منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - در تهنیت عید و مدح سلطان مسعود غزنوی
کبکان دری غالیه در چشم کشیدند
سروان سهی عبقری سبز خریدند
بادام بنان مقنعه بر سر بدریدند
شاه اسپرمان چینی در زلف کشیدند
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۲۹ - النوبة الثالثة
گه ناز چشیدند و گهی راز شنیدند
گاهی ز جلالت بجمالت نگریدند
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲
تقلید روان از ره توحید بعیدند
زان است که هرگز به حقیقت نرسیدند
ره در حرم کعبه مقصود نبردند
هرچند در این بادیه هر سوی دویدند
در گفت و شنیدند و طلبکار همه عمر
[...]
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳
آنان که به تقلید مجرد گرویدند
دورند ز حق، زان به حقیقت نرسیدند
خورشید یقین از افق غیب برآمد
این بی بصران دیده ببستند و ندیدند
نزدیکتر از مردم چشم است ولیکن
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶
مردان خدا پردهٔ پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند
هر دست که دادند از آن دست گرفتند
هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند
یک طایفه را بهر مکافات سرشتند
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱
مرغان بساتین را منقار بریدند
اوراق ریاحین را طومار دریدند
گاوان شکم خواره به گلزار چریدند
گرگان ز پی یوسف بسیار دویدند
تا عاقبت او را سوی بازار کشیدند
[...]
ملکالشعرا بهار » مسمطات » خمریه
زین پیش چو عمال خزان باز رسیدند
وان خیمهٔ زربفت خزان باز کشیدند
دهقان پسران هر سو در باغ دویدند
جز از بچگان در وی جنبنده ندیدند