گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

از شرم رخت چهره نهان دارد مهر

وز عشق تو تب در استخوان دارد مهر

مهر تو که نور مهر و مه سایهٔ اوست

من دارم و من گر آسمان دارد مهر

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

جان در غمت از جهان جدایی دارد

سر در رهت آرزوی پایی دارد

دل وصل تو می‌خواست، قضا گفت آری

این جغد کنون سرِ همایی دارد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

زان پیش که خاک ما فلک کوزه کند

بازیچهٔ دور چرخ فیروزه کند

بر مرقد ما خرام تا روح قدس

از تربت تو حیات دریوزه کند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

هجران تو چون وصال جاوید شود

مه از تو بِه از هزار خورشید شود

حسرت ز تو شیرین‌تر از امید شود

ای وای کسی که از تو نومید شود

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

نتوان ز غم تو دل به تدبیر برند

کودک نتوان به مهد از شیر برند

بر من نتوان بست به زنجیر دلت

وز تو نتوان دلم به شمشیر برند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵ - اشراق اصفهانی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ

 

چشمی دارم چو روی شیرین همه آب

بختی دارم چو چشم خسرو همه خواب

جسمی دارم چو جان مجنون همه درد

جانی دارم چو زلفِ لیلی همه تاب

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶ - ابن یمین فریومدی خراسانی

 

منگر که دل ابن یمین پرخون شد

بنگر که ازین سرایِ فانی چون شد

مصحف به کف و چشم به ره، روی به دوست

با پیکِ اجل خنده زنان بیرون شد

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶ - ابن یمین فریومدی خراسانی

 

خواهی که خدا کار نکو با تو کند

ارواح ملایک همه رو با تو کند

با هرچه رضایِ او در آن نیست مکن

یا راضی شو به هرچه او با تو کند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶ - ابن یمین فریومدی خراسانی

 

آن کز پی وصل او به جان می‌پویم

او با من و من جمله جهان می‌جویم

نی نی که من اویم و من واو را من

از تنگ مجالی سخنی می‌گویم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷ - اثیر اخسیکتی

 

گه طعمهٔ مور اژدهایی سازی

گه از پر پشه‌‌ای همایی سازی

درهم شکنی کاسهٔ صد کسری را

تا دستهٔ کوزهٔ گدایی سازی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸ - اشرف سمرقندی

 

دلبستهٔ روزگار پر زرق شدن

یا شیفتهٔ بقایِ چون برق شدن

چون مردم اندک آشنا در گرداب

دستی زدنست و عاقبت غرق شدن

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۸ - اشرف سمرقندی

 

ای آنکه نداری به جهان هیچ نیاز

اندر گذر از عالم تحقیق و مجاز

خوش باش که این نفس عزیز است عزیز

می نوش که این قصه دراز است دراز

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹ - احیای همدانی

 

در کور دلی اگرچه بی انبازم

جمله چشمم به راه لطفش بازم

بر من به حقارت منگر گر مورم

من ساختهٔ صنع سلیمان سازم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۱ - انسی سیاه دانی

 

گر دل ز غم عشق سلامت بودی

آماجگهِ تیرِ ملامت بودی

گویند قیامتی و دیداری هست

ای کاش که امروز قیامت بودی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۳ - امری شیرازی

 

شاها ز لباس نور عورم کردی

وز درگه خود به جور دورم کردی

سی سال همی مدح تو گفتم شب و روز

این جایزه‌ام بود که کورم کردی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۴ - ابوسعید بزغش شیرازی قُدِّسَ سِرُّهُ

 

ای دوست ز جمله نیک و بد بگذشتم

کافر بودم کنون مسلمان گشتم

هر چیز که آن خلافِ رای تو بود

گر خود همه دین است از آن برگشتم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۵ - ادایی یزدی عَلَیْهِ الرَّحمةُ

 

این عمر به باد نوبهاران ماند

وین عیش به سیل کوهساران ماند

زنهار چنان بزی که بعد از مردن

انگشت گزیدنی به یاران ماند

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی

 

عادت کن از جهان سه خصلت را

ای خواجه وقت مستی و هشیاری

دانی که چیست آن، بشنو از من

رادی و راستی و کم آزاری

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۷ - بندار رازی

 

تا تاجِ ولایت علی بر سرمی

هر روز ز روزِ رفته نیکوترمی

صد شکر که این که پیشوا، حیدرمی

از فضل خدا و پاکی مادرمی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۷ - بندار رازی

 

با بط می‌گفت ماهی‌ای در تب و تاب

باشد که به جوی رفته باز آید آب

بط گفت چو من قدید گشتم تو کباب

دنیا پس مرگ ما چه دریا چه سراب

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۲
۳
۴
۸
sunny dark_mode