نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این مجلس
به چشم میکشان صهبای دردآلود را مانم
نهد پا بر بساط مشربم ترسا وگر مومن
تفاوت نیست پیشم، درگه معبود را مانم
ز جور آسمان، گفتار و کردارم دگرگون شد
به احمد پیروم، لیک امت محمود را مانم
ز عصیان می گریزم وز عبادت می کشم تاوان
نه دنیایی، نه دینی، زاهد مردود را مانم
بجز نقصان ندیدم از جنون عاشقی طغرا
به سودا دشمنم، سوداگر بی سود را مانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.