گنجور

 
۱
۱۳
۱۴
۱۵
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۲۴۷

 

هر که او را دلی و جانی بود

شد بمیدان عاشقی گویش

کشته گشتند عاشقان و هنوز

نشنیده است هیچکس بویش

رحلت عاشقان زهر سوئی

[...]

۳ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۲۵۵

 

روزی که سر از پرده برون خواهی کرد

دانم که زمانه را زبون خواهی کرد

گر زیب و جمال از این فزون خواهی کرد

یارب چه جگرهاست که خون خواهی کرد

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۲۵۸

 

گاهی که به طینت خود افتد نظرم

گویم که من از هرچه در عالم بترم

چون از صفت خویشتن اندر گذرم

از عرش همی بخویشتن درنگرم

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۲۵۹

 

پر آب دو دیده و بس آتش جگرم

بر باد دو دستم و پر از خاک سرم

۱ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۲۵۹

 

چه کند عرش که او غاشیه من نکشد

چون بدل غاشیه حکم و قضای تو کشم

بوی جان آیدم از لب که حدیث تو کنم

شاخ عز رویدم از دل که بلای تو کشم

۲ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۲۷۴

 

ای ز دردت خستگان را بوی درمان آمده

یاد تو مر عاشقان را راحت جان آمده

صد هزاران عاشق سرگشته بینم بر امید

در بیابان غمت الله گویان آمده

سینه ها بینم ز سوز هجر تو بریان شده

[...]

۴ بیت
خواجه عبدالله انصاری
 
 
۱
۱۳
۱۴
۱۵
 
تعداد کل نتایج: ۲۸۶