گنجور

 
۱
۵
۶
۷
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۷

 

صبح چو آفتاب زد رایت روشناییی

لعل و عقیق می‌کند در دل کان گداییی

گر ز فلک نهان بود در ظلمات کان بود

گوهر سنگ را بود با فلک آشناییی

نور ز شرق می‌زند کوه شکاف می‌کند

[...]

۶ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷۹

 

این طریق دارهم یا سندی و سیدی

اهد الی وصالهم، ذبت من‌التباعد

ای که به قصد نیمشب بسته نقاب آمدی

آن همه حسن و نیکوی نست مناسب بدی

یافئتی فدیتکم فی امل اتیتکم

[...]

۱۴ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » هجدهم

 

نامه رسید زان جهان بهر مراجعت برم

عزم رجوع می‌کنم، رخت به چرخ می‌برم

گفت که: « ارجعی » شنو، باز به شهر خویش رو

گفتم: « تا بیامدم، دلشده و مسافرم

آن چمن و شکرستان، هیچ نرفت از دلم

[...]

۴۸ بیت
مولانا
 
 
۱
۵
۶
۷
 
تعداد کل نتایج: ۱۲۳