گنجور

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل

 

آن کیست که بی تو ساعتی خوشدل بود.

بیا ای مفرح کربت و مونس غربت

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل

 

کلام کنور الربی فاح غضا

و قد غازلته شابیب قطر

و ریح الشمال جرت ثم جرت

علی صفحه الارض اذیال عطر

و عرف الخزامی و عرف الندامی

[...]

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل

 

ویحک ای صورت منصور نه باغی نه سرای

بل بهشتی که به دنیات فرستاد خدای

بوده نقاش خرد در شجرت متواری

شده فراش صبا در چمنت ناپروای

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل

 

ای به چشمم عزیزتر گردی

کز زمین عطف دامن تو برفت

از تو باز آمدن که یارد خواست؟

شکر این آمدن که داند گفت؟

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل

 

فاتت تجر علی السماء ذیولها

میاسه الاعطاف فی جاراتها

غداء مهما انشدت سجدت لها

سیاره الافلاک فی اوجاتها

و تمنت الشهب الثواقب انها

[...]

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲ - فصل

 

بر آنی که غم بر دل من گماری

من از غم نترسم، بیا تا چه داری

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۳ - فصل

 

بای حکم زمان صرت متخذا

ریم الفلا بدلا من ریم اهلیکا

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴ - فصل

 

خدای را به همه حال زیر پرده صنع

خزینه های علوم است و گنجهای حکم

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴ - فصل

 

سخن به که ماند ز ما یادگار

که ما بر گذاریم و او پایدار

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴ - فصل

 

در شش جهت آنچه گرد ما گستردند

در پنج حواس و چار طبع آوردند

بس گرسنه اند و عالمی را خوردند

این هفت که در دروازه می گردند

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۴ - فصل

 

آن خسروان که نام نکو کسب کرده اند

رفتند و یادگار از ایشان جز آن نماند

نوشین روان اگر چه فراوانش گنج بود

جز نام نیک از پس نوشین روان نماند

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

اگر شمایل حلمش به باد برگذرد

دهد شکوه تجلیش باد را لنگر

وگر فضایل طبعش به کوه برشمرند

سبک ز خاصیتش کوه را برآید پر

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

ایمن مشو ای حکم تو از حکم سدوم

از تیر سحرگاه و دعای مظلوم

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

از رعیت شهی که مایه ربود

بن دیوار کند و بام اندود

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

بشامل عدله فی الارض ترعی

مع الاسد السوائم فی المسام

ولا تعدوا الذئاب علی نعاج

ولا تهوی البزاه الی حمام

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

هر که در راه عشق صادق نیست

جز مرایی و جز منافق نیست

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

فرمان ترا که باد نافذ

بر جان رهی کشد به پیشت

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

عدل کن زانکه در ولایت دل

در پیغمبری زند عادل

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

آن روز مباد هرگز ای جان و جهان

کز وصل تو محروم شود این دل و جان

ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۵ - آغاز کتاب سندباد

 

ای رای تو بر سپهر تدبیر

صورتگر آفتاب تقدیر

راز کره پیاز مانند

پیش دل تو برهنه چون سیر

ظهیری سمرقندی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۵
sunny dark_mode