مولای راستین حاجی محمد اسمعیل، به عصمت زهرا و حشمت مریم صلوات الله علیهما این روزگار دیرباز هرگز فراموش نبوده و نخواهی بود. با اینکه به علت ارتعاش بنان و اختلاج بصر و علت های دیگر یاسای نامه نگاری را نسبت به روزگار پیشین تخفیفی رایع داده ام و خامه و دفتر املا و انشاء را یک باره بر طاق فراموشی نهاده. گویا از جندق و سمنان چهار پنج طغرانامه دراز دامان و کوتاه فراویز به شما نگاشته باشم. ولی چون به حکم عزلت و ترک آمیزش از درنگ و شتاب روندگانم خبر نیست، غالب بر طاق تاخیر ماند و بی گناه در شرع مکاتیب آلوده تقصیر آمدم. اکنون جوانی که انتصابش با قبله گاهی میرزا ابراهیم معتمد نواب جلال الدین میرزا است راه اندیش بود، این دو حرف بر معبر حاضر و بادی نگارش رفت اگر جنبش او را به دارالملک ری تا رجعت از زیارت آستان علی بن جعفر سلام الله علیه درنگی رست یک دو سه رسایل طاقیه را با انظار عزیرت جفت خواهم ساخت و چنانچه او بدین تعجیل باشد و من بدین تعطیل، انشاء الله تعالی در صحبت راه پیمای دیگر ارسال تعلیقات بی ریب و تلفیفات تهی از ریا چشم سپار و گوش گزار خواهد افتاد.
احمد به حکم پیمان برخی اشعار احمدا از گوشه و کنار فراهم کرده بود عما قریب به عون الله وارد و نیاز محفل دوست خواهد داشت. فرزندی سید حسین خسته سه چهار نوحه سنگ زنی درهم بسته دور نیست او هم بدین گذار افتد. بیچاره من که جز تهی دستی و لابه بزم دوستان را نوا و نیازی ندارم، ترا به مرتضی علی جناب امیدگاهی حاجی سیدرضا و قبله مهربان حاجی میرزا تقی را به نیابت من ملاقات کن و از هر دو عذر اندیش عقوق تقصیرات و حقوق هم خوارگی شو، که فرط فروماندگی ها از من تا در مرگ گامی بیش نمانده و بعد از این امید صروف طهران واستیفای ملاقات ندارم، شعر:
خاکی از مردم بماند در جهان
وز وجود عاشقان خاکستری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: متن بیانگر احساسات نویسنده درباره وضعیت فعلی خود و شرایط اطرافش است. او به یاد روزهای گذشته و برخی از یادداشتهایی که نوشته، اشاره کرده و از تأخیر در ارتباط با دوستان و آشنایانش سخن میگوید. نویسنده نسبت به جوانی که اعتمادش را به او ابراز کرده، امیدواری دارد و امیدوار است که ارتباط بیشتری با او برقرار کند. همچنین از احساس تنهایی و بیپولی خود میگوید و در نهایت به دیدار با دو نفر دیگر دعوت میکند و از آنها میخواهد از او عذرخواهی کنند. شعر انتهایی نیز بیانگر گذرای زندگی و فراموش شدن انسانها در دنیا است.
هوش مصنوعی: حاجی محمد اسماعیل، با توجه به احترام و ارادت به حضرت زهرا و مریم (سلامالله علیهما)، از روزگاران قدیم هرگز فراموش نشده و نخواهد شد. با اینکه به دلایلی مانند لرزش دست و مشکلات بینایی، نامهنگاریام نسبت به گذشته کمتر شده و دیگر نوشتن را کنار گذاشتهام، احساس میکنم که از دور و نزدیک برای شما چند نامه نوشتهام. اما به خاطر دوری و فاصله از دیگران، نتوانستم به موقع این نامهها را ارسال کنم و حالا به خاطر این تأخیر، خود را بیقصور میدانم. اکنون جوانی که به میرزا ابراهیم معتمد جلال الدین میرزای قبله گاهی منصوب است، در حال فکر کردن است و این دو نکته را بر کاغذ آورده است. اگر او به سفر به شهر ری برود و پس از بازگشت از زیارت علی بن جعفر (سلامالله علیه) یکی دو نامه را برای شما ارسال کند، امیدوارم با همکاری هم بتوانیم تألیفات و نظراتی با کیفیت و بدون تظاهر ارائه دهیم.
هوش مصنوعی: احمد به خاطر پیمانی که داشت، تعدادی از اشعار خودش را جمعآوری کرده بود. او به زودی با کمک خدا به محفل دوستانش میرسد و نیازهای آن جمع را برطرف خواهد کرد. فرزند سید حسین هم که خسته است، در حال حاضر چند نوحه آماده کرده و ممکن است به زودی به این محفل بپیوندد. من که جز نیاز مالی و آرزوی بودن در جمع دوستانم چیزی ندارم، از تو میخواهم تا به ملاقات مرتضی علی، جناب حاجی سیدرضا و حاجی میرزا تقی بروی و به نیابت من از آنها عذرخواهی کنی. از آنها بخواه که بابت کمکاریها و سستیهای من مرا ببخشند، زیرا با توجه به مشکلاتم، زمان زیادی برای زندگیام نمانده و بعد از این امیدی به دیدار در تهران ندارم.
هوش مصنوعی: در دنیا تنها اثری از انسانها باقی میماند و وجود عاشقان به نوعی مانند خاکستر میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.