زان طره به پای دل، تا سلسلهها دارم
از دست سر زلفت، هرشب گلهها دارم
کار تو دلآزاری، شغل من و دل زاری
تو غلغلهها داری، من مشغلهها دارم
در این ره بیپایان، وامانده و سرگردان
از بس که به پای جان، من آبلهها دارم
تا در ره آزادی، شد عشق مرا هادی
گمگشته در آن وادی بس قافلهها دارم
با آنکه ترا در دل، پیوسته بود منزل
با وصل تو الحاصل من فاصلهها دارم
آسوده نشد لختی، دل از غم جان سختی
با این همه بدبختی، من حوصلهها دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنج خود در عشق سخن میگوید. او به زیبایی طرههای معشوقش اشاره کرده و از گلایههایش از زخمدلها و دلتنگیهایی که بر اثر دوری و جدایی دارد، صحبت میکند. شاعر بیان میکند که با وجود تمام چالشها و سرگردانیها، عشقش او را هدایت میکند و همچنان دلش پر از حوصله و صبر است. در نهایت، حتی با وجود فاصلهها و غمها، شاعر نشان میدهد که هنوز به عشق و امید پایبند است.
هوش مصنوعی: از آن موهای تابدار تو، دل من به زنجیرهای عشق گرفتار است. هر شب به خاطر پیچ و خمهای زلفت، دلتنگیها و شکایتها دارم.
هوش مصنوعی: تو باعث ناراحتی دل من هستی، و کار من این است که دل را به درد بیاورم. تو سر و صداها و هیاهوها داری، در حالی که من درگیر مشکلات و مشغلههای خودم هستم.
هوش مصنوعی: در این مسیر بیپایان، من به شدت خسته و گیج هستم و به خاطر زخمهای روحی که دارم، دچار درد و رنج زیادی شدهام.
هوش مصنوعی: در جستجوی آزادی، عشق من به عنوان راهنما و هدایتکنندهام درآمده است و من در این مسیر، گم شدهام. در این راه، قافلههای زیادی را همراه دارم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه همیشه در دل من جایی داری و با تو نزدیکم، اما در واقع بین ما فاصلههایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: با وجود تمام مشکلات و سختیهایی که دارم، هنوز هم صبر و آرامش دارم و به راحتی نمیتوانم از غم و ناراحتیهایم رها شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.