هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس درد و رنج است. گوینده از چرخ فلک (سرنوشت) میخواهد که به او رحم کند و از سختیهای زندگی نترسد. او خود را مانند شیشهای میداند که میتواند بشکند و همچنین به آزادی خود از قید و بندها اشاره میکند که به نوعی نشاندهنده امید به رهایی است.
هوش مصنوعی: ای روزگار، قلبی دارم که به ظلم و ستم گرایش دارد. از تو میخواهم که مرا در برابر سختیها و افراطها محافظت کنی، تا چه زمان میتوانم این وضعیت را تحمل کنم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس درد و رنج است. گوینده از چرخ فلک (سرنوشت) میخواهد که به او رحم کند و از سختیهای زندگی نترسد. او خود را مانند شیشهای میداند که میتواند بشکند و همچنین به آزادی خود از قید و بندها اشاره میکند که به نوعی نشاندهنده امید به رهایی است.
هوش مصنوعی: ای روزگار، قلبی دارم که به ظلم و ستم گرایش دارد. از تو میخواهم که مرا در برابر سختیها و افراطها محافظت کنی، تا چه زمان میتوانم این وضعیت را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: من شیشهای هستم که اگر بشکنم، آسیب میبینم و تو سنگی هستی که میتوانی مرا بشکنی. من مانند پرندهای هستم که از قفس خود آزاد شدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلف تو کمندیست همه حلقه و بند
خالی نبود ز حلقه و بند کمند
آن چاه بر آن سیم زنخدانت که کند؟
ور خود کندی مرا بدو در که فکند
صد ره گفتم که با من از عهد مخند
تا من به تو باشم از جهانی خرسند
این پند ترا نیامد آن روز پسند
هین خیز و دهل در چو بنپذیری پند
یک قوم در اختیار خود بی خبراند
یک قوم در اختیار حق در خطراند
بگذشته ز راه هر دو قومی دگراند
کز خود نه بخویشتن همی درگذرند
بیهوده بر آزار من ، ای سرو بلند
تیغت شستی بخون و خوردی سوگند
گر من بهلاک خویش گشتم خرسند
باری تو ز خویشتن چنین بد مپسند
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
نالانم از آن عقیق قند اندر قند
ای وعدهٔ فردای تو پیچ اندر پیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.