ظهیر فاریابی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰ ای روی تو از لطافت آیینه روح خواهم که قدح های خیالت به صبوح در دیده کشم ولی ز خار مژه ام ترسم که شود پای خیالم مجروح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر شاعر به زیبایی و لطافت معشوقهاش اشاره میکند و میخواهد که لحظهای از خیال او را در دل خود بگنجاند. اما از خطراتی که ممکن است به خاطر مژههای او بر خیال و احساسش بیفتد میترسد و نگران است که این خیال به او آسیب برساند.
هوش مصنوعی: ای چهرهات مانند آینهای لطیف است و من میخواهم از روح تو بیاموزم تا زیباییهای خیال تو را در صبح ببیند.
هوش مصنوعی: خودم را در چشمهایم میبینم، اما از خار مژههایم میترسم، زیرا ممکن است خیال من آسیب ببیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رخسارهات ای تازه گل گلشن روح
نازک بود آن قدر که هر شام و صبوح
نزدیک به دیده گر خیالش گذرد
از سایهٔ خار دیده گردد مجروح
اند رهمه عمر من شبی وقت صبوح
آمد بر من خیال آن راحت روح
پرسید ز من که چون شدی ای مجروح
گفتم که ز عشق تو همین بود فتوح
اندر همه عمر من بسی وقت صبوح
آمد بر من خیال آن راحت روح
پرسید ز من که چون شدی تو مجروح
گفتم ز وصال تو همین بود فتوح
عمری بادت کزو به رشک آید نوح
راحی به کفت کزو خجل گردد روح
شام همه شبهات به صبح آبستن
صبح همه روزهات ضامن به صبوح
اندر همه عمر من شبی وقت صبوح
آمد بر من خیال آن راحت و روح
پرسید ز من که چون شدی ای مجروح؟
گفتم که ز عشق تو همین بود فتوح
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.