گر مراد دل خود حاصل از اختر نکنم
آسمان، ناکسم ار چرخ تو چنبر نکنم
مادر دهر اگر مثل تو دختر زاید
بیپدر باشم اگر حرمت مادر نکنم
این تویی در بر من یا که بود خواب و خیال
که من از بخت خود این واقعه باور نکنم
سر از آن شب که ز بالین تو برداشتهام
خویش را در دو جهان با فلک همسر نکنم
نیست یک شب که من از حسرت چشمت تا صبح
متصل خون دل از دیده به ساغر نکنم
شعلهٔ آه من آتش به جهان خواهد زد
ز آب چشم خود اگر روی زمین تر نکنم
خون من ریز میندیش تو از حشر که من
شکوه از دست تو غیر از تو به داور نکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و آرزوهای دل خود صحبت میکند. او بیان میکند که اگر به آرزوی دلش نرسد، حتی اگر آسمان هم تغییر کند، اهمیتی نمیدهد. شاعر به عشق خود به معشوق اشاره میکند و میگوید که اگر مادرش هم کسی مانند او به دنیا آورد، باز هم به او احترام میگذارد. او در مورد خواب و خیال خود از معشوق تردید دارد و میگوید شبها به خاطر حسرت چشمان معشوقش، تا صبح نمیتواند بخوابد. همچنین، شاعر از درد و رنجی که از دوری معشوق کشیده سخن میگوید و تاکید میکند که فقط به خاطر معشوق خود از دیگران شکایت نخواهد کرد. در کل، شعر بیانگر عواطف عمیق و حسرتهای عاشقانه است.
هوش مصنوعی: اگر به خواسته دل خود نرسم و ستارهها کمک نکنند، آسمان چه تاثیری دارد؟ من بیکس و تنها هستم، اگر چرخ زندگی و سرنوشت دور من نچرخد.
هوش مصنوعی: اگر مادر زمانه، مثل تو دختری به دنیا بیاورد، غیر از این است که من نسبت به مادرم احترام نگذارم، حتی اگر بدون پدر باشم.
هوش مصنوعی: آیا تو واقعاً در کنار من هستی یا این فقط خواب و خیالی است که به خاطر بخت بد خودم نمیتوانم آن را باور کنم؟
هوش مصنوعی: از آن شبی که دیگر نتوانستم به بالین تو بیایم، هرگز خودم را در دو جهان با آنچه در آسمان است، راضی نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: هیچ شبی نیست که من به خاطر حسرت دیدن چشمانت تا صبح، از چشمم اشک نریزم و این درد دل را در دل نداشته باشم.
هوش مصنوعی: اگر من اشکهای خود را نریزم و زمین را تر نکنم، آتش دلتنگیام به جهان شعلهور خواهد شد.
هوش مصنوعی: نگران روز قیامت نباش، زیرا من هرگز از تو شکایت نمیکنم و جز تو از کسی دیگر یاری نمیطلبم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میتوانم که لب از آب خضر تر نکنم
میرم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم
شوق یوسف اگرم ثانی یعقوب کند
دارم آن تاب کز او دیده منور نکنم
آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید
[...]
من بجز کار می و ساقی و ساغر نکنم
در همه عمر جز این مشغله دیگر نکنم
زاهد ار نسیه فردا دهم وعده، بگو
نقد امروز بدان نسیه برابر نکنم
تا بود نغمه مرغ سحر و بانگ رباب
[...]
بخدا کز تو نگیرم دل و رو برنکنم
کافرم چارۀ دل را گر از این در نکنم
رسم خوبان جهان گرچه وفاداری نیست
بی وفائی ز تو البته که باور نکنم
ناله، دانم ندهد سود و به جائی نرسد
[...]
روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم
شب نباشدکه ثنای تو مکرر نکنم
منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم
نزد اعمی صفت مهر منور نکنم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.