نزدیک ما سگان درت جا نمیکنند
مردم چه احتراز که از ما نمیکنند
رسم کجاست این ، تو بگو در کدام ملک
دل میبرند و چشم به بالا نمیکنند
رحمی نمیکنی، مگر این محرمان تو
اظهار حال ما به تو اصلا نمیکنند
لیلی تمام گوش و ندیمان بزم خاص
ذکر اسیر بادیه قطعا نمیکنند
این قرب و بعد چیست نه ما جمله عاشقیم
آنها چه کردهاند که اینها نمیکنند
عشق آن دقیقه نیست که از کس توان نهفت
مردم مگر نگاه به سیما نمیکنند
پند عبث بلاست بلی زیرکانه عشق
بیهوده جا به گوشهٔ صحرا نمیکنند
این طرفه بین که تشنه لبان را به قطرهای
سد احتیاج هست و تمنا نمیکنند
وحشی چه کردهای تو که خاصان بزم او
هرگز عنایتی به تو پیدا نمیکنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساس تنهایی و بیتوجهی دیگران نسبت به خود اشاره میکند. او از این میگوید که مردم حتی وقتی که او و دوستانش در درد و رنجند، آنها نسبت به آنها بیتفاوت هستند. شاعر از عشق و ارتباط عمیق انسانها صحبت میکند و میپرسد که چرا عواطف حقیقی و محبتورزی در جامعه مشترک نیست. او به نوعی کنایه میزند که عشق واقعی تنها در لحظات خاص و بهصورت تصادفی نیست، بلکه یک نیاز دائمی است. در نهایت، شاعر خود را با کسانی که در مرکز توجه هستند، مقایسه میکند و از بیتوجهی آنها به خود گله میکند.
هوش مصنوعی: سگهای نزدیک ما جایی برای خود ندارند، اما مردم از ما دوری نمیکنند.
هوش مصنوعی: کجاست این رسم که دل را میبرند و کسی نگاهش به بالاست؟
هوش مصنوعی: تو هیچ رحمی نمیکنی، مگر اینکه نزدیکان ما وضعیت ما را به تو بگویند.
هوش مصنوعی: لیلی تمام توجه و صحبتهای کسانی را که در مهمانی هستند، فقط به موضوع عشق و یاد اسیر بیابان معطوف کرده است و قطعاً آنها به چیز دیگری نمیپردازند.
هوش مصنوعی: این نزدیک و دوری چه معنایی دارد وقتی که همه ما عاشق هستیم؟ آنها چه کاری کردهاند که دیگران قادر به انجام آن نیستند؟
هوش مصنوعی: عشق به سادگی و در یک لحظه بوجود نمیآید و نمیتوان آن را پنهان کرد. مردم نمیتوانند به چهرهی یکدیگر نگاه نکنند و این نشان دهندهی عمق احساسات و ارتباطات انسانی است.
هوش مصنوعی: نصایح بیفایدهاند، اما عشق هوشمندانهای وجود دارد که نمیتوان آن را در جایی دور و بیفایده رها کرد.
هوش مصنوعی: عجیب است که کسانی که به شدت تشنه هستند، تنها به یک قطره آب نیاز دارند، اما آن را درخواست نمیکنند.
هوش مصنوعی: وحشی، چه کردهای که فرزندان بزرگ آن مهمانی اصلاً به تو توجهی نمیکنند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مردان نظر سیاه به دنیا نمیکنند
روز سفید خود شب یلدا نمیکنند
پیکان دهن به خنده چو سوفار باز کرد
از کار ما هنوز گره وا نمیکنند
خوبان که همچو سیل عنانریز میروند
[...]
اهل قلم فراغت دنیا نمیکنند
کاری که دست میکند اعضا نمیکنند
تیغ برهنه است کسی کز طمع برید
آزادگان به خلق مدارا نمیکنند
بیآرزو شود دل بیآرزو نصیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.