گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

 

عامی داند ز خود به خود نتوان رست

دور از همه ریش بر دم صوفی بست

ای عامی خر بدین روش من سگ تو

خوش پای که داری دم گاوی در دست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۴

 

در عهد تو قند را عتابی دگر است

اندیشه داد و احتسابی دگر است

از جامه کاغذینش پیداست که باز

با آن لب شیرین شکرآبی دگر است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

 

تا دیده همی نگه به دست تو گماشت

دیباچه به خون دل ز دست تو نگاشت

خوشدل خورو خون ریز، مریزاد آن چشم

وان دست که این حنا به دست تو گذاشت

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

در معرفت مفتی عرفان پرداخت

تا چیست علامتت چو دستار انداخت

آن دیده بجو که بی نشان فهم کنی

تا کی خواهی خر نر از خایه شناخت

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۷

 

مفتی بر آن کش همه جهل آئین است

با کفر کذا حدیث علم ودین است

این دور ز نفس کار و آن دیر نفس

افسانه لاف در غریبی این است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

 

صوفی کش از ارواح مکرم سخن است

ز نقحبه ز فرق تا قدم ما و من است

با دعوی آنکه جامه جانش قباست

هفتاد و دو ملت به یکی پیرهن است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۱۹

 

تا ز لگد آرد اسب چون خیزد راست

قچ حمله شاخ جنگی انگیخت چو خاست

ز نقحبگی شاخ و لگد نز در خوست

زآنست که بر به هیات جنس دو پاست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۰

 

لعلت که بشد امید و بیمش باقی است

اوصاف حسن رفت و ذمیمش باقی است

خون دو جهان بخورد یک کاسه و باز

زنقحبه همان دو قورت و نیمش باقی است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۱

 

زاهد چکد اشکی به ریا باد این است

سیلی که بکند دین ز بنیاد این است

تا مرد ز گریه ریا دیده ندوخت

هم خیک درید و هم خر افتاد این است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۲

 

دل در تابت ز پیچش دستار است

سردزد که پیچ و تاب بر تن بار است

چون نیست ز خروار معارف مشتی

آن خرمن اگر به گوشه کاه انبار است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۳

 

سردار مرا بتی که هفت آمد و هشت

وز روی عمل محل بند آمد و کشت

زنهارش به هجر و وصل مستا کاین دو

هفتاد جهنم است و هشتاد بهشت

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

 

سرمایه کاستی فزود من و تو است

پیرایه ملعنت درود من و تو است

دور از من و تو اگر حقیقت خواهی

ز نقحبه واقعی وجود من و تو است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۵

 

در بوس نهان ضنت لعلت فاش است

وین تنگ روی همی نخود باماش است

از گندم خال جو فروشش عدسی

آنجا مگذر که مته بر خشخاش است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۶

 

تا چند به خود مهر و به یزدان کینت

حق جوئی و کفر و حق پرستی دینت

خود نیز بر آن خرگله کثرت بینی

سگ بچه کند به چشم وحدت بینت

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۷

 

آن حسن بدیع را حسابی دگر است

بر طلعت مهر و مه نقابی دگر است

مسرای زمهر و مه که آن جبهه وروی

ماهی دگر است و آفتابی دگر است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۸

 

افزود اگرش به لاله سنبل چه کم است

آمد سوسن طراز سوری چه غم است

فرمان خط از عزل تعلق ما را

سردار مثال مصطفی و رقم است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۲۹

 

همت به دو کار بر یک انسان نگماشت

وان سفله که خود گرفت یزدان بگذاشت

در هر دو منه پای طلب کز یک دست

زنقحبه دو هندوانه بر نتوان داشت

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

واعظ در باغ سبزش روضه مینواست

وان کرمک پس مرز و خیار لب جو است

افتادش از این بهاره کاری غرض آنک

تا بر سر پالیز کسان گیرد دوست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۳۱

 

امکان که به واجب از سلاله طین است

نقش دو یمین دیده وارون بین است

هستش همه چیز و نیست هیچش آری

ضرب المثل پیه و پیازک این است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

 

بس مردم دیده در هوای تو گریست

چو آذر در گل نقش بر... زیست

سردار اگرت مردمک این است و سرشک

تا چشم زنی جای تر است و بچه نیست

یغمای جندقی
 
 
۱
۲
۳
۴
۹
sunny dark_mode