ز گلشن چون براه آن سرو قد لاله رو افتد
گذارد بوی گل گل را و از دنبال او افتد
به آن دلکش کمندان گر خرامد جانب صحرا
نسیمش از قفا چون طره های مشکبو افتد
کنند اعضاء او باهم چو قسمت هستی ما را
سعادتمند چشمی، کو به آن روی نکو افتد
توانم با نگاهی آتش از چشمش بر آوردن
اگر چشمم بچشم آن نگاه جنگجو افتد
امانت دار راز خود مکن جز مخزن دل را
که چون از لب برون آمد، بدست گفتگو افتد
کدورتهای باطن، نیست ممکن بر زبان ناید
خس و خاری که در آبی بود، آخر برو افتد
بود پا در هوا حرف زبانی در دل سالک
چو عکس سبزه یی کز هر طرف بر آب جو افتد
سخن از دل بلب تا آیدم از ناتوانیها
چو طفل نو براه افتاده تا خیزد، برو افتد
بآب توبه تا رخ شویی از گرد گنه واعظ
ترا پندی بود روشن، سفیدی چون به مو افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و تاثیرات عمیق عشق میپردازد. شاعر به تصویر کشیدن عشقی ناب و فراموشنشدنی میپردازد که دلی شاداب و سعادتی بزرگ را به ارمغان میآورد. او از جاذبههای طبیعی مانند گل و نسیم یاد میکند و بر آن است که زیبایی واقعی را در چشمان محبوب خود میبیند. همچنین به رازهای درونی انسان اشاره میکند و میگوید که این رازها نباید فاش شوند، زیرا ممکن است آسیب برسانند. شاعر به نوعی به تقوا و پالایش نفس اشاره میکند و از اهمیت توبه و پاکی دل صحبت میکند. این متن به طور کلی به عمق احساسات و پیچیدگیهای عشق و معنویت میپردازد.
هوش مصنوعی: وقتی که در باغ، سروی با قامت زیبا بر گلها سایه میاندازد، بوی خوش گلها را به همراه خود میآورد و گلها نیز از پی او میافتند.
هوش مصنوعی: اگر آن دختر زیبا با نرمی و لطافت به سمت دشت برود، نسیمی که از پشت او می وزد، مانند گیسوان خوشبوی او به زمین میافتد.
هوش مصنوعی: اجزای وجودش به گونهای با هم در ارتباطند که مانند تقسیم قسمتهای سرنوشت ما را خوشبخت میسازد، چشمی که به زیبایی آن چهره نیگا کند.
هوش مصنوعی: با یک نگاه میتوانم از چشمانش آتش برآورم، اگر چشمانم به چشمان او بیفتد، آن نگاه مانند یک جنگجو خواهد بود.
هوش مصنوعی: رازهای خود را فقط در دل خود نگهدار و به کسی نگو، زیرا زمانی که این رازها از دهانت بیرون بیایند، در دست دیگران افتاده و ممکن است به دست دیگران منتقل شود.
هوش مصنوعی: اگر دل انسان پر از کدورت و ناراحتی باشد، این احساسات نمیتوانند به راحتی از زبان او بیرون بیایند. همانطور که مواد نامناسب در دل آب دیده نمیشوند، درون انسانها نیز گاهی درد و رنج وجود دارد که به راحتی قابل مشاهده نیست. اما در نهایت، این کدورتها و غمها باید به نوعی از وجود انسان بیرون آیند و نمایان شوند.
هوش مصنوعی: سالک، که در جستجوی حقیقت و معنویت است، اینگونه است که پاهایش در هواست و احساساتی در دلش دارد. مانند سبزهای که با وزش باد در اطراف خود در آب جاری نمایان میشود و به هر سمتی میافتد. این تصویر بیانگر ناپایداری و بیثباتی افکار و احساسات درونی اوست.
هوش مصنوعی: من از دل ناامیدیها و ناتوانیها سخن میگویم، مانند کودکی که تازه راه رفتن را یاد گرفته و با هر قدمی ممکن است زمین بیفتد.
هوش مصنوعی: با آب توبه، چهرهات را از غبار گناه بشوی. واعظ برای تو نصیحتی روشن دارد؛ اگر سفیدی به موهایت بیفتد، نشانهای از پیری و پندی است که باید بگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.