گنجور

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۰ - د‌ر مدح شجاع ‌السلطنه حسنعلی میرزا

 

زد به دلم ای نسیم آتش هجران یار

سوختم از تشنگی جرعهٔ آبی بیار

آب نه یعنی شراب ماه نه بل آفتاب

تا که بیفتم خراب تا که بمانم ز کار

قوت دل قوت جان مایهٔ روح روان

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۱ - مطلع ثانی

 

مژده که شد در چمن رایت گل آشکار

مژده ‌که سر زد سمن از دمن و مرغزار

وجد کنان شاخ‌ گل از اثر باد صبح

رقص ‌کنان سرو ناز بر طرف جویبار

لاله به‌ کف جام می‌ گشته مهیای عشق

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۲ - مطلع ثالث

 

ای‌گهر اندرگهر تاجور و شهریار

داور هوشنگ هوش خسرو جم اقتدار

خط‌ کمال تو بود آنکه به یک انحراف

هیات نه چرخ ساخت دایره‌بان آشکار

قطب‌فلک رای تست طرفه‌که برعکس قطب

[...]

قاآنی
 

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۹۹ - و من نوادر طبعه

 

دوش چو سلطان چرخ ‌گشت به مغرب مکین

جانب مسجد شدم از پی اکمال دین

گفتم اول نماز آنگه افطار از آنک

سنت احمد چنان مذهب جعفر چنین

دیدم در پیش صف پاک‌گهر زاهدی

[...]

قاآنی
 

قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶

 

زندهٔ جاوید کیست کشتهٔ شمشیر دوست

دل که مرا در برست به که به زنجیر دوست

دیده عزیزم ولی یار چو گیرد کمان

دیده سپر بایدم کرد بر تیر دوست

پای به میدان عشق گر بنهی بنگری

[...]

قاآنی
 

قاآنی » مسمطات » شمارهٔ ۴ - وله ایضاً فی مدحه

 

باز برآمد به کوه رایت ابر بهار

سیل فرو ریخت سنگ از زبر کوهسار

باز به جوش آمدند مرغان از هر کنار

فاخته و بوالملیح‌ صلصل و کبک و هزار

طوطی و طاووس و بط سیره و سرخاب و سار

[...]

قاآنی
 

قاآنی » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱۴ - وله ایضاً

 

‌غُرّهٔ شوال شد طرّهٔ دلدار کو

تهنیت عید را ساغر سرشار کو

آن می باقی چه شد آن بت ساقی چه شد

رطل عراقی چه شد خانهٔ خمّار کو

بادهٔ صهبا کجاست سادهٔ زیبا کجاست

[...]

قاآنی
 
 
sunny dark_mode