×
دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۸
کاشکی اندر جهان شب نیستی
تا مرا هجران آن لب نیستی
زخم عقرب نیستی بر جان من
گر ورا زلف معقرب نیستی
ور نبودی کوکبش در زیر لب
[...]
دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۹
من بر آنم که تو داری خبر از راز فلک
نه بر آنم که تو از راز رهی بی خبری
تا ز گفتار جدا باشد پیوسته نگار
تا ز دیدار بری باشد همواره پری
نیکخواه تو ز گفتار بدی باد جدا
[...]
دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳۰
ز دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی پرنیانی یکی زعفرانی
یکی زر نام ملک بر نبشته
دگر آهن آب دادهٔ یمانی
که را بویهٔ وصلت ملک خیزد
[...]
۱
۲