به وقت گُل شدم از توبهٔ شراب خَجِل
که کَس مباد ز کِردارِ ناصَواب خَجِل
صَلاحِ ما همه دامِ رَه است و من زین بحث
نیام ز شاهد و ساقی به هیچ باب خَجِل
بُوَد که یار نَرَنجَد ز ما به خُلقِ کریم
که از سؤال ملولیم و از جواب خَجِل
ز خون که رفت شبِ دوش از سراچهٔ چشم
شدیم در نظر رَهرُوانِ خواب خَجِل
رواست نرگسِ مست ار فِکند سر در پیش
که شد ز شیوهٔ آن چَشمِ پُر عِتاب خَجِل
تویی که خوبتری ز آفتاب و شُکرِ خدا
که نیستم ز تو در رویِ آفتاب خَجِل
حجابِ ظلمت از آن بست آبِ خضر که گشت
ز شعرِ حافظ و آن طَبعِ همچو آب خِجِل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل به احساس خجلت و ندامت شاعر از رفتار و اعمال ناپسندش میپردازد. او از شراب و توبهاش صحبت کرده و میگوید که در این زمینه خجلت دارد. شاعر بیان میکند که برای اصلاح خود باید در مسیری درست گام بردارد و از سوالات و پاسخهای بیمعنی دچار خجالت است. همچنین، به زیبایی و خاص بودن معشوق اشاره میکند و این را با آفتاب و شکر خدا مقایسه میکند. در نهایت، حجاب ظلمت و دوری از حقیقت را به شبیهسازی با آب خضر تشبیه نموده و از شعر خویش که آکنده از احساسات و ندامت است، میگوید.
هوش مصنوعی: در زمان شکوفایی و زیبایی، از میگساری و اشتباهاتم شرمنده شدم، زیرا نمیخواهم کسی به خاطر رفتار نادرست من احساس شرمندگی کند.
هوش مصنوعی: ما همه در دامی از راه قرار داریم و من از این گفتگو به هیچ وجه از شواهد و ساقی خجالتزده نیستم.
هوش مصنوعی: امیدواریم که دوست ما از برخورد نیکو و مهربانیامان ناراحت نشود، چون ما از پرسش خستهایم و از پاسخ دادن شرمنده.
هوش مصنوعی: ما در خواب شب گذشته، از اشکهایی که از چشمانمان جاری شد به جایی رسیدیم که در آنجا، مسافران خواب شرمنده و خجل به نظر میرسیدند.
هوش مصنوعی: اگر نرگس مستی سرش را پایین بیندازد، اشکالی ندارد؛ زیرا از نگاه پر عتاب او، خود را شرمنده و خجالتزده میبیند.
هوش مصنوعی: تو آنقدر زیبا هستی که حتی از آفتاب هم بهتر هستی و از خدا شکر میکنم که در برابر زیباییات خجالتزده نیستم.
هوش مصنوعی: حجاب تاریکی به خاطر آب خضر به وجود آمده که شعر حافظ و طبع لطیفش، مانند آب، را شرمنده کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۱
به وقت گُل شدم از توبهٔ شراب خَجِل
که کَس مباد ز کِردارِ ناصَواب خَجِل
جواب آن غزل حافظ است این صائب
که کس مباد ز کردار ناصواب خجل
ایا ز تاب جمال تو آفتاب خجل
ز عطر سنبل زلف تو مشک ناب خجل
ز دانه های دهان تو در دهانه ی لعل
در اندرون صدف لؤلؤ خوشاب خجل
نقاب چهره برافکن که پرده دار چمن
[...]
نیم ز پرسش محشر به هیچ باب خجل
که خود حساب نمی گردد از حساب خجل
نکرد تربیت عشق در دلم تاثیر
چو تخم سوخته گردیدم از سحاب خجل
چنین که من خجل از سایلم ز بی برگی
[...]
زهی ز صبح بناگوشت آفتاب خجل
ز خط غالیه سای تو، مشک ناب خجل
به دل خیال تو آمد شبی و منفعلم
که میزبان شود از کلبهٔ خراب خجل
دلم ز وعده بر آتش فکندی و رفتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.