غبار آسا نسیمی چون وزد، در پای او افتم
که شاید یک نفس در دامن صحرای او افتم
براه عشق جانان وادی و منزل نمیدانم
بجز این کز سر خود خیزم و، در پای او افتم
ندانم را دیگر بهر گلگشت سراپایش
مگر در کوچه باغ زلف سر تا پای او افتم
دگر باغ جنان را سفره بر سر نفگنم یک دم
اگر در سایه سرو قد رعنای او افتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات و تجربههای عاشقانهاش سخن میگوید. او از نسیمی تعبیر میکند که او را به سمت محبوبش میکشاند و آرزو دارد که در دامن او بیفتد. شاعر بیان میکند که در مسیر عشق، هیچ مقصدی جز نزدیکی به محبوبش ندارد و تنها خواستهاش این است که در پای او بیفتد. همچنین، او احساس میکند که زیبایی محبوبش به قدری است که جای دیگر برای او نخواهد ماند و حتی باغهای دیگر را ترک میکند تا در سایه درخت محبوبش آرامش یابد. بهطور کلی، شعر بازتابی از شوق و عشق عمیق شاعر به محبوبش است.
هوش مصنوعی: هر زمان که نسیمی به آرامی بوزد، به پای او می افتم و امیدوارم که بتوانم یک لحظه در دامن صحرا و نزد او باشم.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق محبوب، نه راه را میشناسم و نه منزل را. تنها میدانم که از خودم برمیخیزم و در پای او میافتم.
هوش مصنوعی: نمیدانم دیگر چطور میتوانم به زیبایی طلایهاش توجه کنم، اما وقتی در کوچه باغ زلفهایش گرفتار میشوم، تمام وجودم را تسلیم میکنم.
هوش مصنوعی: دیگر هیچ عیش و نوشی در بهشت برایم جذاب نیست، حتی اگر فقط یک لحظه در سایه آن سرو زیبا استراحت کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.