گنجور

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۱

 

چو عالم از پی بالا نشستن

بهر مجلس رود خوش پای‌کوبان

نه عالم جاهلش دان زانکه او را

نماید خوش به جز بالای خوبان

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۲

 

سرائی دهر که هر لحظه کاروان دگر

در او نزول کند بهر خوردن و خفتن

مقیم ناشده طبل رحیل کوبد باز

بدین جهت شودش کاروان سرا گفتن

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۳

 

ز حوض ماهیان دزدند ماهی

که از خلق اوفتاده بر کرانه

کسی کو حفظ سازد ماهیانرا

مقرر سازم او را ماهیانه

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۴

 

صحبت شاه را چو آتش دان

که برافروزدت حرارت او

لیکن از وی به یک شرر سوزی

در تو گر اوفتد شرارت او

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۵

 

معنی شیرین و رنگینم به ترکی بیحد است

فارسی هم لعل و درهای ثمین گر بنگری

گوئیا در رسته بازار سخن بگشوده ام

یک طرف دکان قنادی و یک سو زرگری

زین دکان‌ها هر گدا کالا کجا داند خرید

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۶

 

دلا در دور گردون گوشه ای گیر

که از گرداب به جستن کناری

کناره گر میسر نیست خود را

میفکن اندر این غرقاب باری

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۷

 

چو عزت بایدت ترک طمع کن

گدایان را ازین معنی است خواری

مه از خورشید روشن چون ضیا خواست

سیه رو گشت از آن بی اعتباری

درفشان گشت چون بر فرق مردم

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۸

 

فانیا گر شادیت باید طمع بگسل ز خلق

زانکه از رنج طمع دل را رسد هر دم غمی

گر بود در خاطرت رازی فرو خور دم مزن

چون ز ابنای زمان ممکن نباشد محرمی

بایدت از عالم آزادی برو آزاده باش

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۹

 

ز نظم نکته را نان سلف هست

اگر چه در دل مردم شکوهی

دگر هم داستان سنجان نازک

که حالا در میان باشد گروهی

اگر من شرح درد خویش گویم

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۳۰

 

هر آنکه از همه اشخاص پر مشقت دهر

برید و ساخت وطن در حریم تنهایی

اگرچه هیچ ندارد مشابهت به نسب

به واحدی که مسلم به اوست یکتایی

امیرعلیشیر نوایی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode