شمع بزم غیر شد با روی آتشناک، حیف
ریخت آخر آبروی خویش را برخاک، حیف
روبرو بنشست با هر بی ره و رویی ، دریغ
کرد بی باکانه جا در جمع هر بی باک، حیف
ظلم باشد اختلاط او به هر نااهل، ظلم
حیف باشد بر چنان رو دیدهٔ ناپاک ، حیف
گر بر آید جانم از غم ، نیستی آن ، کز غلط
بر زبانت بگذرد روزی کز آن غمناک حیف
در خم فتراک وحشی را نمیبندی چو صید
گوییا میآیدت زان حلقهٔ فتراک حیف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حسرت و غم شاعر پرداخته است. شاعر از وضعیت غمانگیز و نامناسبی صحبت میکند که با وجود زیباییها و جذابیتها، اما هنوز رنج و مظلومیت در آن وجود دارد. او به اختلاط با نااهلان و بیکفایتها اشاره کرده و این امر را ظلم و نافرمانی میداند. در نهایت، شاعر ابراز میکند که اگر چه ممکن است جانش از غم برود، اما غم به زبانش خواهد آمد و این احساس تأسف و ناکامی همچنان در دلش باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: شمع جشن دیگران شد و با چهره آتشینش، متأسفانه در نهایت آبروی خود را به زمین ریخت، متأسفم.
هوش مصنوعی: مقابل هر کس بیهدف و بیصورت نشسته بود، بدون هیچ نگرانی و ترسی، فضایی را در جمع افراد بیباک تنگ کرد، که واقعاً این جای تاسف دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر کسی بداند که برخی افراد شایستگی و لیاقت ندارند، باید از اختلاط و نزدیک شدن به آنها خودداری کند. همچنین وجود شخصی با چهره ناپاک و نامناسب، به خودی خود، ناگوار و نادرست است.
هوش مصنوعی: اگر از شدت غم جانم جدا شود، دیگر نیستی آن غم که روزی به زبانت بیفتد و از آن افسوس بخوری.
هوش مصنوعی: به خاطر نداشتن امکان مهار کردن یا به دام انداختن وحشیها، نمیتوانی آنها را در تله بیندازی. این تله که به شکل حلقهای است، مثل این است که خود به خود تو را به دام میاندازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.