گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
یغمای جندقی

قاسم ای خانه صبر از تو خراب

ز آتش داغ توام سینه کباب

روز شادی است نه هنگام شتاب

مرو از صحبت ما روی متاب

به تن پاره اکبر سوگند

به جگرسوزی اصغر سوگند

به سر میر علمدار قسم

به تن عابد بیمار قسم

ای عروس از تو نبرم به خدا

چکنم لیک به فرمان قضا

قسمت این بود که دردشت بلا

گرددم بزم طرب کاخ عزا

به من وعرصه ناورد قسم

به تو و گونه پر گرد قسم

به قضاهای خدائی سوگند

به تعب های جدائی سوگند

برگ میدان به خدا ساز مکن

تشنه لب سوی عدو تاز مکن

مویم از ماتم خود باز مکن

با غمم مونس و دم ساز مکن

به سیه پوشی گیسو سوگند

به کمان سازی ابرو سوگند

به سر کشته اصحاب قسم

به لب تشنه احباب قسم

ساخت بر من ستم لشکر شام

دولت وصل حلال تو حرام

قتلگان است مرا حجله کام

تو به شادی به سوی خیمه خرام

به طرب ساز و ثاق تو قسم

به جگر سوز فراق تو قسم

به تو و حسرت شادی سوگند

به من و رزم اعادی سوگند

رخ متاب از من و از یاری من

دل بگردان ز دل آزاری من

پاس کن حق وفاداری من

رحمت آور به گرفتاری من

به تو و کاوش شامی سوگند

به من و نهب حرامی سوگند

به تو و زخمه شمشیر قسم

به من و حلقه زنجیر قسم

چهره کاهی مژه گلرنگ مساز

آه حسرت فلک آهنگ مساز

دلم از منع جدل تنگ مساز

صلح را واسطه جنگ مساز

به تو و آه فلک آهنگ قسم

به من و دیده گلرنگ قسم

به تو و صلح احبا سوگند

به من و چالش اعدا سوگند

اسب سوی جدل انگیخته گیر

تن ز پشت فرس آویخته گیر

خاک با خون خود آمیخته گیر

گرد غم بر سر ما بیخته گیر

به تو و عز دلیری سوگند

به من و ذل اسیری سوگند

به تو و آن رخ پر گرد قسم

به من و این دل پر درد قسم

تن اکبر نگر آغشته به خون

علم هستی عباس نگون

بخت بدخیره اجل خصم فزون

زیستن زنده زهی جهل و جنون

سیرم از جان به وجود تو قسم

غیبتم به، به شهود تو قسم

مهر بگسل به محبت سوگند

سخت کن دل به مودت سوگند

روز محشر که زند صعوه به باز

شیب را پایه بچربد به فراز

همه را چشم شفاعت به تو باز

نظری سوی صفائی انداز

به تو و سینه صد چاک قسم

به من و دیده نمناک قسم

به تو و عفو الهی سوگند

به من و نامه سیاهی سوگند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode