شطرنج وزارت تو فرزین طلبست
کمتر کرم تو واری ذهبست
در پیش تو شاه، رخ نهادم ببساط
از اسب پیاده ماندنم زین سببست
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شطرنج وزارت تو فرزین طلبست
کمتر کرم تو واری ذهبست
در پیش تو شاه، رخ نهادم ببساط
از اسب پیاده ماندنم زین سببست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تمجید از فرزین، مقام وزارتی، میپردازد و بیان میکند که کمفروغی او نسبت به طلا و ثروت نشاندهندهی جایگاه اوست. همچنین، شاعر در مقابل فرزین خود را در موقعیتی قرار میدهد که به او احترام میگذارد و به نوعی در بازی شطرنج محبوبیت و قدرت او را میستاید. به عبارت دیگر، او نشان میدهد که از موقعیت خود راضی نیست و از مقام فرزین در شطرنج زندگیاش یاد میکند.
هوش مصنوعی: وزارت تو همچون یک بازی شطرنج است که نیاز به تدبیر و زیرکی دارد؛ باید کمتر به کرم و بخششهای نادرست خود تکیه کنی و بیشتر به تواناییها و ارزشهای واقعی خود توجه کنی.
هوش مصنوعی: به خاطر تو، ای پادشاه، بر زمین نشستهام و از اسب پیاده شدهام. دلیلش این است که میخواهم به تو احترام بگذارم و خود را در حضورت قرار دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن آتش سوزنده که عشقش لقبست
در پیکر کفر و دین چو سوزنده تبست
ایمان دگر و کیش محبت دگرست
پیغمبر عشق نه عجم نه عربست
باسبلت سبز یارب آن لب چه لبست
یاقوت شکر طعم زمرد سلبست
بر روی منست چشمه آب روان
گرد لب او سبزه دمید این عجبست
هرچند فراق پشت امید شکست
هرچند جفا دو دست آمال ببست
نومید نمیشود دل عاشق مست
مردم برسد به هر چه همت دربست
ای سیمذقن، این چه دهان و چه لبست؟
این خال چه خال و این چه زلف عجبست؟
روی تو در آن دو زلف مشکین چه عجب؟
هر روز که هست در میان دو شبست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.