گنجور

حاشیه‌ها

آیینه در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:

سخن بزرگان است و بر زبان من عاریت
حق توفیق استقامت به همه ما عنایت فرماید

 

همایون در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

با احترام به ساحت بلند شعر و ادب ایران زمین
شرح سرخی بر حافظ نظر برخی دوستان را خلاف نظر خود خوانده و معتقدند با گفتمان به حافظی که خود می شناسند خواهند رسید. ای کاش کمی درباب شخصیت حافظ از دیدگاهتان سخن میگفتید تا راهنما و راهگشای ما باشد و زودتر به نتیجه برسیم.
پیشتر هم در حاشیه‌ای(47) عرض کردم, نمی شود برای شناخت درست و پی بردن به افکار حافظ به تاریخ و وقایع عصر او اکتفا کنیم. هرچقدر هم که تاریخ را درست ورق بزنیم, وقایع را دقیق بررسی کنیم باز هم نمی توانیم از این مسیر بدرستی به مضمون و مفهوم اشعار حافظ پی ببریم. تاریخ بما میگوید حافظ این غزل را در روزگار شاه شجاع سروده است. اما محال است بتواند از حس و حال حافظ و آنچه که در سر او بوده کلامی بما بگوید.
دوستان و عزیزانی که حافظ را نه با مطالعه و تحقیق در وقایع عصر, بلکه با مطالعه ی مستمر اشعار او شناخته و با ایدیولوژی آن بزرگمرد آشنا هستند خوب میدانند که اغلب این وقایع و همنشینی ها با دولتیان, بهانه ای بوده تا حافظ کلام خود را در راستای افکار و عقایدی که داشته است بیان کند. بنده از اشاره به مخاطب ابیات نخست غزل بطور واضح, صرف نظر و به این موضوع بسنده میکنم که؛ هیچ مخاطبی در مقام منزلت چون ستاره ای هرچقدر هم درخشان, یارای رقابت با ماه را از منظری که همه ی ما از جمله شاعر می بینیم, ندارد. مگر به طعنه...!
و چون عاقلانه بنگریم, هیچ نگار مکتب نرفته ای نیز یارای رقابت با هیچ مدرسی را ندارد. شاید برای آموختن و یاد گرفتن برخی علوم, نیروی ذهن کفایت کند و نیاز به سواد خواندن و نوشتن نباشد اما این نوع فراگیری محدود است و برای آنکه بتوان اینگونه مسیله آموز شد و در حل مسایل فایق آمد, باید مدام مشاوره و راهنمایی گرفت, درست شبیه مخاطب مجهول قصه ی ما که هنوز مرددیم سواد داشته است یا نه!
القصه...حافظ طناز است. در این بیت و خیلی ابیات دیگر طنازی می کند. از جمله؛ اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را...
اغلب ما در این بیت نیز به اشتباه به تحقیق و تجسس در تاریخ می پردازیم تا ترک شیرازی را بشناسیم یا از موقعیت سمرقند و بخارا در آن روزگار مطلع شویم. و یا حافظ را چنان عاشقی می پنداریم که حاضر است ایالتی را به ترک شیرازی در قبال دلدادگی ببخشد! در صورتیکه کلام, کلامی طنزآمیز است و وضع زندگی حافظ بر همگان روشن. کافیست حافظ را خرقه پوش تصور کنیم که پس از خواندن این بیت خنده ای مستانه میزند. تا مفهوم کلام برایمان روشن تر شود.
پایدار باشید و اشعار حافظ را با تأمل و تعقل بیشتر بخوانید.

 

بابک چندم در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

جناب! غریب الله جان،
این غریب الله یعنی چه؟
نکند خدای نکرده منظور قریب است؟...

 

نادر.. در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۱:

اندرآمیزید...

 

فرهنگ در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷:

آرزو جان
معنی اون بیت در تکمیل بیت قبل هست می‌فرماید اگر خداوند از روی کَرَم بخواهد تمامی مُلک‌ها و گنجهای روی زمین را به من ببخشد من سجده می‌کنم و میگویم از این ها همه، همان عشق فلانی (عشق حضرت حق) برایم کفایت می‌کند . در غزل دیگر فرموده:
سودای آن ساقی مرا
باقی همه آنِ شما

 

حمید زارعیِ مرودشت در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵:

منظورم بیت سوم و بیت چهارم بود. اشتباه نوشتم مصرع***

 

حمید زارعیِ مرودشت در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵:

مصرع چهارم:
بنوازی ار گدائی به تفقد و عطائی
نکنی ازین (زیانی) نرسد از آن شکستت

 

حمید زارعیِ مرودشت در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۳۱ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵:

مصرع سوم:
.
به من فقیر مسکین چو گذر کنی بیفکن
نظری چنانکه دانی (به زکاتِ) چشم مستت

 

سعید ابراهیم نژاد در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:

سلام و درود
تو یکی از نسخ خطی این شعر رو خوندم لیکن بیت زیر که تو اون نسخه بود در اشعار شما مشاهده نمیشه
*** کرنبودی ناله نی را اثر نی جهان را پر نکردی از شکر ***
ممنون میشم این بیت رو بعد از بیت
محرم این هوش جز بیهوش نیست مرزبان را مشتری جز گوش نیست
اضافه فرمائید
باتشمر از گنجور

 

غریب الله در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

به نام خدای رحمان . جناب حافظ شیرازی نه بچه باز است نه .....و هرکس شعرهای او را به سو ,تعبیر کند کاملا در اشتباه افتاده است و در غزل256 منظور از می دو ساله منظور مقام تجرد ازصورت می‌باشد که این حالت برای حافظ دوسال طول کشید تا تبدیل به ملکه شد و کم7املا درنقس شریفایشان قرار گرفت و همان طور که از آیت الله قاضی و شیخ حسنعلی نجابت نقل شده که این دو بزرگوار مقام تجرد از صورت از خداوند رحمان خواستند و مستجاب شد و هر دو فرمودند لا اقل دو سال طول می کشد تا مقام تجرد از صورت برای ما محقق و ملکه شود و کسیکه به مقام تجرد از صورت در او محقق شد همان حرف رسول خدا صلی الله و علیه و آله و سلم که فرمودند سلمان از ما اهل بیت است. به نحو اتمم و اکمل برای جناب حافظ و آیت الله قاضی و آیت الله نجابت شیرازی رخ داد. ولی آیت الله قاضی از همه کاملتر و بالاتر . کسی که تجرد از صورت برایش حاصل شود چنین شخصی جز اهل بیت علی السلام قرار گرفته و پشت سر چهار ده معصوم علیه السلام قرار می گیرد . و تفضلات الهی اول بر چهارده معصوم و بعد از چهارده معصوم واز طریق چهارده معصوم به چنین شخصی عنایت می شود. و منظور از معشوق چهارده ساله همان چهارده معصوم علیه السلام می باشد. که جناب حافظ به کبیر تعبیر میکند . یعنی بعد از خدا و نوشیدن می دو ساله که همان ( تجرد از صورت بود) عنایت چهارده معصوم که فضل کبیر پروردگار بود مرا کفایت می کند. و نام دیگر تجرد از صورت توحید ذات و یا مقام ده درجه ایمان می باشد.که حافظ به رمز و کنایه از این بیت را در این غزل به عنوان بیت دهم اورده و این اشاره به ایمان ده درجه ایمان خود دارد که از طریق اهل بیت پیغمبر به ایشان عنایت شده است. متن از جناب غریب الله . والسلام.

 

مجید در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۳۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۱ - تمثیل در بیان رابطهٔ شریعت و طریقت و حقیقت:

معمولا این بیت: تناسخ نبود این کز روی معنیظهورات است در عین تجلیتوسط مخالفان تناسخ در رد آن آورده می شود. اما به وضوح مشخص است که شاعر چنین منظوری نداشته است و ابیات زیر به عکس اشاره به بازگشت دوباره در صورت خامی دارد
چو عارف با یقین خویش پیوست رسیده گشت مغز و پوست بشکست وجودش اندر این عالم نپاید برون رفت و دگر هرگز نیاید وگر با پوست تابد تابش خور در این نشات کند یک دور دیگر

 

ش. ی در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۵۱ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۲۷ - حکایة فی‌التّمثّل الصوفی:

در مصرع
بر بساط زمین نبات نماند
باید
بر بساط زمین نبات بماند
باشد

 

رشید در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۴ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱:

درود بر ادیبان گرامی
در این شعر این بیت از استاد فرزانه و حکیم بلخ دانسته نشد:
سزد از پشت به خر سوی غضنفر بنشیند
مرد هشیار چو دانست که خصمانش حمارند
سپاسدارم راهنمایی بفرمایید. افزون اینکه در گفتاری در دنیای مجازی گفته شده بود غضنفر نام علی بن ابیطالب است و دشمنان برای توهین به مقام ایشان نام غضنفر را در لطیفه ها می آورند و مردم نادانسته آن را گسترش می دهند. سپاس

 

علی در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵ - دستم به دامانت:

با سلام ،ابیاتی از این شعر زیبا رو حاج حسن خلج در مقام مناجات با امام زمان میخونه که خیلی ج محزون و جانسوزه .از اونجا بود که دنبال شاعر شعر گشتم .شعر عالی و مداح هم عالی .پیشنهاد میکنم از سایت حاج حسن خلج قسمت مناجات با امام زمان دانلود کنید .

 

روفیا در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را:

حامد کهن عزیز حکم مُر در اینجا به معنای حکم قاطع است

 

نستوه در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۸ - در جواب عقل «‌و سقیهم ربهم شراباً طهورا»:

پس از بیت آخر بیت زیر هم باید اضافه شود:
نیستم اندرین سرای مجاز
طاقت بار و قوّت پرواز

 

نستوه در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر:

شادروان دهخدا دو بیت مربوط به بار نبردن و نپریدن شترمرغ را در امثال و حکم ج3 ص 1453 به نام مولوی آورده که در آثار مولوی نیامده است؟!

 

مراغالی در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب:

دوستی میفرماید نظامی فارس بوده و... و دلیل میآورد که طبق شعر : همه عالم تن است و ایران دل. نیست گوینده زین قیاس خجل»» پس نتیجه میگیره که نظامی ایرانی و فارس و ... هست. به این شخص باید گفت آقا یا خانم نسبتا محترم مگر ایران ترک نداره؟ یعنی هرکس ایرانی باشه نمیتونه ترک و بلوچ و لر و ... باشه؟طبق نظر فاشیستی شما هرکس ایرانی باشه حتما باید فارسی زبان باشه اما اینو بدون که ایران و بسیاری از کشور های جهان کثیرالمله هستند نه تک ملیتی،مخصوصا ایران که چهارراه بین مللی ست، همچنین یشتر شاعران در گذشته توان سخن گفتن و حتی شعر سرودن به زبان های دیگر را داشتند مثلا اشعار سعدی اشعار ملمع (عربی فارسی)و یا اشعار کاملا عربی داشتند، نظامی هم علاوه بر ترکی که زبان مادری اش بود بر فارسی مسلط بود و چون شعر فارسی مُد شده بود وچون مجبور شد فارسی را بیشتر از ترکی سرود همین قضیه در زمان معاصر برای شهریار هم رخ داد شهریار در ابتدا شعر فارسی می‌سرود ولی چون ((محبت کز حد بگذرد نادان خیال بد کند )) متوجه شد فارسی شعر گفتن ترک ها نه تنها مایه ی افتخاری برای ایشان نشده بلکه دست مایه ی تسلط بیشتر و توهین علیه ترک ها شده، متوجه شد که باید در مقابل توهین ها و تحقیر ها و بد دهنی ها و ناشکری های افراد نادان که اکنون بجای تقدیر از ایشان بخاطر شعر فارسی گفتنش از این قضیه سواستفاده کرده بودند و بر ادبیات غنی ترکی می‌تاختند تصمیم گرفت به شعر ترکی هم بپردازد
عزیز دلم ایران با وجود ترک و بلوچ و عرب و لر و ... ایران شده است

 

nabavar در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۳:

بیسواد جان
لقب استاد را تنها به دانشگاهیان نمی دهند
هر که در کاری سرآمد و ماهر بود به این لقب مفتخر می گردد . استاد بنا ، استادآهنگر ، استاد ،،،،
ولی ایشان : ا مهندس شیمی ست از آمریکا ، متبحر در تاریخ ، مغلطه شناس مبرز ، محقق در دین اسلام ، موسیقی شناس و نویسنده
غیر ازینها زبان آوریست منطقی
پایا باشید
،

 

۷ در ‫۶ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

دست مریزاد نه دست مریضاد
یعنی از دستت چیزی نریزد،خدا کند دچاز لرزش دست نشوی(پیر نشوی)
یک پیرمردی داشتیم بچه که بودم تا کاری برایش انچام میدادیم میگفت پیر بشی و من خیلی ناراحت میشدم و پرسیدم گفتند یعنی اینقدر عمر کنی که پیر شوی.
برخی هم میگویند پیر نشی یعنی همیشه سرزنده بمانی.حالا این دست مریزاد معادل همان پیر نشوی یا بشوی است.
دهخدا گفته که منظور از دست مریزاد این است که دچار لرزش دست نشوی ولی به نظرم معنی کاملش این است که پیر نشوی که دچار دست لرزه بشوی(زنده باشی)
دست+مریزاد
مریزاد شکل دعایی مریزد میباشد مانند:
کند(کناد)-بود(بواد)-نماند(نماناد)-نشیند(نشیناد)-
مرود(مرواد)
بریز آب رزازدست ای پریزاد
که هرگز زخمهٔ دستت مریزاد
زبان در فشان تو مریزاد
بجز دُر از زبان تو مریزاد
عطار
دست و تیغ تو مریزاد، که از پرتو او
شد چراغان جگر خاک ز خونین کفنان
صائب
بنازیم دستی که انگور چید
مریزاد پایی که در هم فشرد
حافظ
نشان خال تو بر دل نگاشت ابن حسام
که هرگزش مرواد از دل آن نشان سیاه
ابن حسام
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی
یا رب مکناد آفت ایام خرابت
حافظ
به راندن از تو شکایت کنم خدا مکناد
شکایت ار کنم آزار بیش ازین دارم
وحشی

 

۱
۲۷۷۳
۲۷۷۴
۲۷۷۵
۲۷۷۶
۲۷۷۷
۵۰۴۸
sunny dark_mode