گنجور

 
یغمای جندقی

از میم انکار کو... لر ... لر

خوشتر از این کار کو ...لر ...لر

برج روئین سار انده توپ برج او بار می

توپ برج او بار کو... لر...لر

فتنه عالمگیر شد در مامنی باید گریخت

خانه خمار کو... لر ...لر

جوشن تیر نوایب کسوت ...گی است

خرقه و دستار کو...لر ...لر

رازها زاسرار عشقستم نهان در دل و لیک

محرم اسرار کو...لر...لر

بر به خاک فقر جز بی باد هستی خواب امن

دولت بیدار کو...لر...لر

با تموز هستیش ...امکان را وجود

غیر برف انبار کو...لر...لر

چند بسرودن نه مستستی به هشیاران گرای

مردم هشیار کو...لر...لر

گرنه بر باد است خاک فرو آب احتشام

آتش سردار کو ...لر...لر