گنجور

 
طغرای مشهدی

ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم

یاد زلفت چو کنم، سنبل تر می گریم

عادت شبنم این باغ بود بی تو مرا

شام اگر اشک کمی کرد، سحر می گریم

کودک مادر دورانم و گریان ز جفا

چون بگوید که مکن گریه، دگر می گریم

در جفاخانه گیتی ندهم گریه ز کف

پیش مادر نشود، پیش پدر می گریم