جاودان باد از تنور چرخ و آبشخورد خاک
بی سپاس آب و آتش، نان و آبت گرم و سرد
از هنگام بدرود تا اکنون که انجام ماه است از جندق و سمنان و طوس و دیگر آبادی ها بی گزاف زبان بازی ده دوازده نامه گشاده دامان و گریبان تنگ فرستاده ام، از نامه که به احمد گسیل آمده بود چنان دانسته می شد که از آنها همه یک نامه چشم سپار نیفتاده در بتکده و خانقاه که تختگاه شهریاران پوست و مغز است و کارگزاران گوهر و پیکر چه مایه راستی درستی مانده که از خربندگان شهر و روستا چشم توان داشت، شعر:
آنچه پر جستیم و کم دیدیم و در کار است و نیست
در حقیقت نیست جز انسان که بسیار است و نیست
باری در سمنان با همان مهر و پیوند که دیده و دانی زنده ایم و یاران یکی گوی و یکی جوی را پس از بندگی های بار خدای پرستند. احمد را دیری است پاسداری نماز و نیاز و شب زنده داری و مانند اینها از همه کارها باز داشته پروای آب خوردن و خواب کردن ندارد. امیدوارم از پس این کار که آرایش و آسایش سپنجی لانه و جاودانی سراست سخنی چند سنجیده که در بارنامه سرکاری نیست نگاشته نیاز بزم دوست خواهد. یاران ری را بر اندازه پایه و مایه از من بنده درودی چاکرانه بر سرانید. فرمایشی نیز که از خاکساران ساخته دانی بر نگار. اگر گاهی گزارش تندرستی و رستی خود را مایه رامش و آرامش من سازی، پاداشی نیک از بار خدای خواهی یافت. بنده خاکسار یغما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، نویسنده به اهمیت نان و آب و سپاسگزاری از آنها اشاره میکند و از احساسات خود دربارهی زندگی و ارتباطش با دوستان و روحانیون سخن میگوید. او با دلی پر از نگرانی و عشق، نامههایی به افراد مختلف ارسال کرده و به تلاشهای احمد در پاسداری از نماز و شبزندهداری اشاره میکند. او دربارهی زندگی مشترک با یاران و شادی ناشی از آنها مینویسد و امیدوار است که با ارائه این نامه، بتواند ارتباطش را تقویت کند و از احوال یکدیگر باخبر شود. در نهایت، به صمیمیت و قدردانی از دوستان تاکید میکند.
هوش مصنوعی: این دنیا به مانند تنوری است که همیشه در حال چرخش است و در آن خاک، آب، و آتش وجود دارند. این عناصر به ما نان و آب میدهند، اما گاهی ما از این نعمتها سپاسگزار نیستیم. زندگی ما تحت تأثیر این عناصر گرم و سرد است و همیشه در حال تغییر و تحولات است.
هوش مصنوعی: از زمان وداع تا کنون که ماه به پایان میرسد، از جندق، سمنان، طوس و سایر روستاها، به طور بیدلیل ده دوازده نامه با متنهای مختلف ارسال کردهام. از نامهای که به احمد ارسال شده بود، اینگونه برداشت میشد که هیچ نامهای از آنها به دست نیامده و در مکانهای مذهبی و خانقاهها، که مکانهای استراحت پادشاهان هستند، خبری از راستگویی و درستی وجود ندارد. همچنین هیچ امیدی به خیر از مردم شهر و روستا نداشتیم.
هوش مصنوعی: آنچه که ما به دنبالش بودیم و کمتر به آن دست یافتیم، چیزی که وجود دارد و در عین حال غایب است، در واقع تنها انسان است که به وفور وجود دارد اما در برخی مواقع به نظر میرسد که نیست.
هوش مصنوعی: در سمنان با همان عشق و ارتباطی که داریم زندگی میکنیم و دوستان مثل همیشه کنار هم هستند. احمد مدت زیادی است که به انجام نماز، نیاز و شب زندهداری مشغول است و اهمیت چندانی به خواب و نوشیدن آب نمیدهد. امیدوارم که پس از این تلاش که برای آسایش و آرامش دائمی است، چند کلمه سنجیده بنویسم که در نامهام به دوست جای دارد. دوستان ری میتوانند به اندازه توانایی و سرمایهام، از من طلب دعای خیر کنند. اگر گاهی درباره صحت و سلامتیام گزارشی بدهی، برای من مایه خوشحالی خواهد بود و پاداش نیکویی از جانب خدا دریافت خواهی کرد. من بندۀ حقیر یغما هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.