گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

 

قد تو نهالیست که آتش ثمر اوست

دیوانه ی آن بادیه ام کاین شجر اوست

آراسته باد این چمن حسن که هر روز

فیض نوام از لاله و ریحان تر اوست

زلفت گرهی بست بهر قطره ی خونم

[...]

بابافغانی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » مسبع

 

شاهی که سر چرخ برین خاک در اوست

در تمشیت کار قضا کارگر اوست

اوراق فلک دفتر فضل و هنر اوست

ایجاد بشر پرتو فیض نظر اوست

بحریست که ارواح ائمه گهر اوست

[...]

فضولی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲

 

عشق است که علم دو جهان مختصر اوست

مجموعه احوال دو عالم خبر اوست

صد راهزنم در صف اندیشه نشسته

حرز دل آگاه نشین از نظر اوست

بیگانگیش بار دهد اشک ندامت

[...]

نظیری نیشابوری
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸

 

ماهم نه نهالی است که خورشید بر اوست

طوبی خس زیبا چمنی که این شجر اوست

مرغی که حرم را شرف از نسبت او بود

جاروب حرمگاه صنم بال و پر اوست

گه زهر فشاند به مگس، گه زند آتش

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵۰

 

مرغی که رمیدن ز جهان بال و پر اوست

از عرش گذشتن سفر مختصر اوست

عشق و محیطی است که دلها گهر اوست

نیلی رخ افلاک ز موج خطر اوست

عشق تو همایی است که دولت اثر اوست

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۶

 

شوخی که جهان‌ گرد جنون نظر اوست

از آینه تاکنج تغافل سفر اوست

تمکین چقدر منفعل طرز خرام است

نه قلزم امکان، عرق یک گهر اوست

دیوانه و عاقل همه محو است در اینجا

[...]

بیدل دهلوی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹۶ - نوری شوشتری عَلَیه الرَّحمة

 

عشق تو نهالیست که خواری ثمر اوست

من خاری از آن بادیه‌ام کاین شجرِ اوست

بر مائدهٔ عشق اگر روزه گشایی

هشدار که صد گونه بلا ماحضر اوست

وه کاین شب هجران تو بر ما چه دراز است

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode