|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و تجربیات خود در عالم شور و حال سخن میگوید. او از کوی محبوبی دیوانهوار میگذرد و به سفر میرود. به زاهدان میگوید که توبه کرده و از میخانه دور شده است، اما در عمق وجودش با عشق و تجربههایش بیگانه نیست. او به یاد ساقی میافتد که چگونه با یک پیمانه از خود بیخود شده و در اعماق عشق غرق شده است.
هوش مصنوعی: از خیابان آن پری زیبا بیرون رفتم و با تفکر منطقی، به خوبی عمل کردم.
هوش مصنوعی: بیا و داستان عشق مرا بشنو، چرا که دیگر نمیتوانم فقط درباره داستانها صحبت کنم.
هوش مصنوعی: زاهد با دانش و عقل خود، به من باور نمیکند که من از گناه خود دست کشیدهام و به نوعی از میخانه و دنیا فاصله گرفتهام.
هوش مصنوعی: از خانهی آشنایان دور شدم، و از ویژگیهای صبر، ایمان و دل به کلی بیگانه گشتم.
هوش مصنوعی: ساقی، چه چیزی باعث شده است که من از کنترل خود خارج شوم و فقط با یک لیوان شراب به این حال و روز بیفتم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بحکم تو کنون زین خانه رفتم
چو توهستی من دیوانه رفتم
به خلوت پیش آن فرزانه رفتم
دگر ره با سر افسانه رفتم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.