گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
رباعی شمارهٔ ۵۹ به خوانش علی پورزارع
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
ابوسعید ابوالخیر

دورم اگر از سعادت خدمت تو

پیوسته دلست آینهٔ طلعت تو

از گرمی آفتاب هجرم چه غمست

دارم چو پناه سایهٔ دولت تو

اهلی شیرازی

با اینهمه بی نیازی و حشمت تو

افسوس ز خواری من و عزت تو

در هر نفس است صد هزار ناله

یک ناله نشد قبول در حضرت تو

محتشم کاشانی

ای شیخ که هست دایم از نخوت تو

در طعنهٔ آلایش من عصمت تو

گر عفو خدا کم بود از طاعت تو

دوزخ ز من و بهشت از حضرت تو

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از محتشم کاشانی
واعظ قزوینی

آمد پیری و، زشت شد صورت تو

از دست تو بگرفت ترا نکبت تو

از بس بتن تو چشم چون پنبه شده است

ماند به کمان پنبه زن قامت تو

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از واعظ قزوینی
سیدای نسفی

شاها همه خلق بنده همت تو

اقبال سعادتند در خدمت تو

گردون به لباس تازه ممتازم کرد

چون دست زدم به دامن دولت تو

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه