گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۱

 

نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی

نه هوای می پرستی، نه دماغ های و هویی

گل و سبزه جا نیابد ز هجوم تازگیها

به چمن اگر درآید، ز رخ تو رنگ و بویی

ز عبادت صراحی، مطلب نتیجه هرگز

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۲

 

در دیار غم به غیر از کودکان اشک ما

کی بود چندین دبستان طفل را مادر یکی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۳

 

چو آن سربسته مینایی که دارد باده روشن

به جای چشم بیدارم، دل بیدار بایستی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۴

 

باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو؟

نخل خشکیم و ز ما میوه تر می طلبی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۵

 

حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی

بس که رایج گشت در بازار ما بی حاصلی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۶

 

از بس که به ما نظر نداری

در خاطر ما گذر نداری

ای دختر رز، مسیح وقتی

مادر داری، پدر نداری

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۷

 

ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری؟

دنبال کار خود باش، با این و آن چه داری؟

صرصر! تنت چو مرگ است، دمسردی ات تگرگ است

کارت به شاخ و برگ است، با آشیان چه داری؟

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۸

 

طرب می چکد از صدای صراحی

مقام نشاط است جای صراحی

چو طفلی که افتد به دنبال مادر

قدح می دود از قفای صراحی

به رنگ سبو، قدردانی ندیدم

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۲۹

 

شکری شود زبانم، چو به حرف من بخندی

دوچمن شکفته گردم، چو تو یک دهن بخندی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۰

 

سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست

زلف را بایست یا افتادگی، یا سرکشی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۱

 

ای روی تو سردفتر گلهای بهاری

بهر تو کند آب چمن آینه داری

چون بلبل صبح از پی وصلت نزند بال؟

خورشید ندارد گل رویی که تو داری

گیرم چو به زور از تو گل بوسه، مکن عیب

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۲

 

دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن داری

گلستانی ست رخسارت، چه پروای چمن داری

به گردت چون نگردد فوج مرغان خزان دیده؟

که رنگین نوبهاری در حصار پیرهن داری

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۳

 

بس که از روی نزاکت بر ما می آیی

همچو گلبرگ، به امداد صبا می آیی

کو زبانی که چو آیی، به تو گویم که ز بزم

شب کجا رفتی و اکنون ز کجا می آیی

گریه آید چو مرا، خنده زنان وجه مپرس

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۴

 

به ز سر رشته عقل است گر از طره خویش

سر زنجیر به دست من دیوانه دهی

ای دل از بارش ابر مژه، ترسم که چو سیل

جغد را وعده به ویرانی کاشانه دهی

آشنا را نکنی بهر چه گلچین طمع؟

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۵

 

تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، بازآ که من

چون چراغ مرده ام در انتظار زندگی

محنتم افکنده از پا، ورنه بی تکلیف مرگ

همچو راحت می گریزم از دیار زندگی

چون نباشم در خزان زندگی بی شاخ و برگ؟

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۶

 

دلا مخواب که در کارخانه قسمت

صفا به آینه دادند مزد بیداری

زمانه گفت به طغرا، مورز بیهده شعر

جواب داد که بیگار به ز بیکاری

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۷

 

هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی

نیست یک گل که برآرد ز دلم خار غمی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۸

 

گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس چون نی

هجوم ناله ام نگذاشت از بهر نفس جایی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۳۹

 

خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو باشی

مه کاسه سفالی ست، آنجا که مل تو باشی

از جویبار فردوس، در زیر پل دود آب

چون سرو اگر خرامان، بر روی پل تو باشی

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۴۰

 

گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها

چمن از پی ات گر آید، به بهار ما نیایی

سر خاک ما اسیران، شده موج خیز حسرت

ننهاده پا به کشتی، به مزار ما نیایی

طغرای مشهدی
 
 
۱
۳۵
۳۶
۳۷
۳۸
۳۹
sunny dark_mode