمد شاه غازی رحمه‌الله فرماید:

« صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت » شعریست از ملک الشعرای بهار که مصرع اول آن نیز اینگونه میباشد
شاهی به میان آمد و شاهی زمیان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت

 

نادر.. در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

تو بمان! ای آنک چون تو پاک نیست...

 

رادوین در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:

درود
دوستان عزیز جناب حافظ ، جناب شیخ اجل سعدی ، مولوی ،ابو سعید ابو الخیر، بابا طاهر عریان ، جامی ، جناب عطار نیشابوری ، خیام ، شیخ خراقان ، خواجوی کرمانی و ...... همه عارف و صوفی بوده اند و هیچ کدام هیچ کدام از این بزرگان شیعه و یا سنی نبوده اند، بلکه به خاطر عظمت این بزرگان همواره در طول تاریخ بعضی ها خواسته اند تا این بزرگان را به خودشان بچسبانند. عرفان و تصوف ربطی به دین اسلام ندارد. دین همه این بزرگان همان دین عشق جناب استاد الهه قمشه ای هست که ایشان بارها و بارها گفته اند. سپاس

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در ستایش شمس‌الدین محمد جوینی صاحب دیوان:

زود نتیجه گیری کردم مثه اینکه! قصیده دو قسمتی ست.

 

Behzad Tabari در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۱:

هر جدی هزل است پیش هازلان
هزل ها جدست پیش عاقلان

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در ستایش شمس‌الدین محمد جوینی صاحب دیوان:

ببخشید ابن شعر کجاش "در ستایش شمس‌الدین محمد جوینی صاحب دیوان" بود؟!

 

شایان در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:

من زیاد وزن عروضی حالیم نیست(!) اما نمیتونم تصور کنم چطور چه با "باده" و چه با "مُل" وزن درست در می آید!

 

یوسف در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۴:

معنای لغوی قواده، زنی است که برای مردان دیگر زن یا جفت پیدا می کند.
مولانا در اینجا با هنرمندی تمام این لغت را گرفته و آن را واسطه رسید لب خویش به لب یار می خواند.

 

حامدرحمتی اربابی در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۴ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:

فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
وزن اولی برای مثنوی بکار میرود

 

حاجی سیسی در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷:

با روفیا هم نوایم
لفظ و معنا زیبا بست.
مقام را مجال بحث از بیت رندانه حافظ: "پیر ما گفت خطا بر قلم صنع.. " نیس.
بیتی که سخنها در پیرامون دارد.
ولی محسن عزیز حافظ به هیچ روی خطا را در قلم صنع جاری نمیداند مگر به نگاه متوسط.
او خود به چهارده قرائت خوش خوانده:
فارجع البصر!! هل تری من فطور؟!
و حکیمانه فهمیده که اگر او احسن الخالقین است؛ پس مخلوقش احسن المخلوقین خواهد بود.
و به راستی حافظ خطا را در صنع خود راه نمیدهد و کسی که این گمان باطل را بر نظمش روا دارد بر می آشوبد " کسی گیرد خطا بر نظم حافظ/که هیچش لطف در گوهر نباشد!!! چنین شخصی چگونه میتواند تمرد کند و خطا را بر صانعش بلکه اصل و حقیقت خودش بلکه معشوق، و خودٍ خودترش روا می دارد؟!
حل اجمالی مسأله به این است که:
نظر خطا آفرین است اگر جزئی سعی باشد
و خطا پوش است اگر کلی سعی باشد
چون در کلی سعی نظر همان رؤیت است از یک سو؛ و کلی اعلم از جزئی است از دیگر سو؛ پس خطا پوشی پیر برگشت به نبود خطا دارد.
خطا پوشی نه اینکه خطا هست و او ندید یا دید و پوشید؛ بلکه اصلا خطایی نبود و نیست.

 

سروش در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۶:

نخدان به معنی چانه هست
و به نیز به معنی نیک...

 

nabavar در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۲ - قصهٔ هلال کی بندهٔ مخلص بود خدای را صاحب بصیرت بی‌تقلید پنهان شده در بندگی مخلوقان جهت مصلحت نه از عجز چنانک لقمان و یوسف از روی ظاهر و غیر ایشان بندهٔ سایس بود امیری را و آن امیر مسلمان بود اما چشم بسته داند اعمی که مادری دارد لیک چونی بوهم در نارد اگر با این دانش تعظیم این مادر کند ممکن بود کی از عمی خلاص یابد کی اذا اراد الله به عبد خیرا فتح عینی قلبه لیبصره بهما الغیب این راه ز زندگی دل حاصل کن کین زندگی تن صفت حیوانست:

نه شعرش ادیبانه است و نه ادبش
هر یاوه ای را به خورد مردم دادن ، هنر نیست
حرف دیگری نداشت ؟

 

فرخ مردان در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در ستایش علاء الدین عطاملک جوینی صاحب دیوان:

@فرهاد:
ظاهرا مِعَن باشه به معنای ادیب و خطیب( دهخدا) که به مصرع دوم هم میخوره. "معن زاده" میشه "ادیب مادرزاد".

 

آرمان سلیمی در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۴۲ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

گُرد به معنای دلیر و پهلوان.
دلفگار (= دل افکار) به معنای پریشان خاطر، محزون.، دلخسته.
با توجه به قافیه های مصرع های 1 و 2، در اینجا دل افگار صحیح است.

 

محمد در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۳۲ - قصهٔ هلال کی بندهٔ مخلص بود خدای را صاحب بصیرت بی‌تقلید پنهان شده در بندگی مخلوقان جهت مصلحت نه از عجز چنانک لقمان و یوسف از روی ظاهر و غیر ایشان بندهٔ سایس بود امیری را و آن امیر مسلمان بود اما چشم بسته داند اعمی که مادری دارد لیک چونی بوهم در نارد اگر با این دانش تعظیم این مادر کند ممکن بود کی از عمی خلاص یابد کی اذا اراد الله به عبد خیرا فتح عینی قلبه لیبصره بهما الغیب این راه ز زندگی دل حاصل کن کین زندگی تن صفت حیوانست:

عرض ادب خدمت دوستان
جناب بیسواد خب کمی کسب سواد کن بعد نظرت را در معرض دید افراد قرار بده چنان میگویی در قرآن ندیدم انگار حافظ کل و مفسر درجه یک قرآنی در آیه ی دورازدهم سوره ی تحریم در رابطه با حضرت مریم میفرماید "التی أحصنت فرجها" گذشته از اینکه استعمال فرج اگر هم در قرآن نبود هیچ استهجانی نداشت،زیرا کنایه است.

 

احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

ا . آ:
▋ از گل کوزه ای می سازیم
اما این خالیِ درونِ کوزه است
که آب را در خود جای می دهد ...
مشغولِ هستی ایم
در حالی که این نیستی است که به کار ما می آید .
«تائو ت چینگ»
............................................................
● واژه ی صمد معانی بسیاری دارد از جمله " به معنی چیزی است که تو خالی نیست بلکه پُر است .
● سال ها پیش داشتم در مورد این فکر می کردم که چرا جلال الدین محمد بلخی "نی" را برای هجده بیتِ اول مثنوی به عنوانِ نمادِ مقصودش در نظر گرفته است . البته جاهایی خوانده بودم که چون نی ، درونش تُهی است بنابراین نایی - یعنی همان کسی که نی می زند - می تواند در آن بِدَمَد .
● یکی از آشنایان ما وقتی کسی را صدا می زند و از او پاسخی دریافت نمی کند با لحنی که کمی مزه یِ غَضَب می دهد می گوید : "مگه گوشات سوراخ نداره یا داره و توش قیر ریختن؟"
● اما نی گوش دارد ، آن هم از نوعِ بازش . برای همین وقتی با لبِ نایی جفت می شود می تواند از کلامِ او  باردار شود و یا به فَربِه بودنی این چنینی نه ، بلکه به فَربِه بودنی آن چنانی دست یابد .
● اما اگر نایی ، نایی نباشد ، یا به ظاهر باشد و به باطن ، فجرِ کاذب باشد ، چه پیامی دارد که شنیدنش به پایِ کلامِ صبحِ صادق برسد ؟ جز این نیست که مبلغی تاریکی به تاریکیِ پس اندازهای ما بیفزاید ؟
نی اگر نی شد ، خالیِ درون اگر قابل شد ، با کلام صمد جان خواهد گرفت . صمد کیست ؟ آن که درونش پُر است ، پُرِ صادق ، نه پُرِ کاذب . پُرِ کامل نه پُرِ ناقص . صمد کیست؟ آن که برای به گردش در آمدن به نخِ نیازی آویزان نیست و نه محصولِ زایشی است و نه کسی را زاده است . او کسی است مثلِ هیچ کس ، که هیچ کسی مثلِ او نیست .
● شاید خالیِ نی ، تنها بتواند پُریِ صمد را تداعی کند که گفته اند : "تعرف الاشیاء باضدادها " یعنی هر چیزی با ضدش شناخته می شود .
رمضان سال 1396 ـ احمد آذرکمان

 

nabavar در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

ایرانی جان ، امین عزیز
دکتر ترابی نوشته :
بیت زیبای بنشین بر سر جوی و گذر عمر ببین، مرا به یاد شوخیی انداخت
ایشان از خودش `حرفی نزده که چنین بر او می تازید
ادب مرد به ز سواد !!!! اوست

 

آرما در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۱ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲۳:

سلام.
بیت پنجم:
پا سخ -> پاسخ

 

امین در ‫۶ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

آقای ترابی شما مثل اینکه دیوان غزلیات سعدی رو نخوندی که میگی سعدی فقط پند و اندرز میده. اگه غزلیات سعدی رو خونده باشی هرگز این حرفارو نمیزنی.

 

۱
۲۸۵۵
۲۸۵۶
۲۸۵۷
۲۸۵۸
۲۸۵۹
۵۰۹۵
sunny dark_mode