من که هرشب با خیالت دیده در خون میکشم
حاش لله! بار عشق دیگران را چون میکشم؟
گر چو گردونم بگردانی به گرد این جهان
در سرآبم گر چو گردون ناله بر گردون میکشم
ور درون جان من چیزی بود جز عشق تو
دست گیرم جان خود را زان میان بیرون میکشم
چون ظهیری از غم عشقت ندارم دست را
چون شفق پا تا گریبان، دامن اندر خون میکشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از احساسات شدید عاشقانه و دردهای ناشی از عشق صحبت میکند. شاعر هر شب با یاد معشوق زندگیاش را میگذراند و بار سنگین عشق دیگران را بر دوش نمیکشد. اگرچه دنیا به هر سمتی بچرخد، او همچنان در عشق معشوقش غرق است. او از عشق معشوقش به شدت رنج میبرد و احساس میکند که اگر چیزی جز عشق او در دلش بود، قادر به زنده ماندن نبود. در نهایت، شاعر اشاره میکند که غم عشق او آنقدر عمیق است که به مانند شفق، دامنش در خون عشق آغشته است.
هوش مصنوعی: من که هر شب به خاطر خیال تو به شدت غمگین و آشفتهام، چطور میتوانم بار عشق دیگران را هم به دوش بکشم؟
هوش مصنوعی: اگر همچون آسمان دور شوم و به دور این جهان بچرخم، در نهایت در سراب قرار میگیرم. اگر هم مثل آسمان ناله کنم، این نالهها به سمع آسمان خواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر در وجود من چیزی جز عشق تو وجود داشته باشد، من جان خود را از این میان بیرون میکشم.
هوش مصنوعی: زیرا در غم عشق تو مانند ظهیر، از دردی که دارم دستم را نمیتوانم بلند کنم. همچنان که شفق سرخی خود را تا گریبان میکشد، من نیز دامن خود را در خون اشکهایم فرو میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.