یا مرید من لامریدله، شرح درد آگین سوزناک که مشعر بر قصه بیماری و غصه بی کسی و بی پرستاری بود رسید. به خدا قسم دلم بر احوالت سوخت و تنم از ملالت کاست، سرم به گردش افتاد، و عالم در نظرم سیاه شد، فرد:
سپهر دون که قدم در ره کرم نگذاشت
خوشش مباد که ما و ترا بهم نگذاشت
آن تن فرسوده درد دریغ، آن رخ آلوده گرد افسوس، مصرع: تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد. آن جسم ضعیف را تاب بیماری نیست و آن جان نحیف را توان بی غمگساری نه.اگر من خود حاضر بودم بی غمخوار و پرستار نمی ماندی و به طول مرض گرفتار نمی گشتی. بلی مرید را مرشد باید و بیمار را به سعی تیمار اندیش صحت افزاید. مراهم رنج روحانی بواسطه حرمان حضور نواب اشرف والا بسیار است. ملالت و رنج سرکار سربار غم ها و مزید الم ها شد. انشاء الله تاکنون از خستگی رستگی خاسته و روان را با سلامت پیوستگی افتاده. بقیه دردها به فر قربت درمان خواهد یافت. و خاطر بر مدارج ارمان فیروزمند خواهد شد. خوشا حال شما که نواب اشرف را ملتزم حضورید و مکتسب سرور. مرا از شما در هیچ حال فراموشی نیست شما را هم از ما و تذکر شوق و حرمان ما خاموشی مباد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: نویسنده در این متن از شرایط دردناک و غمانگیز یک بیمار صحبت میکند که دلمشغولی و بیپرستاری او باعث رنجش شده است. او به شدت نگران حال بیمار است و ابراز میکند که اگر خودش حاضر بود، میتوانست کمک کند، اما غم و تنهایی بیمار را نمیتوان نادیده گرفت. نویسنده به این موضوع اشاره میکند که هر بیمار به یک مرشد یا پرستار نیاز دارد تا به بهبودی برسد. همچنین او از عذاب و کمبود حضور چهرههای محترم و عزیز که برایش مهم است، رنج میبرد. در پایان امیدوار است که بیمار به زودی به بهبودی برسد و به آرامش دست یابد.
هوش مصنوعی: چند کلمهای در مورد درد و رنج کشیدن از بیماری و تنهایی نوشتم. به خدا قسم، دلم برای وضعیت تو آزرد و از غم و اندوه تو ناراحتم شدم. سرم به دوری رفت و دنیا بر من تاریک شد.
هوش مصنوعی: آسمان پست که به خاطر لطف و بخشش قدم نمیگذارد، نباید از اینکه ما و تو را جدا کرده است، خوشحال باشد.
هوش مصنوعی: آن بدن خسته از درد و افسوس، آن چهره غمگین و پریشان، نشان میدهد که نباید به دکتران وابسته شوی. این جسم ضعیف تاب بیماری را ندارد و این روح ناتوان نمیتواند بدون حمایت زندگی کند. اگر من هم در کنارت بودم و از تو مراقبت نمیکردم، تو هرگز نمیتوانستی از بیماری خلاص شوی. درست است که برای هر مریدی، یک مرشد لازم است و هر بیماری به محبت و مراقبت احتیاج دارد تا بهبود یابد. من نیز رنجهای روحی زیادی از دوری از وجود اشخاص مهم و شریف احساس میکنم. احساس خستگی و غمها بر من سنگینی میکند. امیدوارم که به زودی از خستگی نجات پیدا کرده و روحام به سلامتی رهنمون شود. بقیه دردها به خاطر دوری قابل درمان خواهد بود و روحام به مراحل عالی موفقیت خواهد رسید. خوشا به حال شما که در کنار افراد مهم و شریف هستید و از آنها بهرهمند میشوید. هیچ گاه شما را فراموش نمیکنم و امیدوارم که شما نیز دائم من را به خاطر بسپارید و از شوق و آرزوی من کاسته نشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.